Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 192 (10 milliseconds)
English
Persian
addressing mode
وضعیت ادرس دهی
addressing mode
باب نشان دهی
Search result with all words
memory addressing mode
باب ادرس دهی حافظه
Other Matches
addressing
. که بعد به آن اضافه میشود تا آدرس مورد نظر بدست آید
addressing
انتخاب یک ثبات و بررسی یک بیت از آن
addressing
در سطح صفر: عملوندی که بخشی از قسمت آدرس دستورالعمل است . سطح اول : عملوندی که در آدرس دستور ذخیره شده است . سطح دوم : عملوندی که در آدرسی که به دستور داده میشود ذخیره شده است
addressing
فرایند دستیابی به یک محل در حافظه
addressing
ادرس دهی
immediate addressing
ادرس دهی بلافصل
immediate addressing
ادرس دهی فوری
immediate addressing
نشان دهی بلافصل
addressing
و کلمات افست
addressing
حالت آدرس دهی که در آن محل ذخیره سازی از آدرسهای پایه تشکیل شده است
addressing
دستیابی سریع به داده به علت وجود آن در فیلد آدرس
addressing
روش آدرس دهی به یک محل چه به صورت ترتیبی یا اندیس یا مستقیم و...
addressing
بزرگترین محلی که یک برنامه مشخص یا CPU میتواند مستقیما به آن دستیابی داشته باشد
addressing
نشانی یابی
addressing
بدون نیاز به موارد خاص
addressing
نشانی دهی
addressing
روشی که بخشی از حافظه مکان دهی میشود
addressing
استفاده از کلمه آدرس کوتاهتر از معمول تا عمل کشف آدرس سریع تر انجام شود
addressing
مکان دهی به کلمه داده ذخیره شده در حافظه با استفاده از آدرس مطلق آن
addressing
روش آدرس دهی به داده که در آن اولین دستورالعمل به آدرس اشاره میکند که حاوی آدرس دوم است
addressing
محل دستیابی شده حاوی آدرس عملوندی است که قرار است پردازش شود
addressing
روش آدرس دهی که آدرس محل ذخیره سازی در دستورالعمل محلی است که باید استفاده شود
sector addressing
نشانی دهی قطاعی
indirect addressing
نشان دهی غیرمستقیم
associative addressing
محلی که توسط محتوایش آدرس دهی شده است و نه آدرسش
associative addressing
پردازندهای که از حافظه انجمنی استفاده میکند
associative addressing
روش باز یابی داده که از بخش داده و نه از آدرس آن استفاده میکند
associative addressing
محلی که توسط محتوایش آدرس دهی شده است و نه شماره یا آدرس
relative addressing
نشان دهی نسبی
relative addressing
ادرس دهی رابطهای
relative addressing
نشانی دهی نسبی
multilevel addressing
ادرس دهی چند مرحلهای
index addressing
نشان دهی شاخص دار
implied addressing
دستور اسمبلی که فقط روی یک ثبات کار میکند.
inherent addressing
دستوری که حاوی تمام داده مورد نیاز برای آدرس ی که باید دستیابی شود است بدون عمل اضافی
extended addressing
ادرس دهی گسترده
direct addressing
ادرس دهی مستقیم
direct addressing
نشان دهی مستقیم
deferred addressing
آدرس دهی غیر مستقیم که محلی که دستیابی شده است حاوی آدرس عملوند پردازش شدنی است
abriviated addressing
ادرس مختصر شده
content addressable addressing
محلی که آدرس آن محتوای آن و نه آدرس دیگری باشد
content addressable addressing
ثباتی که با توجه به محتوای آن ونه یک شماره یا آدرس محل دهی میشود
content addressable addressing
روش بازیابی داده که از بخشی از داده ونه آدرس آن استفاده میکند
content addressable addressing
پردازندهای که از فضای ذخیره سازی انجمنی استفاده میکند
mode
نما
mode
سبک
pi mode
روش پی
go around mode
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
mode
طرز
mode
رسم
a la mode
مد روز
a la mode
متداول
mode
اسلوب
mode
روش
mode
وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند
mode
وجه
mode
شیوه
mode
باب
mode
مد
mode
طرز طریقه
mode
وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه
mode
عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
mode
حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود
mode
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode
یات مربوطه را وارد میکند
mode
روش انجام کاری : روش عمل کردن کامپیوتر
mode
فرمان ODE
mode
ارسال داده با استفاده از داده محاورهای
mode
روش ارسال داده به صورت یک بایت در هر زمان
mode
که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
mode
قالب کدگذاری دیسکهای فشرده
mode
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
mode
نوشتن یک دستور که پس از انتخاب دکمهای که به سرخط می رود اجرا میشود
mode
حالت ای که در آن هر دستور برنامه در محلهای متمادی ذخیره می شوند
mode
حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد
mode
حالت کامپیوتر برای دریافت داده
mode
وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه
TV mode
رویتلوزیون
noisy mode
