Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
abrasive cutting machine
دستگاه برش
Other Matches
abrasive cutting
اره کاری
[مهندسی]
abrasive cutting
برش
[مهندسی]
abrasive cutting wheel
تیغ اره گرد
metal cutting machine
دستگاه براده برداری
metal cutting machine tool
ماشین ابزار براده برداری
automatic gear cutting machine
ماشین فرز چرخ دندانه
abrasive
ماده سایا
abrasive
گرد سنباده
abrasive
سایا
abrasive
سمباده
abrasive
ماده ساینده
abrasive
سوزش آور
abrasive
تراشنده
abrasive
ساینده
abrasive
پاک کننده
abrasive
سایا
abrasive belt
سنگ سمباده
abrasive cloth
سمباده از جنس پارچه
abrasive grit
خاک اره
abrasive hardness
درجه سایش پذیری
abrasive resistance
درجه سایش پذیری
abrasive action
اثر سایش
abrasive wheel
سنگ چاقو تیز کنی
abrasive wheel
چرخ سمباده
abrasive tool
سوهان
abrasive tool
ابزار برای سایش
abrasive soap
صابون سایا
abrasive paper
کاغذ سنباده
abrasive paper
کاغذ سمباده
abrasive grit
خرده فلزات
abrasive grit
تراشه
abrasive action
اثر سائیدگی
abrasive belt
نوار یا تسمه سنگ سمباده
abrasive compound
مواد سایشی از جنس سیلیکات های آهن و آلومینیوم
abrasive grit
براده
abrasive belt tension
کشش تسمه سنگ سمباده
abrasive belt grinding
سنگ سمباده نواری
abrasive belt grinder
دستگاه سنگ سمباده نواری
abrasive belt grinder
سنگ سمباده نواری
abrasive belt tension
کشش تسمه
cutting
برنده
cutting
برش کاری
cutting
قلمه زنی
cutting
قلمه گیاه
cutting
برش
cutting
مقطع
cutting
برش روزنامه
cutting off
برش کاری
cutting solution
محلول برش
cutting time
زمان برش
cutting plier
سیم چین
cutting time
زمان اصلی
cutting thrust
نیروی برش
cutting press
پرس قطع کننده
[مهندسی]
cutting property
خصوصیت برش
cutting quality
کیفیت برش
cutting stroke
ضربه برش
cutting stroke
امتداد برش
cutting tool
قلم تراش
cutting tool
اسکنه
cutting torch
مشعل برش دهنده
[ابزار]
angle of cutting
زاویه تقاطع
metal cutting
براده برداری
metal cutting
فلزبری
[ابزار]
metal cutting
برش فلز
metal cutting saw
اره فلزی
[ابزار]
gear cutting
دنده تراشی
[مهندسی]
gas cutting
برشکاری گازی
[مهندسی]
non cutting shaping
فرم دهی بدون براده برداری
formation in cutting
فرم صندوقهای تو گود زیرگاه صندوقهای
flame cutting
جوش بری
[مهندسی]
powder cutting
برش توسط شعله
electron cutting
برش الکترونی
slope of cutting
شیروانی خاکبرداری
cutting torch
مشعل قطع کننده
[ابزار]
slope of cutting
دامنه برش یا سینه برش شیروانی کند
cutting plane
صفحه برش
cutting oil
روغن سردکننده روغن برش
wood cutting saw
اره چوب بری
[ابزار]
cutting alloy
فلز سخت
clear cutting
برش یکسره
torch cutting
[برشکاری شعله ای]
cutting action
قدرت سنگ زنی
cutting angle
سطح برنده تیغه برش
cutting angle
زاویه برش
cutting away work
بغل بری
cutting capacity
قدرت برش
cutting power
قدرت برش
cutting chisel
اسکنه کنده کاری
cutting chisel
قلم حکاکی
blanck cutting
پانچ
cutting blade
تیغه برش
cutting guide
راهنمای برش
[ابزار]
cutting oil
روغن خنک کننده
cutting lubricant
روغن سرد کننده
cutting lubricant
روغن برش کاری
cutting head
نوک برنده
cutting face
سطح برش
cutting direction of a saw
جهات برش اره
cutting die
صفحه برش
press cutting
برش دهنده فشاری
cutting angle
زوایای بین سطوح قطعه کارکه باید بریده شود
cutting wire
سیم برش
[مهندسی]
cutting nozzle
دهانه لوله برش
[ابزار]
cutting line
خطبرش
cutting die
برش
cutting edge
تیغه برش زنی
blanck cutting
دستگاه منگنه
cutting edge
تیغه قطع سازی
cutting edge
تیغه
cutting edge
لبه برش
metal cutting tool
ماشین ابزار
spark cutting process
فرایند برشکاری شعلهای
pastry cutting wheel
چرخبرشخمیر
metal cutting work
براده برداری
form cutting tool
قلم تراش
