Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 165 (8 milliseconds)
English
Persian
alternate knot
گره یک در میان (نوعی گره تقلبی)
Other Matches
alternate
یک درمیان
alternate
راه کار فرعی
alternate
برنامه کاربردی برای استفاده در محیط چندکاربره
alternate
ذخیره
alternate
عوض وبدل
alternate
یدکی
alternate
تعویض متناوب
alternate
متبادل
alternate
یک درمیان امدن متناوب
alternate
متناوب کردن متناوب بودن
alternate
که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
alternate
کلید غیراصلی در فایل پایگاه داده ها
alternate
مجموعه دوم از حروف خاص که روی صفحه کلید موجودند
alternate
چندین بار
alternate
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternate
آنچه از یکی به دیگری تغییر می یابد
alternate
بنوبت انجام دادن
alternate
مسیر پبشتیبان در سیستم ارتباطی که در صورت مشکل استفاده میشود
alternate forms
شکلهای جانشین
alternate routing
گزینش مسیر دیگر
alternate headquarters
قرارگاه یدکی
alternate position
موضع یدکی
alternate aerodrome
فرودگاه یدکی
alternate track
شیار جایگزین
alternate position
موضع فرعی
alternate captain
کاپیتان ذخیره
alternate aerodrome
منطقه فرودیدکی
two way alternate operation
عملکرد متناوب دو طرفه عملکرد جانشین دوگانه
alternate track
شیاراصلاح پذیر
alternate track
شیار تغییرپذیر
alternate track
شیار متناوب
alternate routing
مسیریابی تغییرپذیر
alternate routing
مسیریابی اصلاح پذیر
alternate to touch
نرمش کمر
alternate water terminal
باراندازابی یدکی
alternate response test
ازمون دو گزینهای
alternate traversing fire
اتش یدکی در سمت
alternate command authority
مقام جانشین فرماندهی
alternate traversing fire
اتش یدکی سمتی
alternate command authority
افسر جانشین فرمانده
loading on alternate spans
حالت بارگذاری یک در میان در دهانه ها
Every other day . On alternate days .
یکروز درمیان
alternate water terminal
بارانداز ابی موقت
alternate escort operating base
پایگاه عملیاتی یدکی یگانهای پاسور
knot
دژپیه
knot
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
[واحد سرعت دریایی معادل ۱۸۵۲ متر درساعت]
knot
نات
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
کانون
[کاموا]
knot
گره
knot
گره دریایی
knot
گره زدن
knot
گره خوردن
knot
برکمدگی
knot
مشکل عقده
knot
غده چیز سفت یا غلنبه
knot
بقچه
[کاموا ]
knot
واحد سرعت دریایی معادل 01/ 6706 فوت درساعت
knot
گره دریایی
knot
گره
knot
گره پیشاهنگی
knot
میل دریایی
knot
گره زدن
knot
بهم پیوستن
knot
گیرانداختن
knot
گره خوردن
knot
منگوله دار کردن گره دریایی
knot
نات
asymmetric knot
گره نامتقارن
angular knot
گره زاویه ای مثل گره آویز
tie the knot
<idiom>
ازدواج کردن
Persian knot
گره نامتقارن
The knot has come loose .
گره شل شده است
windsor knot
گره بزرگ کراوات
knot stitches
کوکگره
figure-eight knot
شکلگره8تایی
Gordian knot
گرهی گوردیان گوردیوس
Gordian knot
مسئلهی گیجکننده
Gordian knot
مشکل معما مانند
top-knot
گره زینتی
top-knot
کاکل
top-knot
موی فرق سر
top-knot
پرهای تارکسر
top-knot
سر پر
asymmetric knot
گره سنه
berber knot
گره مراکشی که بدور دو تار دو مرتبه گره می خورد
symmetric knot
گره ترکی
[گره نامتقارن]
[که بدور دو تار زده می شود و معمولا از قلاب جهت خفت زدن استفاده می شود.]
tie
[knot]
خفت
tie
[knot]
ایلمک
tie
[knot]
پیچه
tie
[knot]
ریشه
turkish knot
گره ترکی
turkish knot
گره متقارن
Danish knot
گره رنی
Spanish knot
گره اسپانیایی
[این گره بدور یک نخ تار زده شده و به آفریقا منسوب می باشد.]
senneh knot
گره نامتقارن
hand knot
گره دستی
knot count
رجشمار
[گره زرعی]
[تعداد گره در طول مشخصی از فرش]
knot density
چگالی گره
[تراکم تعداد گره در مساحتی مشخص از فرش می باشد که اغلب بصورت متر مربع و یا اینچ مربع محاسبه می گردد.]
knot strength
استحکام گره
knot ratio
نسبت تعداد گره
[این کسر جهت مقایسه تراکم گره در طول و عرض بافت بکار رفته و عاملی جهت تعیین قیمت فرش می باشد.]
packing knot
گره زدن بدون پود
Persian knot
گره فارسی
senneh knot
گره فارسی
To unite a knot .
گره را باز کردن
wall knot
گره تخت
reef knot
گره راست
fisherman's knot
گره ماهی گیر
fisherman's knot
گره
granny knot
گره عامی
granny knot
گره غلط
half knot
نیم گره
half knot
گره خفتی
knot tie
گره مقرهای
knot hole
محل گره
knot hole
محل حفره
tight knot
گره سخت
macrame knot
گره توری بافی
manrope knot
head s"turk
figure of eight knot
گره هشت فرانسه
figure eight knot
گره هشت کوهنوردی
elf knot
گیس جنی
blood knot
نوعی گره
butterfly knot
گره پروانه
clinch knot
گره ثابت
constrictor knot
گره فشاری
crown knot
گره تاج
dead knot
گرهای که با عضوهای اطراف خود اتصال نداشته باشد
diameter of a knot
قطر یک گره
double knot
گره دوبل
elf knot
موی درهم برهم
elf knot
زلف ژولیده
nail knot
گره بین نخ فرعی و اصلی ماهیگیری
overhand knot
گره ساده
square knot
گره مرکب از دونیم کره
square knot
گره مربر
square knot
گره مربع
surfer's knot
ورم یا برجستگی زیر زانو یابالای پای موج سوار
surgeon's knot
گره بخیه جراحی
sword knot
شرابه شمشیر
to cut the g. knot
گره یامشکلی رابزورحل کردن
to tie a knot
گره زدن
to untie a knot
گرهی رابازکردن
turtle knot
گره وصل کردن طعمه ماهیگیری به راهنما
slip knot
گره زود گشا
slip knot
گره خفت
shoulder knot
واکسیل
overhand knot
گره اضافی
pruisik knot
گره پروسیک
psyche knot
ارایش گیسو بصورت گوجه فرنگی
running knot
خفت
wall knot
گره حصیری
running knot
گره بند
sailor's knot
گره کراوات
shoulder knot
روبان یاحمایل زینتی روی شانه
French knot stitch
گرهفرانسوی
perfection loop knot
نوعی گره قرنیهای در انتهای نخ ماهیگیری
Tie a knot in the rope .
طناب را یک گره بزنید
loop knot tie
گره حلقوی
asymmetric knot
[farsi]
گره فارسی
See if you can unite the dead knot .
ببین این گره کور را می توانی باز کنی
heaving line knot
گره هبلین
Tie a rope in a firm knot .
طناب را گره محکمی زدن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com