Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 53 (1 milliseconds)
English	Persian
accessory stitches	چرم دوزی، دوخت ها و بخیه های تزپینی فرش
Other Matches
in stitches <idiom>	خندیدن
knot stitches	کوکگره
flat stitches	کوکمسطح
cross stitches	کوکضربدری
couched stitches	کوکگرهدار
cast-on stitches	میلبافتنی
loop stitches	کوکطنابی
accessory	معاون جرم
accessory	وسیله جانبی
accessory	که به یک کامپیوتر وصل است یا بوسیله آن استفاده میشود
accessory	پیرامونی
accessory	جانبی
accessory	فرعی
accessory	لوازم یدکی لوازم اضافی
accessory	لوازم کمکی
accessory	معین
accessory	همدست
accessory	معاون
accessory	شریک
accessory	نمائات و نتایج
accessory	لوازم یدکی
accessory	تابع
accessory	لاحق
accessory	منضمات
accessory	وسیله یدکی
accessory	متعلقات
accessory	دعوای فرعی
accessory	لوازم فرعی
accessory	فروع و ضمائم
accessory shoe	صفحه فلزی ضمائم
accessory pouch	کیسه کوچک لوازم
accessory objects	لوازم اضافی جهت زینت بخشیدن به بافت مثل مروارید و پولک و غیره
to become an accessory to a crime	در جرمی شریک شدن [قانون ]
to be an accessory to murder	شریک در قتل بودن
accessory box	جعبه لوازم یدکی
machine accessory	متعلقات دستگاه
accessory equipment	تجهیزات یدکی
accessory equipment	وسایل یدکی
accessory nerve	عصب شوکی
accessory nerve	عصب فرعی
accessory of section	قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
accessory punishment	مجازات تبعی
accessory substances	مواد فرعی
accessory to a riot	همدست درفتنه
accessory to a riot	معاون فتنه
cable accessory	قطعات کابل
cable accessory	وسایل کابل
desk accessory	در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
desk accessory	لوازم رومیزی یا روزمره
desktrop accessory	وسیله رومیزی
accessory cells	یاخته های کمکی
accessory gear box	جعبه چرخدنده فرعی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com