Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
airspace warning area
منطقه اعلام خطر هوایی
Other Matches
airspace restricted area
منطقه پرواز محدود
airspace restricted area
منطقه محدودیت پرواز
airspace prohibited area
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
airspace
فضای هوایی
airspace
منطقه عمل هوایی
airspace
حجم اتمسفر محدود بین سطح ارتفاع معین و زمین
airspace control
کنترل کردن فضای هوایی
controlled airspace
قسمتی از هوا یا فضا در ابعادو اندازههای معین که سرویس کنترل هوایی برای ان تدارک دیده شده است
airspace
[over a country]
فضای هوایی
[در کشوری]
to close airspace
مسدود کردن فضای هوایی
to close airspace
محصورکردن فضای هوایی
airspace reservation
منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
airspace control
کنترل فضای هوایی
controlled airspace
فضای هوایی کنترل شده
warning
توجه به خط ر ممکن
warning
هشدار
warning
عبرت
warning
اعلام خطر
warning
زنگ خطر
warning
اشاره
warning
اژیر هشدار
warning
تحذیر
warning
اخطار
warning
اگهی
warning
اطلاع
warning
که روشن میشود تا نشان دهد یک چیز خط رناک ممکن است رخ دهد
warning
اخطاریه دادگاه
warning
اعلام خطر کردن هشدار
as warning to
برای عبرت
as a warning to others
برای عبرت دیگران
warning
خبر
early-warning
اعلام خطر کردن
early-warning
اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
early warning
اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
warning track
منطقهجریمه
He took no heed of my warning.
به اخطار من توجهی نکرد
local warning
سیستم اعلام خطر محلی
local warning
اعلام خطر محلی
warning device
وسیلههشدار
warning lights
چراغهشدار
warning plate
صفحههشدار
issue a warning
اخطار صادر کردن
early warning
اعلام خطر کردن
warning order
دستور اماده باش اعلام اماده باش
warning sign
علامت احضار
warning sign
علامت اخطار
warning light
لامپ خطر
warning radar
رادار هشدار دهنده
warning line
خط اخطار
warning net
شبکه اعلام خطر
warning net
شبکه اژیر
warning order
دستور اگهی
warning pipe
لوله خبر
warning pipe
لوله سرریز
warning light
چراغ خطر
warning cries
فریادهای هشدار
warning signal
علامت اعلام خطر
warning signal
علامت خطر
warning system
سیستم الارم
warning system
سیستم خبردهنده
storm warning
پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
warning agent
گند گاز
small craft warning
پرچم قرمز یا چراغ قرمزبعلامت باد شدید و دریای خطرناک
control and warning center
سیستم کنترل و اعلام خطر
danger warning level
مقدار موجودی کالا که میبایست همیشه در انبارموجود باشد
danger warning level
حداقل موجودی
on-air warning light
نورهشدارنورروشن
airborne early warning
راداراعلام خطر نصب شده روی هواپیما
oil warning light
چراغهشدارروغن
foil warning line
حلقهاخطارخنثیکننده
battery warning light
چراغهشدارباطری
air warning net
شبکه اعلام خطر هوایی
airborne early warning
اعلام خطر هوابرد
air alert warning
اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
The warning light seems to have malfunctioned.
چراغ خطر به نظر می رسد دچار نقص فنی شده است.
low fuel warning light
چراغهشدارکمبودبنزین
main beam warning light
اشعهاصلینورهشداردهنده
seat-belt warning light
چراغهشدارکمربندایمنی
door open warning light
چراغهشداربرایبازبودندر
sabre and epee warning line
خطهشداردرمسابقهاپوشمیشیربازی
oil pressure warning indicator
شاخصهشدارفشارروغن
Drive on dimmed headlights !
[Warning to drivers]
با نور پایین حرکت کنید!
[هشدار به رانندگان]
area
مساحت سطح
area
ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند
area
بخشی از حافظه اصلی که داده ها را از فضای ذخیره سازی در خود نگهداری میکند تا پردازش شوند
area
بخشی از حافظه یا کد که برای مقصود خاصی در نظر گرفته شده است
area
اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری
area
محوطه
area
شاخه
[دانشی]
area
پهنه
area
منطقه
area
دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
area
گرافی خط ی که در آن فضای پایین خط با یک الگو یا رنگی پر شده است
area
جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها
area
سطح مقطع
area
عرصه
area
قلمرو
area
پهنک
I know the area more or less .