رقم معمولا غیرصفر که هنگام نرمالسازی عدد اعشاری در صورت وجود اختلال به آن اضافه شود
noisy mode
باب پرخش
navigation mode
روش ناوبری خودکار یاحالت ناوبری خودکارهواپیما به وسیله دستگاههای زمینی
mode of production
شیوه تولید
multiplex mode
وضعیت تسهیم
mode interval
فاصله نما
mode of production
طرز تولید
mode of production
وجه تولید
mode of progression
چکونگی یا طرزپیشرفت
mode of execution
روش انجام کاری
mode of transport
نوع حمل و نقل
mode of vibration
شیوه ارتعاش
vibrational mode
شیوه ارتعاش
mode of transport
روش حمل
move mode
باب حرکت
multiplex mode
حالت تسهیم
mode of execution
طرز اجرا
noisy mode
سیستم محاسبات اعداد اعشاری که عددی غیر از صفر به محل کمترین ارزش در حین نرمالسازی عدد اعشاری افزوده میشود
overtype mode
حالت تایپ روی مطلب
snake mode
روش تعقیب مارپیچی درپدافند هوایی روش پروازمارپیچی هواپیما
track mode
روش تعقیب هدف
track mode
روش تعقیب زمینی هواپیما به طورخودکار
typeover mode
حالت تایپ روی مطلب
wheel mode
ماهواره یا بخشی از ان که اغلب با سرعت کم بمنظورپایدارسازی وضعیت دوران میکند
whirling mode
نوسان شفت
exposure mode
دکمهتغیرفیلم
mode selector
انتخابگرحالت
mode selectors
انتخابگرحالت
VCR mode
مدVCR
tuning mode
حالتصدا
slave mode
حالت پیرو یا برده
simplex mode
باب سادک
overtype mode
تایپ رویهم
parataxic mode
شیوه ادراکی خود- محوری
privileged mode
وجه ممتاز
privileged mode
حالت ممتاز
protected mode
حالت محفوظ
prototaxic mode
شیوه ادراکی ابتدایی
reactive mode
حالت پردازش کامپیوتر که در آن هر ورودی کاربر باعث رویدادن چیزی میشود ولی پاسخ سریع داده نمیشود
real mode
حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
real mode
حالت واقعی
theoretical mode
نمای نظری
safe mode
حالت عملیات خاص در ویندوز که به صورت خودکارانتخاب میشودوقتی که در شروع خطایی رخ دهد
mode indicator
نشانگر حالت
answer mode
حالت جواب
command mode
وضعیت دستوری
control mode
باب کنترل
conversational mode
باب محاورهای
conversational mode
سیستم کامپیوتری که به ورودی کاربر به سرعت پاسخ میدهد
conversational mode
مد محاورهای
conversational mode
حالت محاورهای
coupled mode
روش کنترل خودکار
coupled mode
روش کنترل پرواز خودکار بااستفاده از سیستم هدایت زمینی
burst mode
وضعیت پشت سرهم
draft mode
چاپ با کیفیت پایین روی بعضی چاپگرها
command mode
حالت فرماندهی
climb mode
روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
answer mode
حالت پاسخ
batch mode
باب دستهای
browse mode
حالت بررسی عمومی
browse mode
حالت ویرایش کامل
burst mode
حالت پیوسته
burst mode
وجه پشت سرهم
calculator mode
مد ماشین حساب
calculator mode
وجه حسابگر
byte mode
وضعیت بایت
byte mode
وجه بایت حالت بایت
chararcter mode
حالت دخشهای
edit mode
مد ویرایش
edit mode
حالت ویرایش وضعیت ویرایش
input mode
وضعیت ورودی
insert mode
حالت محاورهای کامپیوتر برای ویرایش و تصحیح متن ها
insert mode
حالت درج
access mode
باب دستیابی
local mode
باب محلی
localizer mode
روش کنترل هواپیما بااستفاده از انتن سمت نما
locate mode
باب مکان یابی
governing mode
روش کنترل
master mode
وضعیت اصلی
master mode
حالت راهبر
mixed mode
باب امیخته
input mode
حالت ورودی
immediate mode commands
فرامین مد صریح
mathematical mode
مدل ریاضی
glide mode
روش پرواز ازاد
iconic mode
شیوه تصویرسازی حسی
glide mode
روش پرواز با مسیر باد
governing mode
روش کنترل خودکار
graphics mode
حالت نگاره سازی
forward mode
افزودن یک عدد یا اندیش و اختلاف به اصل
automatic mode switching
راه گزینی حالت خودکار
mixed mode experssion
عبارت امیخته یاب
all points addressable mode
حالت گرافیکی که در آن هر پیکسل جداگانه قابل آدرس دهی است و رنگ و خصوصیات آن تعریف شده اند
land arm mode
سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
mode of operation
[Technology]
کارکرد
mode of operation
[Technology]
عاملیت
Sun mode position
طریقهموقعیتخورشید
preferred cognitive mode
شیوه شناختی مرجح
data entry mode
حالت ثبت داده ها
mixed mode macro
درشت دستور امیخته باب
graphic display mode
مد نمایش گرافیکی
page mode ram
حالت صفحه حافظه دستیابی مستقیم
they schemed a mode of escape
راه گریزی اندیشیدند
current mode logic
منطق جریانی
copy output mode
روکشخروجیکپی
film advance mode
دکمه رد کردن فیلم
focus mode selector
انتخابگرکانون
manual/automatic mode
سبکدستی
manual/automatic mode
اتوماتیک
multiple exposure mode
چندحالته
Attitude of mind . Mode of thought .
طرز فکر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com