Dictiornary-Farsi | angle-round | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (8 milliseconds)

English	Persian
angle-round	نبش گرد


Other Matches

round angle	زاویه 063 درجه
round-up	ورود ناگهانی پلیس
get round	طفره رفتن
get round	از زیر [کاری] در رفتن
get round	بدست اوردن
round up <idiom>	گرد هم آوردن ،جمع آوری
get round	قلق
get round	پیش دستی کردن بر
get round	از سر خود وا کردن
round about	پر پیچ و خم
round and round	دور تا دور
round and round	گرداگرد
round and round	از هرسو
round and round	ازهر طرف
round d.	دوازده تاتمام
go round	دور زدن
go round	به همه رسیدن
all round	دورتا دور
all round	سرتاسر
all round	کاملا شامل هر چیز یا هرکس
right round	دور تادور
right round	گرداگرد
right round	از هرسو
right round	از هر طرف
ro round off	گرد کردن
ro round off	صاف کردن
ro round off	ازتیزی دراوردن
ro round off	کاو کردن محدب کردن
to come round [around] <idiom>	به هوش آمدن [پس از غش یا بیهوشی]
round about	دور سر گرداندن مطلب
round d.	دوجین تمام
to come round	سرزدن
round down	گرد کردن کاهشی
to go round	دیدنیهای غیر رسمی کردن
to go round	دورزدن
to go round	برای همه کفایت کردن
to go round	به همه رسیدن
to get round	باحیله پیشدستی کردن بر
to get round	ازسرخودرفع کردن ریشخندکردن
to come round	گشت زدن
to be round with any one	با کسی رک حرف زدن وسخت گیری کردن
round up	جمع اوری اشیا یا اشخاص پراکنده
come round	بحال اول رسیدن
come round	بازگشتن
come round	بهوش امدن
come round	شفا یافتن
round up	گرد کردن افزایشی
to look round	اطراف کار را دیدن یا پاییدن امکان چیزیی راسنجیدن
round out	دورزدن هواپیما برای نشستن
round out	گرد کردن
round in	به هم بستن قرقرههای تاکل ناو
round off	گرد کردن
round off	گرد کردن برشی
round on	جمع اوری کردن
round on	گرد کردن
to round up	جمع اوری کردن
to round up	تبعیدکردن
to round up	گلوله کردن
to round up	گرد کردن
to round on any one	چغلی کسیرا کردن
to round on any one	از کسی چغلی کردن
round out	دور زدن
round	روش سازماندهی استفاده از کامپیوتر توسط چندین کاربر که هر یک آنرا در یک زمان اجرا می کنند و به بعدی می فرستند
round	تعداد تیر تعداد شلیک دور
round	فشنگ
round	گلوله
round	مبلغ زیاد
round	عدد صحیح
round	دایره وار
round	دور زدن مدور
round	منحنی
round	گردی
round	آنچه در دایره حرکت میکند
round	دوربازی
round	روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
round	تقریب زدن یک عدد با یک مقدار دقت کمتر
round	تقریب زدن یک عدد با یک مقدار دقت بیشتر یا کمتر
round	گرد کردن
round	مشابه 8759
round	عدم دقت در اعداد به علت گرد کردن
round	مدور
round	گرد بی خرده
round	هرروند 3 دقیقه و هرمسابقه 3روند دارد با یک دقیقه استراحت بین روندها
round	نوبت گرد کردن
it is the other way round	وارونه است
out of round	غیرمدور
round	کامل کردن
round	بی خرده کردن
round	نوبت گردکردن
round	بی خرده
look round	اطراف کار را دیدن
it is the other way round	عکس این است
round	گرد
round-up	حمله ناگهانی پلیس
round	تکمیل کردن
angle	قلاب ماهی گیری
angle	کنج
angle t	زاویه راسی بین خط دیدبان و خط هدف
angle	زاویه
angle	گوشه
angle	تیزی یا گوشه هر چیزی
have an angle	بریدن مسیر مهاجم بصورت اریب
angle	دام گستردن دسیسه کردن
angle t	زاویه تی
right angle	راستگوشه
right angle	زاویه قائمه
angle	اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angle	ماهیگیری
angle	قلاب ماهیگیری