کم وبیش با این منطقه آشنا هستم
area
سطح
area
رشته
[دانشی]
area
فضا
area
مساحت
no-go area
منطقهممنوعه
area
ناحیه
area
حوزه
sales area
بازار فروش
run up area
منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
safe area
منطقه امن
prohibited area
منطقه منع اتش
safe area
منطقه بی خطر
sail area
قسمت بادگیر کشتی
playing area
محدوده زمین
sail area
سطح بادبان
position area
منطقه مواضع
sales area
حیطه فروش
rendezvous area
وعده گاه
roof area
سطح بام
rendezvous area
نقطه الحاق یکانها
rendezvous area
موضع انتظار
reserved area
مناطق حفافت شده ارتشی مناطق ممنوعه
residential area
ناحیه مسکونی
rendezvous area
منطقه تجمع
restricted area
منطقه ممنوعه
rendezvous area
منطقه تجمع موقت
rear area
منطقه عقب
rainfall area
منطقه بارش ناحیه بارندگی
rainfall area
پهنه باران
pyramidal area
ناحیه هرمی
prohibited area
منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
restricted area
منطقه اتش محدود
restricted area
منطقه منع عبور ومرور
retention area
قسمتهایی از دیسک توربین دراطراف ریشه تیغه ها که تحت نیروی زیادی قرار دارند
piston area
سطح پیستون
input area
ناحیه ورودی
intake area
منطقه ابگیر
living area
منطقه زندگی
lethal area
منطقه تلفات
lethal area
منطقه کشندگی
interference area
ناحیه ی تداخل امواج
leave area
منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
intermediate area
منطقه واسطه دیدبانی رادار منطقهای به عمق 2 تا 01هزار متر در جلوی لشگر
irrigable area
زمین قابل ابیاری
keel area
ناحیه برجسته جانبی تیرک زیر هواپیماهای دریایی که اغلب زیر سطح اب قرارمیگیرد
kill area
منطقه کشندگی
kill area
منطقه خطر منطقه تلفات
launching area
منطقه به اب زدن ناوها
launching area
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
landing area
منطقه فرود
landing area
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
industrial area
منطقه صنعتی
lodgment area
منطقه استقرار
overflow area
ناحیه سرریز
output area
ناحیه خروجی
launching area
محل پرتاب موشک
output area
ناحیه
open area
فضای ازاد
mounting area
منطقه سوار شدن یکانهای اب خاکی یا هوابرد
motor area
ناحیه حرکتی
military area
حوزه جغرافیایی نظامی
military area
منطقه نظامی
marketing area
منطقه توزیع کالا
homogeneous area
منطقه هموارو بدون پست و بلندی
impact area
محل اصابت
magazine area
محل نگهداری مواد منفجره یامهمات
longtour area
منطقه استراحت خارج ازکشور افراد نظامی
impact area
منطقه اصابت گلوله ها
lodgment area
منطقه استراحت یا فرود در سر پل
launching area
منطقه شروع حمله
scan area
ناحیه پیمایش
rest area
منطقهاستراحت
pressed area
ناحیهفشردهشده
precipitation area
منطقهبارش
picnic area
منطقهپیکنیک
parking area
فضایپارکینگ
accumulative area
اراضی سوارشونده
maintenance area
قسمتنگهداریوتنظیم
loading area
قسمتلودینگ
hitting area
سطحضربه
games area
محوطهبازی
contest area
زمینمسابقه
area of ice
منطقهپوشیدهازیخ
area codes
کد سه رقمی
area code
کد سه رقمی
work area
ناحیه کاری
wing area
مساحت بال
safety area
مهرهایپشتدست
threshing area
محلکوبیدن
girthed area
سطح جانبی
[ریاضی]
area of a triangle
مساحت مثلث
area of a circle
مساحت صفحه
[قرص شکل]
[ریاضی]
area of a disc
مساحت صفحه
[قرص شکل]
[ریاضی]
area of a circle
مساحت دایره
[ریاضی]
area of a disc
مساحت دایره
[ریاضی]
holding area
منطقه توقف موقت
[هوا فضا]
[هوانوردی ]
area under cultivation
سطح زیر کشت
dry area
[شکاف گود بین دیوار زیر زمین]
grey area
جنبهگنگقضیهای
working area
محوطهاستخراج
winding area
سطح سیم پیچی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com