English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (11 milliseconds)
English Persian
Type cable چهار سیم جدا به صورت دو جفت , کابل مستقیم بدون چرخش
Type cable چهار سیم به صورت دو جفت که با یک لایه بافته شده پوشیده شده است تا تصادف را کاهش دهد
Type cable دوازده سیم ه صورت شش جفت برای ارسال صوت
Type cable دو سیم پیچیده شده برای سیم تلفن
Type cable میکرون
Type cable چهار سیم جدا به صورت دو جفت , که هر یک از سیم محکمی تشکیل شده است
Type cable مشخصات کابل معرفی شده توسط IBM
Search result with all words
intermediate type submarine cable کابل ساحلی
Other Matches
booster cable [jumper cable] کابل باتری به باتری [اتومبیل رانی ]
type باسمه ماشین تحریر
type مدل
type تیره
type نمونه
type نوع خون
type با ماشین تحریر نوشتن
type ماشین کردن طبقه بندی کردن
type کلیشه
type ساختمان
he is not of that type جنم انراندارد
he is not of that type ازان قبیل اشخاص نیست
type of use نمونه کاربرد
type فرمان TYPE
type وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
type تعریف پردازنده یا انواع داده که یک متغیر در کامپیوتر دارد
type متغیری که هر نوع داده مثل عددی , متن و... را می پذیرد
type متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد
type سنخ تیپ
type حروف چاپی حروف چاپ
type قبیل
type گونه الگو
type نوع خون را معلوم کردن
type سنخ
type نوع
type قسم
type رقم
cable طناب فلزی
cable تلگراف کردن
d.c. cable کابل جریان دائم
cable سیم تلگراف
cable way مسیر کابل
cable طناب سیمی
cable شاه سیم
cable سیم کشی کردن تلگراف کردن
cable way سیم یا کابل نقاله
cable way راه اهن برقی
bx cable لوله ب ایکس
cable سیم
have her cable لنگر جواب دادن
cable مفتول فلزی بافته
cable کابل
cable هادی
cable اتصال در انتهای کامل
cable وسیله بررسی امیدانس که به کابلهای غیر استاندارد اجازه استفاده در وسایل خاص میدهد
cable تمام کابلها اتصالات و تابلو ها در یک اداره یا ساختمان
cable ابزار بررسی قط عی یا خرابی در سیم کشی
cable طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cable تلگراف
cable پیغام تلگرافی تلگراف زدن
cable واحد طول دریایی برابر 022 یارد
cable اتصال الکتریکی یا نوری انعط اف پذیر
oscillating type مین از نوع ارتعاشی یالرزشی
personality type سنخ شخصیت
pyknic type سنخ فربه تن
objective type سنخ عینی
n type semiconductor نیمه هادی نوع N
raised type حروف برجسته برای
theoretical type سنخ نظری
thinking type سنخ اندیشه ورز
soil type نوع خاک
soil type تیپ خاک
social type سنخ اجتماعی
t type aerial آنتن
p type semiconductor نیمه هادی نوع "پی "
schizophrenic type سنخ اسکیزوفرنیایی
reactive type سنخ واکنشی
n type material ماده نوع "ان "N
mission type متضمن ماموریت
enumerated type فضای ذخیره سازی داده یا رده بندی با استفاده از اعداد برای نمایش برچسبهای مناسب انتخاب شدنی
elite type یک اندازه تحریر که دوازده کاراکتر را در هر اینچ تحریرقرار میدهد
ectomorphic type سنخ کشیده تن
dysplastic type سنخ بی قواره
drop out type دخشههای متضاد
display type نوع نمایش
dead type حروف پخش کردن
data type نوع داده ها
D type connector اتصالی که شبیه حرف D است . که مانع از نصب برعکس میشود
expanded type نوع گسترده
feeling type سنخ احساسی
field type از نوع جنگی
mission type حاوی ماموریت
kinesthetic type سنخ جنبشی
intuitive type سنخ شهودی
introversive type سنخ درون گرا
dead type حروف پخشی
installation type نوع قسمت
