English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 60 (4 milliseconds)
English Persian
actual neurosis روان رنجوری واقعی
Other Matches
neurosis اختلال اعصاب
neurosis اختلال روانی
neurosis نژندی
neurosis روان رنجوری
ecclesiogenic neurosis روان رنجوری مذهبی
conversion neurosis روان رنجوری تبدیلی
war neurosis روان رنجوری جنگ
combat neurosis روان رنجوری جنگ
character neurosis روان رنجوری منش
anxiety neurosis روان رنجوری اضطرابی
experimental neurosis روان رنجوری ازمایشی
family neurosis روان رنجوری خانوادگی
vaccum neurosis روان رنجوری پوچی
traumatic neurosis روان رنجوری اسیب زاد
transference neurosis روان رنجوری انتقال
social neurosis روان رنجوری اجتماعی
narcissistic neurosis روان رنجوری خود شیفتگی
school neurosis روان رنجوری اموزشگاهی
obsessional neurosis روان رنجوری وسواسی
actual فعلی
actual self خود واقعی
actual حقیقی
actual واقعی
actual velocity سرعت واقعی
actual argument نشانوند واقعی
actual address آدرس ذخیره سازی کامپیوتری که مستقیما و بدون هر گونه تغییری به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
actual address کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اعمال میشود و فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند.
actual address تعداد متوسط بیت دادهای که در یک زمان مشخص ارسال شده اند
actual address دستور نهایی که پس از اعمال تغییرات در دستور ابتدایی اجرا میشود
actual temperature درجهدمایواقعی
actual instruction دستور العمل واقعی
actual address نشانی واقعی
actual carrier موسسه حمل و نقل واقعی
actual saving پس انداز واقعی
actual output دبی موثر
actual damage خسارت واقعی
actual cost هزینه واقعی
actual loss زیان واقعی
actual output بازداده فعال
actual parameter پارامتر واقعی
actual placement قرار دادن بار در محل تخلیه و بارگیری
actual load بار واقعی
actual key کلید واقعی
actual investment سرمایه گذاری واقعی
actual price قیمت واقعی
actual resistivity مقاومت حقیقی
actual income درامد واقعی
actual expenses مخارج واقعی
actual movement حرکت حقیقی
actual decimal point نقطه یا ممیز اعشاری واقعی
actual maximum flowline ماکزیمم خط ابدهی حقیقی
actual obligated space محل یا جا در بارگیری دریایی
actual state of affairs وضع فعلی
actual water income اب ورودی موثر
actual total loss کل زیان وارده
actual state of affairs اوضاع کنونی
actual state of affairs اوضاع فصلی
actual velocity of ground water سرعت واقعی اب زیرزمینی
actual job [job held] [occupation held] پیشه در حال حاضر نگه داشته شده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com