angle	باقلاب ماهی گرفتن
sculpture in the round	پیکره سازی تمام بر
sculpture in the round	پیکره سازی همه جانبی
send round	دور زدن
round voyage	سفر دوسره
round vowel	حرف صدایی که درتلفظ ان باید دهان یا لب را گرد کرد
send round	فرستادن
to bring round	بهوش اوردن
challenge round	مبارزه با صاحب عنوان
bring round	بهوش اوردن
round robin	انجام مسابقه بنوبت
round table	کنفرانس میز گرد
round timber	گرده بینه
round robin	درخواست کتبی
round sewing	گرد دوخت
round sewing	دوخت گرد
round seizing	بستن گرد
round robin	نوبت گردشی
round robin	با گردش نوبت
round timber	چوب گرد
in round numbers 00	در حدود 001 عد د
half round	نیم دایره
half round	نیم گرد
live round	تیر جنگی
round of ladder	پله نردبان
offer round	به همه تعارف کردن
get round the law	با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن کلاه شرعی سرچیزی گذاشتن
get round the law	با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن
for a mile round	تا یک میل از هر سو
fixed round	فشنگ ثابت
live round	گلوله جنگی
half round	گج بری نیم گرد
illumination round	گلوله منور
in round numbers 00	سر راست 001تا
pull round	بهبودی یافتن
pull round	رفع نقاهت کردن
illumination round	گلوله روشن کننده
hunter's round	نوعی مسابقه صحرایی
national round	مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و42 تیر از05 متری با تیر وکمان
hereford round	مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
king's round	مسابقه با کمانهای صلیبی با6 تیر
fixed round	فشنگ کامل
fita round	مسابقه تیراندازی با 63 تیراز فاصله 03 تا 09 متربرای مردان و 03 تا 07 متربرای زنان با تیر و کمان
round head	سر گرد
round head	برگردان
round house	بازداشت گاه اطاق عقبی درعرشه بالای کشتی
merry go round	چرخ گردان
round line	طناب گرد
round numbers	اعداد سرراست
daily round	کارهای روزانه
daily round	گردش روزانه
round off error	خطای گرد کردن
round file	سوهان گرد
merry go round	چرخ فلک
round window	روزنه گرد
round bilge	خن گرد
round billet	شمش گرد
round ingot	شمش گرد
round brackets	دوهلال
marking round	تیر نشان کننده
round dance	رقص چوبی
round dance	والتز
marking round	گلوله نشان کننده
field round	یک دور تیراندازی صحرایی
short round	فشنگ لق یا اسیب دیده گلولهای که کوتاه خورده باشد
round-the-clock	روز و شب
round-the-clock	لاینقطع
round-the-clock	پیوسته
year-round	در تمام مدت سال
year-round	همه ی سال
round brush	بورسگردمویی
round eye	دکمهقزن
round neck	یقهگرد
round-the-clock	بیست و چهار ساعته
round-the-clock	شبانه روزی
york round	مسابقه تیراندازی با 07 تیراز مسافت 001 متری و 84تیر از 08 متری و 42 تیر از06 متری با کمان
we went for a good round	گشت خوبی زده برگشتیم به خانه
western round	مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و84 تیر از 05 متری با کمان
right round bracket	پرانتز بسته
windsor round	مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری و 63تیر از مسافت 05 متری و63 تیر از 04 متری با کمان
wooden round	گلوله سالم و بادوام
yean round	در تمام سال
yean round	کار کننده درتمام سال
round pronator	عضلهمکبورود
paper round	فردیکهدریکمسیرخاصبهدرخانههاروزنامهمیرساند
round-eyed	چشمگرد
round trips	سفر رفت و برگشت سفردوسره
aaron's round	بوصیر
aaron's round	بنک سفید
round of negotiations	دور مذاکرات
negotiation round	دور مذاکرات