Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
To tie the horse to the tree.
اسب رابدرخت بستن
Search result with all words
He hitched the horse to a tree.
دهنه اسب را به درخت گره زد ( بست )
Other Matches
The kings horse has been called a pack horse.
<proverb>
به اسب شاه گفتند یابو .
tree bench
[bench encircling a tree trunk]
نیمکت
[دور تنه ]
درخت
tree
روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
tree
مشاهده پروندههای ذخیره شده روی دیسک ه برای نشان دادن پرونده ها و زیرپرونده ها مرتب شده اند
tree
سیستم ساختار داده که هر داده به دادههای دیگر بوسیله انشعابها وصل است .
tree
سیستم داده که هرداده یا گره آن فقط دو انشعاب دارند
tree
شاخسار
tree
درخت
tree
شجر
tree
قالب کفش چوبه دار
tree
شجره النسب درخت کاشتن
tree
بدرخت پناه بردن
tree
بشکل درخت شدن
tree
فرمان TREE
tree
درتنگنا قرا ردادن
the f. of a tree
برگهای درخت
before the tree
جلو درخت
tree
مین میکند
the off horse
اسب دست راست
saw horse
خرک
horse around
<idiom>
au u. horse
اسب شرور
one horse
بدتبار
one horse
مخصوص یک اسب بی مایه
one horse
یک اسبه
horse
بالابردن
the keep of a horse
علیق اسب
horse
شلاق زدن
horse
غیرمنصفانه
horse
قوه اسب
horse
بدوش کشیدن
horse
برپشت سوارکردن
horse
اسب دادن به
horse
اسب دار کردن سوار اسب کردن
horse
سواراسبی سوار شوید
horse
اسب مسابقه
one-horse
یک اسبه
horse
اسب
horse
سواره نظام
horse
خرک حلقه
horse
اسب اصیل 5ساله یا بیشتر اوردن ماهی به خشکی بزور
horse
اسبی وابسته به اسب
smoke tree
بوته سماق
sorrel tree
ترشک درختی
sorrel tree
درخت ترشک
shoe tree
قالب کفش
spanning tree
درخت پوشا
spanning tree
روش ایجاد توپولوژی شبکه که حلقهای ندارد و در صورت شکل یا خطای شبکه باعث افزونگی میشود
spanning tree
زیرگرافی از یک گراف
spindle tree
اونموس
to girt a tree
دوردرختی راپیمودن
to shin up a tree
از درختی بالارفتن
threaded tree
درخت پیچ دار
the root of a tree
ریشه درخت
the pith of a tree
مغز درخت
summer tree
تیرسردر
summer tree
حمال
summer tree
شاه تیر
to girdle a tree
پوست درخت راحلقهای بریدن
strawberry tree
توت فرنگی درختی
stunted tree
درخت رشد نکرده وکوتاه
saddle tree
یکجورگل لاله درامریکای شمالی
minimal tree
درختی که گرههای ترمینالی ان مرتب شده تا باعث عملکردبهینه ان درخت شوند
minimal tree
درfکه گرههای آن به روش بهینه سازماندهی شده اند تا بیشترین کارایی را داشته باشند
mastic tree
درخت چاتلنغوش
mastic tree
درخت بنه
margosa tree
ازاد درخت شالسنجان
margosa tree
تلخ
margosa tree
زیتون
locust tree
درخت اقاقیا
locus tree
درخت خرنوب
locus tree
درخت اقاقیا
mulberry tree
درخت توت
ordered tree
درخت مرتب شده
saddle tree
قلتاق
roof tree
کش دیرک افقی چادر
roof tree
کش بالای شیروانی
ridge tree
کش بالای شیروانی
plum tree
درخت گوجه
plum tree
درخت الو
planer tree
درخت ازاد
pear tree
درخت گلابی
peach tree
درخت هلو
parse tree
درخت تجزیه
judas tree
درخت ارغوان
oak tree
درخت بلوط
Deciduous tree
درخت برگریز
Coniferous tree
درخت جوزدار
[ از فامیل کاج ]
lemon tree
درخت لیمو
date tree
درخت خرما
A tree is known by its fruit.
<proverb>
درخت از میوه اش شناخته مى شود.
the foot of the tree
پای درخت
tree of life
درخت زندگی
[این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
to prune a tree
درختی را آراستن
to lop a tree
درختی را آراستن
to prune a tree
سرشاخه درختی را زدن
to lop a tree
سرشاخه درختی را زدن
pulm tree
درخت نارگیل
cross-tree
[رابط عرضی دکلها]
walnut tree
درخت گردو
A tree is known by its fruit .
