English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 181 (9 milliseconds)
English Persian
angular distance فاصله زاویهای
Other Matches
angular گوشه دار
angular گوشهای
angular لاغر
angular زاویهای
angular acceleration شتاب زاویهای
angular acceleratin شتاب زاویهای
angular parallax پارالاکس زاویهای
angular parallax تقرب زاویهای دید شکست زاویهای نور
angular perspective نمای زاویه دار
angular speed سرعت زاویهای
angular adjustable قابل تنظیم بطور زاویه ای
angular momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
angular momentum تکانه زاویهای
angular momentum مقدارحرکت زاویهای
angular momentum مقدار جنبش چرخشی
angular momentum اندازه حرکت زاویهای
angular kinematics حرکت شناسی زاویهای
angular gyrus شکنج زاویه دار
angular frequency بسامد زاویهای
angular distribution توزیع زاویهای
angular displacement جابجایی زاویهای
angular displacement اختلاف زاویهای
angular diameter قطر زاویهای
angular deformation تغییر شکل زاویهای
angular correlation همبستگی زاویهای
angular thread پیچ وی شکل
angular thread پیچ تحت زاویه
angular frequency فرکانس زاویهای
angular capital [نوعی سرستون چهار ضلعی یونی]
angular mass گشتاور لختی [فیزیک]
angular mass ممان اینرسی [فیزیک]
angular mass گشتاور ماند [فیزیک]
angular mass گشتاور خطی [فیزیک]
angular knot گره زاویه ای مثل گره آویز
angular velocity تندی زاویهای
angular velocity سرعت زاویهای رهایی بمب
angular velocity سرعت زاویهای
angular variability تغییرات زاویهای حرکت باد یامسیر ان
angular travel تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
angular travel حرکت زاویهای
angular contact bearing یاطاقان زاویه دار
angular velocity sight زمان سنج رهایی بمب دوربین زمان سنج زاویه رهایی بمب
spin angular momentum اندازه حرکت زاویهای اسپین
spin angular momentum اندازه حرکت زاویهای اسپینی
angular velocity bombsight دوربین سنجش زاویه رهایی بمب
angular probability distribution توزیع زاویهای احتمال
angular contact thrust ball bearing بلبرینگ طولی محوری
X distance سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
in distance نزدیک بودن شمشیرباز برای ضربه زدن
following distance فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
known distance مسافت معلوم
known distance فاصله معلوم
mean distance فاصله حداکثر وحداقل سیاره از قمر
out of distance دور بودن شمشیرباز از حریف
to keep one's distance کناره گیری کردن
to keep one's distance دوری جستن
to keep one's distance اشنایی نکردن
distance فاصله
distance مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
distance مسیر مسابقه
distance تعدادکیلومترهای طی شده درشکار با اسب
distance دورنگاهداشتن پشت سرگذاشتن
distance دوری
distance بعد دورکردن
distance بعد
distance مسافت
distance برد سلاح
safe distance مسافت امن اطراف مین
shouting distance فاصله صدا رس
sight distance طول دید
road distance مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
image distance عرض تصویر
distance man دونده استقامت
internuclear distance فاصله بین هستهای
interocular distance فاصله بین عدسیهای یک وسیله دیدبانی یا بین دوچشم
sight distance مسافت دید
safe distance فاصله بی خطر
offset distance مسافتی که نقطه صفر زمین از مرکز منطقه هدف دورباشد
offset distance فاصله برون محوری
photo distance مسافت اندازه گیری شده ازعکس هوایی مسافت روی عکس
polar distance فاصله قطبی
signal distance فاصله علامتی
skip distance خیز موج
social distance فاصله اجتماعی
middle distance فاصلهی میان زمینه و پیش زمینه
distance post قرارگاهمحلمسابقه
distance scale مقیاسمسافت
distance between two points فاصله دو نقطه [ریاضی] [فیزیک]
distance travelled مقدارطیشده
sight distance فاصله دید
It can be seen from a distance of two kilometers . از فاصله دو کیلومتری دیده می شود