installation type نوع یکان
ordinal type نوع معمولی
field type نوع رزمی
criminal type سنخ بزهکار
view type نوع نما
type table نوع جدول تیر
type table نوع جدول سازمان
type style سبک فونت
type size اندازه فونت
type size اندازه حروف
type setter حروف چین
type s conditioning شرطی شدن نوع اس
type r conditioning شرطی شدن نوع ار
type one error خطای نوع اول در ازمون فرضها
type tests ازمایشهای نوعی
type two error خطای نوع دوم
type write ماشین کردن
type of fuel نوعسوخت
wrap around type گونه نوشتار محیطی
we have a seedless type too یک رقم بی هسته هم داریم
visual type سنخ دیداری
viscous type سنخ ستبرتن
type writer ماشین تحریر
type writer ماشین تحرر
type write ماشین نویسی کردن
type write با ماشین تحریر نوشتن
type of duty نوع کار
type metal فلز چاپ
type metal فلز حروف ریزی
type face نوع چرخش یکان
type command نوع یکان ناو گروه
type command فرماندهی ناو گروه
touch-type نگارش با روش پرماسی
type bar تمام کاراکترها در یک مجموعه کاراکتر معین
type bar میله ماشین تحریر
type ahead ویژگی ای که باعث از بین رفتن کلمه میشود
to type in quadruplicate چهارنسخه ماشین کردن
to page up type حروف چیده را صفخه بندی کردن
type face نوع ارایش یکان
type face طرح حروف
type font خانواده حروف
type load نوع مهمات هواپیما
type load نوع بار مهمات
type ii error خطای نوع دوم
type i error خطای نوع اول
type genus نوع مشخص
type genus جنس یاگونه
type front ماشین تایپ به جلو
type front نوعی روش تایپ کردن نامه ها
type writer حرف نگار
type setting حروف چینی
channel type کانال تایپ
acoustic type سنخ شنیداری
books of this type این نوع کتابها
blood type گروه خون
body type فونت متن
auditory type سنخ شنیداری
condensed type نوع فشرده
condensed type چاپ فشرده
blood type تعیین کردن
blood type گروه خونی
body type سنخ بدنی
athletic type سنخ پهلوانی
cable locker چاه زنجیر
cable assembly مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
cable assembly کابل
quadded cable کابل چهار سیمی
cable match رویارویی تلگرافی شطرنج
cable block مجموعه کابل
cable block قسمت کابل
phantomed cable کابل چهار سیمی
cable box اتاقک کابل
cable cleat بست کابل
hoisting cable طناب بالابر
outgoing cable کابل خروجی
cable clamp بست کابل
cable moulding فتیله نیمگرد یا گرد
cable officer افسر لنگر
telecommunication cable کابل ارتباطی
main cable کابل اصلی
mains cable کابل شبکه
measuring cable کابل سنجش
microphone cable کابل میکروفن
microphone cable سیم میکروفن
cable party گروه لنگر
bunched cable کابل چندلایی
multicore cable کابل افشان
multicore cable کابل چند رشتهای
multiple cable کابل چند رشتهای
cable accessory قطعات کابل
cable accessory وسایل کابل
cable core سیم کابل
lighting cable کابل نور روشنایی
cable support بست کابل
cable clip پل کابل
sheathed cable کابل زره دار
sheathed cable کابل غلاف دار
sheathed cable کابل زرهی
sheating of cable پوشش کابل
tape cable کابل نواری
shorten in cable کوتاه کردن زنجیر
cable grip چنگال کابل
suspension cable کابل معلق
suspension cable کابل اویزان
snub cable ناگهان ترمز کردن
cable holder دوار زنجیر
cable head سر کابل
cable guard نگهدارنده کابل
supply cable کابل تغذیه
starter cable کابل استارتر
subscriber's cable کابل مشترک
service cable کابل مصرف کننده
cable holder gypsy : syn
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com