<proverb>
درخت با میوه هایش شناخته مى شود .
He uprooted the tree .
درخت را از ریشه ( جا ) ؟کند
tree structure
ساخت درختی
tree sort
مرتب کردن درختی
tree planting
درختکاری
tree of heaven
درخت عرعر
tree network
شبکه درختی
tree house
خانه بالای درخت
tree farm
خزانه درخت
tree farm
محوطه درخت کاری جنگل
tree diagram
نمودار درخت
to truncate a tree
شاخههای درختی را زدن
tree structure
ساختار درخت
tree structure
ساختاردرختی
tree surgeon
ویژه گر برش و قطع بخشهای بیماری زده یا پوسیده درختان
The tree wI'll die .
درخت خشک خواهد شد
tree-lined
درختکارینشده
tree trunk
ساقهاصلیدرخت
tree pruner
درختآرا
tree frog
قورباغهدرختی
ornamental tree
درختتزئینی
gum tree
درخت صمغ
unordered tree
درخت نامرتب
tree traversal
تقاطع درختی
tree surgery
تشریح علمی درخت
to spray a tree
داروی ویژه بردرختی افشاندن تا انکه میکربهای ان کشته شود
cornel tree
درخت زغال اخته
gender tree
سلسه دودمان نسب نامه
genealogical tree
شجره نامه
genealogical tree
نسب نامه
grass tree
نوعی زنبق استرالیایی
box tree
درخت شمشاد
hat tree
کلاه اویز
gallows tree
چوبه دار
boot tree
قالب چکمه یا پوتین
he is up a gum tree
کاردبه استخوانش رسیده است
binary tree
درخت دودوئی
binary tree
درخت دودویی
bean tree
درخت خرنوب
barren tree
درخت بی میوه
balsam tree
درخت بلسان
china tree
زیتون تلخ
china tree
شالسنجان
axle tree
میله میان دو چرخ
gender tree
شجره نامه
chaste tree
دل اشوب
cross tree
رابط عرضی دکلها
crown tree
شمع
ebony tree
خرماندو
decision tree
مسیر تصمیم گیری
decision tree
اقدامات لازم جهت تصمیم گیری
decision tree
درخت تصمیم
clothes tree
چنگک لباس
dragon tree
درخت خون سیاووشان
fig tree
درخت انجیر
clothes tree
چوب لباسی
coffee tree
درخت قهوه
christmass tree
ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 7 و 01 را برای راست دست و میلههای 2 و7 و 01 را برای چپ دست باقی می گذارد
chocolate tree
درخت کاکائو
fir tree
درخت صنوبر
cherry tree
درخت گیلاس
chaste tree
فلفل بری
flame tree
درختان وبوته هاییکه دارای گلهای درخشان اتشی یا زرد رنگ هستند
apple tree
درخت سیب
family tree
نسب نامه
family tree
شجره
huffman tree
درختی با کمترین مقادیر
Christmas tree
جعبه کنترل حاوی چراغهای رنگی
family tree
شجره نامه
i saw one climbing the tree
یکی را دیدم که از درخت بالامی رفت
in the green tree
سرسبز
in the green tree
خوشبخت
in the green tree
بخت سبز
joshua tree
درخت خنجری یا ابره ادم جنوب شرقی امریکا
almond tree
درخت بادام
agriot tree
چوب چپق
plane tree
درخت چنار
abel tree
درخت سپیدار که نام لاتین ان alba populus است
hobby-horse
اسبچوبی
hobby-horse
رجوع شود به horse rocking
cock horse
اسپ
hobby-horse
فکر و ذکر همیشگی
hobby-horse
خواهکار همیشگی
hobby-horse
کار مورد علاقهی شدید
hobby-horse
پیله
horse chestnuts
شاه بلوط هندی
pommel horse
پشتیخرک
horse chestnuts
شاه بلوط بری
hobby-horse
گانه
dark horse
برنده غیرمترقبه
clothes horse
کسی که بیش از حد به لباس و فاهر خود توجه دارد
horse chestnut
شاه بلوط هندی
war horse
افسر یاسربازدامپزشک
trojan horse
برنامه وارد شده در سیستم توسط سک شخص کلاهبردار. یک تابع نامناسب انجام میدهد درحین کپی کردن اطلاعات در فایل با اولویت کمتر که از آن پس آن شخص بدون اجازه کاربر به آن دسترسی خواهد داشت
trojan horse
اسب تروا
trojan horse
اسب تروجان
war horse
اسب جنگی
vaulting horse
خرک حلقه
horse chestnut
شاه بلوط بری
vaulting horse
خرک پرش
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com