It is some distance to the school . تا مدرسه فاصله زیاد است
zenith distance ارتفاع راس القدم
zenith distance فاصله ارتفاع نافر
weaving distance طول تلاقی مسافت همبری
supporting distance مسافت پشتیبانی
supporting distance بردپشتیبانی سلاحها
time distance مسافت زمانی حرکت ستون مسافت طی شده در زمان معین
time distance زمان عبور ستون
to step a distance قدم کردن
training distance مسافت تمرین
unit distance با فاصله واحد
weaving distance طول تقاطع
long distance با شعاع عمل زیاد طولانی
buffer distance حاشیه امنیت
buffer distance محوطه امنیت
center distance فاصله مرکزی
center distance فاصله ازمرکز
code distance فاصله رمز
coherence distance فاصله همدوسی
countermining distance فاصله ضد انفجار زنجیری مین
countermining distance فاصله مجاز بین دومین
distance angle زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
distance between centers طول دوران
distance line طناب نگهدارنده ناوها
distance line طناب تنظیم فاصله
long distance از راه دور
distance runner دونده استقامت
bond distance طول پیوند
long distance دور برد مکالمات تلفنی از راه دور
anchorage distance فاصله تکیه گاهی
air distance مسافت طی شده به وسیله هواپیما
air distance مسافت هوایی
linear distance خط هوایی
distance light نورافکن
long-distance دارای مسافت دور
long-distance با شعاع عمل زیاد طولانی
long-distance ازراه دور تلفن کردن
long-distance دور برد مکالمات تلفنی از راه دور
long-distance از راه دور
long-distance راه دور
long distance دارای مسافت دور
long distance دارای مسافت زیاد
long distance ازراه دور تلفن کردن
distance medley دو استقامت امدادی شامل 004 008 0021 و 0061متر
distance meter بعد سنج
distance wadding لایی
distance wadding لایی جازم
distance wadding بوش داخل پوکه فشنگ
ecological distance فاصله بوم شناختی
frequency distance فاصله فرکانس
long-distance دارای مسافت زیاد
f. distance or length فاصله کانونی
facing distance مسافت بین نفرات در صف برای سهولت چرخش به اطراف
long distance راه دور
focal distance فاصله کانونی
distance protection وسیله حفافت فاصله
distance vision دید دوربرد
hyperfocal distance مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
distance receptor گیرنده دوربرد
hyperfocal distance نزدیک ترین فاصلهای که ازانجا میتوان عکس برداری واضح وروشن نمود
distance meter فاصله سنج
haul distance فاصله حمل
The bus stop is no distance at all . ایستگاه اتوبوس فاصله زیادی با اینجا ندارد
half-distance line خطنیمفاصله
fixed distance marking خطمقطعثابت
to distance [dissociate] oneself from دوری [قطع همکاری] کردن از
long distance reception دریافت دور
long distance cable کابل ارتباطی
hole center distance فاصله مرکز سوراخ
limited distance modem وسیله ارسال داده با محدوده کوتاه که داده دیجیتال خاص را ارسال میکند و نه به صورت تقسیم شده
long distance line خط ارتباطی
middle distance race دو نیمه استقامت 008 تا0051 متر
stopping sight distance فاصله دید ایست
long distance supply تغذیه مسافت دور
distance vector protocols اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
telephone modal distance مسافت مکالمه تلفنی
stopping sight distance فاصله دید برای ایست
direct distance dialing شماره گیری فاصله مستقیم
critical anode distance فاصله بحرانی اندی
total stopping distance طول ایست کامل
overtaking sight distance فاصله دیدپیش افتی
vehicle stopping distance مسافت ایست وسیله نقلیه مسافت ایست خودرو
overtaking sight distance فاصله دیدبرای پیشدستی
overtaking sight distance مسافت دید برای سبقت گرفتن
overtaking sight distance طول دید
economic haul distance فاصله اقتصادی حمل
miss distance scorer دستگاه تعیین میزان خطای تیردستگاه خطایاب
social distance scale مقیاس فاصله اجتماعی
bogardus social distance scale مقیاس فاصله اجتماعی بوگاردوس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com