English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 20 (3 milliseconds)
English Persian
an inseparable prefix سر واژه جدا نشدنی
an inseparable prefix سر واژهای که نتوان انرا به کار برد
Other Matches
inseparable غیر قابل تفکیک
inseparable لایتجزا
inseparable لاینفک
inseparable تفکیک ناپذیر
inseparable جدا نشدنی
inseparable cost حالتی که چند نوع کالا در یک واحدتولیدی ساخته شود و هزینه و مخارج هر یک نسبت به کل مخارج اختیارا" تعیین گردد
inseparable preposition حرف اضافه لازم یا جدانشدنی
inseparable cost هزینه غیر قابل تفکیک
prefix پیشوند
prefix پیشوند
prefix کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
prefix پیشوندی
prefix کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
label prefix پیشوند برچسب
prefix notation نشان گذاری پیشوندی
label prefix پیشوند مطلب
prefix notation عملیات ریاضی به صورت منط ق به طوری که عملگر پیش از عملوندها فاهر میشود و نیازی به کروشه نیست
to prefix a chapter to a book فصلی بطور دیباچه یا مقدمه در جلو کتابی نوشتن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com