cutting line of force
قطع خطوط قوا
form cutting tool
اسکنه
cutting tool angle
زاویه برش اسکنه
cutting tool angle
زاویه برش قلم
diamond cutting tool
الماس شیشه بری
electron beam cutting
برش با اشعه الکترونی
metal cutting element
عنصر براده برداری
free cutting steel
فولاد خوش تراش
plaster cutting knife
کارد گچبری
metal cutting bandsaw
تیغ اره فلز بر
free cutting alloy
الیاژ اتومات
free cutting brass
برنج اتومات
free cutting steel
فولاد اتومات
side cutting chisel
مغار نقشبر
machine
ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
machine
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machine
بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
machine
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
machine
تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
machine
کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است
machine
تراشیدن ماشین
machine
براده برداشتن
machine sensible
قابل درک توسط کامپیوتر
machine
شیارانداختن روی فلز
machine
تراشکاری کردن صیقل کردن
machine
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machine
کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
machine
شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است را مشخص میکند
machine
که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
machine
دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
machine
یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machine
خطای ناشی خرابی سخت افزار
machine
فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
d.c. machine
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
machine
نرم افزاری که با سخت افزار سیستم به نزدیکی کار میکند
machine
تولید برنامه کد ماشین از برنامه HLL با ترجمه و اسمبلر کردن هر دستور HLL
machine
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machine
عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر
machine
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine
سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
machine
بیت اجرا میشود
machine
کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
machine
ماشین شبیه سایز شده و عملیات آن
machine
خطای ناشی از خرابی قطعه
machine
زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machine
ماشین کردن با ماشین رفتن
machine
ماشین
two way machine
ماشین دو راهه
machine
دستگاه
punching machine
دستگاه پانچ
open machine
ماشین باز
machine frame
چارچوب دستگاه
machine gunner
مسلسل چی
machine independent
مستقل از ماشین
object machine
ماشین مقصود
machine intelligence
هوش ماشین
multi way machine
دستگاه چند راهه
machine interupption
وقفه ماشین
machine language
زبان ماشین
machine foundation
پایه دستگاه
machine instruction
دستورالعمل ماشین
reaping machine
ماشین درو
punching machine
دستگاه منگنه
machine dependent
وابسته به ماشین
machine designer
طراح ماشین
machine down time
زمان توقف ماشین
printer machine
دستگاه چاپ
printer machine
ماشین چاپ
machine down time
زمان معطلی دستگاه
machine equipment
تجهیزات ماشین
machine error
خطای ماشین
machine fault
عیب ماشین
machine fault
نقص ماشین
planing machine
ماشین کندگی
planer machine
ماشین صفحه تراش
machine learning
فراگیری ماشین
machine shop
کارگاه محاسبات ماشینی
mowing machine
علف چین
mowing machine
ماشین علف چینی
mortising machine
دستگاه کام کنی
machine time
وقت ماشین
machine time
زمان ماشین کاری
molding machine
دستگاه قالب گیری
milling machine
دستگاه فرز
Recent search history
Search history is
off
.
Activate
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com
Close
Previous
Next
Loading...