English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 137 (2 milliseconds)
English Persian
aircraft repair تعمیر هواپیما
Other Matches
repair درست کردن جبران کردن تعمیر
under repair تحت تعمیر
out of repair بد
out of repair خراب
out of repair نیازمند تعمیر
repair تعمیر کردن
under repair در دست تعمیر
repair تعمیرکردن
repair جبران کردن دوباره دایر کردن
repair مرمت کردن
repair مرمت
repair تعمیر
repair اصلاح
repair kit دست ابزاروسایل تعمیر
spot repair تعمیر در جا
repair time مدت تعمیر
repair shop تعمیرگاه
repair pit چاهک تعمیر اتومبیل
repair shop workshop
repair kit جعبه تعمیر
minor repair تعمیرات کوچک
mean time to repair زمان میانگین تعمیر
base repair تعمیر اساسی
base repair تعمیرات پایگاهی
depot repair تعمیرات امادگاهی
emergency repair تعمیر اضطراری
in bad repair بد
in bad repair خراب
in bad repair نیازمند تعمیر
mean repair time زمان میانگین تعمیر
spot repair تعمیر در محل
to repair the roof بام [خانه] را تعمیر کردن
Can you repair my car? آیا میتوانید اتومبیلم را تعمیر کنید؟
tenantable repair تعمیراتی که بر عهده مستاجراست تعمیرات جزیی عین مستاجره
repair parts قطعات یدکی
It is beyond repair. It cannot be put right. درست شدنی نیست
mobile repair shop تعمیرگاه سیار
to repair a flat tire لاستیک پنچر شده را تعمیر کردن
aircraft طیاره
aircraft هواپیما
passenger aircraft هواپیمای مسافربری
lead aircraft هواپیمای نوک یا هواپیمای رهبر هواپیمای هادی در تک هوایی
escort aircraft هواپیمای اسکورت هواپیمای مراقب
army aircraft هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
clean aircraft هواپیمای اماده بلند شدن هواپیمای بدون مخازن خارجی
civil aircraft هواپیمای غیر نظامی
axial of an aircraft محور هواپیما
assault aircraft هواپیمای هجومی
integrated aircraft هواپیمای یک پارچه
landing aircraft هواپیمای در حال فرود
tailless aircraft هواپیمای بی دم
shipboard aircraft هواپیمای ناو پایه
light aircraft هواپیمای سبک
ultralight aircraft هواپیمائی با وزن کمتر از454 کیلوگرم
The aircraft got off the ground . هواپیما اززمین بلند شد
program aircraft جمع کل هواپیماهای موجودیک کشور
one aircraft was shot down سرنگون گردید
one aircraft was shot down یک هواپیما
notional aircraft هواپیمای قراردادی هواپیمای نمونه
naval aircraft هواپیمای ناوپایه
aircraft company شرکت ساخت هواپیما [اقتصاد]
maritime aircraft هواپیمایی برای عمل کردن روی مناطق دریایی
marine aircraft هواپیمایی برای عمل کردن روی سطح اب هواپیمای قابل شناور شدن روی سطح اب
unmanned aircraft هواپیمای بدون سرنشین
large aircraft هواپیمای بزرگ
tactical aircraft هواپیمای جنگی
aircraft arresting دستگاه مهار هواپیما
aircraft handover تبادل کنترل هواپیما
aircraft inspection بازرسی هواپیما
aircraft defective هواپیمای معیوب
active aircraft هواپیمای درگیر در رزم
aircraft plotter وسیله ناوبر هواپیما
aircraft plotter وسیله ترسیم مسیر هواپیما
aircraft plumping لوله کشی هواپیما
aircraft records اسناد هواپیما
aircraft handover تعویض کنترل هواپیما
aircraft guide مسئول هدایت هواپیما درفرودگاه
aircraft arresting دستگاه بازدارنده هواپیما ازحرکت
aircraft arrestment عملیات مهار هواپیما
aircraft arrestment مهارکردن هواپیما
aircraft alternation اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
aircraft accident سانحه هوایی
aircraft battery منبع الکتریکی برای هواپیما
aircraft defective هواپیمایی که به علت نقص فنی نتواندپرواز کند
aircraft engine موتور هواپیما
aircraft rigging تنظیم نهایی هواپیما
aircraft scrambling دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aircraft vectoring کنترل مسیر سمتی هواپیما
aircraft turn around اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات
active aircraft هواپیمای فعال
anti-aircraft ضد هواپیما
aircraft carrier carrier : syn
aircraft carrier ناو هواپیمابر
anti aircraft پدافند هوایی
aircraft system سیستم ساختمان هواپیما
aircraft structure ساختمان هواپیما
aircraft vectoring کنترل سمتی هواپیما
aircraft carriers carrier : syn
aircraft section قسمت هواپیمایی
aircraft section رسدهواپیمایی
aircraft specification خصوصیات هواپیما
aircraft carriers ناو هواپیمابر
anti aircraft ضد هوایی
aircraft arresting barrier وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
aircraft maintenance truck کامیونتعمیرهوایی
aircraft accident report گزارش سانحه هوایی
aircraft gun laying رادار هواپیما
variable geometry aircraft هواپیمایی که شکل کلی ان تغییر کند
anti aircraft artillery توپخانه ضد هوایی
anti-aircraft missile گلولهموشکضدهوایی
The lights of the aircraft were blinking. چراغهای هواپیما خاموش ؟ روشن می شدند ( چشمک می زدند )
aircraft arresting complex وسایل مهار هواپیما
aircraft arresting gear جعبه دنده دستگاه مهارهواپیما
aircraft arresting hook قلاب مهار هواپیما
aircraft role equipment تجهیزات لازم برای انجام ماموریت هواپیما
high tailed aircraft هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
heavier than air aircraft هواپیمای سنگین تر از هوا
fixed wing aircraft هواپیما با بال ثابت
control line aircraft نوعی هواپیمای مدل که مسیرپرواز ان با تغییر نیروی کشش دو یا چند سیم یا رشته توسط اپراتور زمینی کنترل میشود
awaiting aircraft availability زمان انتظار درخط تعمیر
awaiting aircraft availability زمان تحت تعمیر بودن هواپیما
attack aircraft carrier ناو هواپیمابر تهاجمی
anti aircraft defense پدافند ضد هوایی
aircraft modification and control کنترل و هدایت هواپیما
aircraft log book بایگانیها هواپیما
lighter than air aircraft هواپیمای سبکتر از هوا
rotary wing aircraft هواپیما با بال گردنده
aircraft arresting hook مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
aircraft block speed سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
aircraft climb corridor دالان صعود هواپیما
aircraft control unit قسمت کنترل هواپیما
aircraft control unit کابین کنترل هواپیما
aircraft cross servicing سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
aircraft mission equipment وسایل لازم برای انجام ماموریت هواپیما
anti aircraft artillery توپخانه پدافند هوایی
aircraft arresting reset unit وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com