Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
absorption lines
طیف جذبی
absorption lines
خطوط دراشامی
Other Matches
absorption
جذب
absorption
درآشامی
self absorption
خود جذبی
absorption
میزان جذب آب توسط پنبه یا پشم
self absorption
غرق در خویش غرق شدن در افکار
absorption
درکشی
absorption
درآشامی فریفتگی
absorption
[گذرگاه بین جرز و سطح دیوار]
absorption
انجذاب
absorption countertube
لوله جذب
absorption dynamometer
توان سنج جذبی
absorption edge
لبه جذب
absorption factor
ضریب جذب
absorption curve
منحنی جذب
absorption flask
بالن جذب
absorption foil
ورق جذب
absorption index
شاخص جذب
absorption compound
ترکیب شیمیایی جذب کننده
absorption color
رنگ جذب
atmospheric absorption
درآشامی جوی
absorption constant
ضریب جذب
absorption column
ستون جذب
absorption tower
برج جذب
absorption apparatus
دستگاه جذب
absorption band
نوار جذب
absorption bottle
بطری جذب
coefficient of absorption
ضریب جذب
absorption capacity
فرفیت جذب
absorption cell
فرف جذب
absorption vessel
فرف جذب
absorption coefficient
ضریب جذب
absorption bulb
حباب جذب
index of absorption
شاخص جذب
active absorption
جذب فعال
absorption tube
لوله جذب
absorption transition
تحول جذب
absorption test
ازمایش جذب
absorption spectrum
طیف درآشامی
absorption spectrum
خطوط جذبی
absorption spectrum
طیف جذب
atmospheric absorption
جذب جوی
atomic absorption
جذب اتمی
gas absorption
تنفس گاز
gas absorption
جذب گاز
absorption representation
[حذف یا مختصر سازی جزییات در ترسیم ساختمان یا مناظر آن]
heat absorption
جذب حرارت
infrared absorption
جذب زیر قرمز
light absorption
جذب نور
dielectric absorption
جذب دی الکتریک
passive absorption
جذب غیرفعال
absorption spectrum
طیف جذبی
absorption spectroscopy
طیف بینی جذبی
absorption spectrophometry
طیف نور سنجی جذبی
absorption of water
جذب آب
absorption of light
جفب نور
absorption marker
عقربه جذب
absorption losses
تلفات ناشی از جذب
absorption loss
اتلاف جذب
absorption liquid
مایع جذب
absorption line
خط جذب
absorption limit
لبه جذب
absorption of water
خیسی
absorption of water
مکش آب آشام
absorption oil
روغن جذب کننده
gas absorption
مکش گاز
absorption ratio
ضریب درآشامی
absorption ratio
ضریب جذب
absorption ratio
نسبت جذب
absorption property
خاصیت جذب
absorption power
قدرت جذب
absorption peak
قله جذب
absorption law
قانون جذب
vibration absorption
میرایی نوسان یا ارتعاش
molecular absorption
جذب مولکولی
water absorption
جذب آب
water absorption
آب پذیری
sound absorption
جذب صوت
sound absorption
جذب صدا
sound absorption
خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
absorption cross section
مقطع جذب
absorption mean free path
مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
direct absorption process
فرایند جذب مستقیم
absorption refrigerating machine
دستگاه سردکننده جذبی
mean free path absorption
مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
absorption of charged particles
جذب ذرات باردار
absorption of condenser charge
جذب بار
lines
نسب
lines
خط
lines
خط زدن
lines
خط صف
lines
صفی در خط
lines
در سمت
lines
سیم
lines
لوله منفردی در سیستم سیالات
lines
جبهه جنگ
lines
پوشاندن
lines
استرکردن
lines
سطر
lines
ردیف
lines
رشته بند
lines
رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
lines
ریسمان
lines
طناب خط
lines
رسن
lines
طناب سیم
lines
جاده
lines
دهنه
lines
لجام
lines
: خط کشیدن
lines
خط انداختن در
lines
خط دار کردن
lines
بخط کردن
lines
اراستن
lines
ترازکردن
lines
: خط
lines
حدود رویه
by-lines
خط دوم یافرعی
by-lines
کار یاشغل اضافی وزائد
by-lines
خط فرعی راه اهن
outside lines
خطوط حمله
lines
اتصال فیزیکی به ارسال داده
lines
طرز
lines
رشته
lines
لاین
lines
محصول
lines
شعبه
to read between the lines
معنی پوشیده نوشته یا سخنی را دریافتن
fuel lines
خطوطسوخت
isostatic lines
خطوط ایزواستاتیک
two parallel lines
دو خط موازی
lines man
سرباز صف
lines of communication
خطوط مواصلاتی
voltage between lines
ولتاژ بین خطوط
symmetry lines
خطوط تقارن
hard lines
بدبختی
hard lines
سختی
inside lines
خطوط حمله شمشیربازی
front lines
خطوط جلو جبهه
spectral lines
خطوط طیفی
stream lines
خطوط جریان
ghost lines
نوارهای فسفردار
grid lines
خطوط شبکه
guide lines
دستورالعملها
guide lines
خط مشیها
hot lines
تلفن قرمز
lines of force
خطوط قوا
lines of force
خطوط نیرو
read between the lines
<idiom>
پیدا کردن مفهوم ضمنی
curvature lines
خطوط منحنی
retrace lines
خطهای بازگشتی
return lines
خطهای بازگشتی
curvature lines
خطوط مدور
lazy lines
سفیدک
[رشته تارهای نخ پود که در پشت فرش آزاد بوده و جزء گره قرار نگرفته اند.]
stepped lines
خطوط کنگره ای
[خطوط شکسته]
[در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
striped lines
خطوط راه راه
[همچون نقش محرمات]
suspension lines
خطوطآویزان
lines of longitude
خطوططولجغرافیایی
load lines
علایم بارگیری
marriage lines
گواهی نامه عروسی
hot lines
خط تلفنی بیست و چهار ساعته
open lines
خطوط باز شطرنج
papillary lines
خطهای برجسته انگشتها
passage of lines
عبور از خط
passage of lines
عبور کردن ازخط یک یکان دیگر
lines of latitude
خطوطعرضجغرافیایی
side lines
محوطه بیرون از خط کناری
picket lines
خط دستکها
branch lines
خط فرعی
branch lines
شاخه
power lines
خط جریان قوی
party lines
خط خصوصی تلفن
party lines
خط مشترک
party lines
مرز مشترک
clothes lines
ضبه زدن و انداختن حریف
main lines
نهر اصلی
main lines
نهر مادر
main lines
کانال اصلی
main lines
خط اصلی
punch-lines
لب مطلب
plumb lines
خط قائم
plumb lines
ریسمان شاغول
plumb lines
خط عمودی
picket lines
خط پرچین
picket lines
خط نرده ها
production lines
خط تولید
assembly lines
تیمار خط
assembly lines
دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
assembly lines
خط مونتاژ
assembly lines
خط کلی
assembly lines
خط تولید
plumb lines
شاقول
punch-lines
جمله اساسی واصلی
picket lines
صف کارگران اعتصابی
active lines
خطهای فعال
dark lines
خطوط تاریک
dedicated lines
خطوط اختصاصی
drawing lines
خط کشی
equipotential lines
خطوط هم پتانسیل
extension lines
خطوط دنباله
floating lines
خطوط مواج برجسته نگاری وبرجسته بینی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com
