English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 88 (6 milliseconds)
English Persian
What invert sugar قند معکوس چیست
Other Matches
invert جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert هم جنس خواه
invert ابگذر
invert کف زیر پل
invert کفبندی
invert کفبند
invert رادیه
invert تغییر اعداد در محیط دودویی
invert وارونه کردن
invert علامت چاپ
invert که برای بیان نقل قول به کار می رود
invert معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
invert قلب عبارت معکوس کردن نسبت
invert انحراف سخن واژگون
invert سوء تعبیر
invert تغییر تمام یکهای دودویی به صفر و صفرهای دودویی به یک
invert وارون کردن
invert برگشتگی
invert برگردانی
invert بالعکس کردن
invert arch طاق برگردانده
invert matrix ماتریس معکوس
invert suger قند معکوس
to invert a phrase عبارتی را پس و پیش کردن عبارتی را قلب کردن
to invert a fraction برخهای را برگرداندن کسری را معکوس کردن
to invert a tumbler پیاله یا استکانی را وارونه کردن
invert arch طاق وارونه
sugar شیرینی
sugar شکر
sugar قند
sugar ماده قندی با شکر مخلوط کردن
sugar تبدیل به شکر کردن
sugar شیرین کردن متبلور شدن
Some sugar, please. لطفا مقداری شکر.
how is sugar بهای قندچیست قند درچه حال است
icing sugar نوعیشکرکهبرایساختشیرینیکاربرددارد
wood sugar قند چوب
weight the sugar قند را بکشید
sugar-apple سیتافال هندی
caster sugar شکر آشپزی
sugar tongs قند گیر
sugar maple افرای سخت
sugar maple افرای قندی
sugar loaf بشکل کله قند
wood sugar گزیلوز
barley sugar آب نبات
beet sugar شکر چغندر
loaf sugar قند کله
sugar daddy مرد مسن و پولدار که با زن جوانتر رابطه دارد
sugar lump قطعهمکعبیشکر قندحبه
sugar daddies مرد مسن و پولدار که با زن جوانتر رابطه دارد
sugar daddy <idiom> پیرمردی که پولدار است به خانمهای جوان درقبال مصاحبت پول پرداخت میکند
demerara sugar شکر زرد و درشت
barley-sugar ستون مارپیچی
to sugar the pill <idiom> چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید [اصطلاح مجازی]
beet sugar قند چغندر
sugar loaf کله قندی
sugar loaf کله قند
sugar beet چغندر قند
cane sugar نیشکر
grape sugar دکستروز
grape sugar گلوکز راست بر
granulated sugar شکر
fruit sugar fructose=
foots of sugar پس مانده یا سلف قند
corn sugar دکستروز
compound sugar اولیگوساکارید
brown sugar شکر خام
brown sugar شکر سرخ
amino sugar قند امین دار
lump sugar قند کلوخه یاقالبی یاخرد
maple sugar شکری که از جوشاندن شیره افرا می سازند
milk sugar لاکتوز
sugar carbon زغال قند
sugar candy شیرینی
sugar candy نبات
sugar apple سیب دارچینی
sugar cane نیشکر
sugar apple سفرجل هندی
sugar basin شکردادن
sugar basin قند دادن
much sugar was left قند زیادی باقی ماند
moist sugar شکر مازندران
moist sugar شکر خام
we ran short of sugar قندمان کم امد
the sugar ran short قندمان کم امد
to sugar-coat the pill [American E] <idiom> چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید [اصطلاح مجازی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com