Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 114 (6 milliseconds)
English
Persian
annual wage
دستمزد سالانه
Other Matches
annual
سالانه
annual
یک ساله
annual
سالیانه
annual payment
پرداخت سالیانه
annual payment
قسط سالیانه
annual increase
رشد سالانه
annual budget
بودجه سالانه
annual leave
مرخصی سالانه
annual increase
افزایش سالانه
annual income
درامد سالانه
annual earnings
درامد سالانه
annual precipitation
بارندگی سالیانه
annual ring
حلقهیکساله
annual training
اموزش سالیانه
semi annual
ششماهه
annual storage
مخزن سالانه
annual report
گزارش سالیانه
annual report
گزارش سالانه
annual earnings
عواید سالانه
annual preciptation
ریزش سالانه
annual rainfall
بارش سالانه
annual general meeting
مجمع عمومی سالیانه
annual food plan
برنامه غذایی سالیانه
annual financial statement
گزارش مالی سالانه
annual efficiency index
شاخص کارایی سالانه خدمتی
annual accumulation of sediment
سال اورد ته نشست
annual accumulation of sediment
ته نشست سالانه
annual general meeting
مجمع عمومی سالانه
average annual precipitation
متوسط بارندگی سالینه
annual rate of growth
نرخ رشد سالانه
annual payment factor
ضریب بازپرداخت سالیانه
annual patent fee
حق الامتیاز سالانه
annual average score
میانگین نمره سالیانه تعرفه خدمتی
annual general inspection
بازدید عمومی سالیانه
just wage
مزد عادلانه
specified wage
اجرت المسمی
wage
مزد
wage
اجر
wage
اجیر کردن
wage
جنگ برپا کردن
wage
حمل کردن
wage
دستمزد
wage
کار مزد دسترنج
wage
اجرت
wage
ضمانت حسن انجام کار
wage
اجرت کارمزد
wage incentive
انگیزه مزد
wage income
درامد بشکل دستمزد
wage income
درامدمربوط بکار
wage index
شاخص دستمزد
wage level
سطح مزد
wage good
کالائی که نقش مزد را ایفا میکند
wage good
کالای مزدی
wage funds
مایه دستمزد
wage funds
وجوه دستمزد
wage earner
اجیر
wage flexibility
انعطاف پذیری دستمزد
wage earners
مزد بگیران
wage earners
حقوق بگیران
wage freeze
ثابت نگهداشتن دستمزد
wage market
بازار دستمزد
to wage a campaign
لشکرکشی کردن
wage-packet
پاکتیکهحقوقرادرآنمیگذارند
wage tax
مالیات بر مزد
wage system
نظام پرداخت دستمزد
wage standard
دستمزد استانده
wage stabilization
تثبیت مزد
wage stabilization
ثبات دستمزد
wage share
سهم مزد
wage rigidity
انعطاف ناپذیری مزد
wage rate
نرخ دستمزد
wage rate
نرخ مزد
cash-wage
دستمزد نقدی
wage policy
سیاست دستمزد
wage differentials
اختلاف در دستمزد
wage determination
تعیین دستمزد
wage agreement
قرارداد دستمزد
to wage war
دست بجنگ زدن
to wage war
جنگ کردن
living wage
مزدکافی برای امرار معاش
real wage
مزد واقعی
daily wage
مزد روزانه
minimum wage
حداقل دستمزد
money wage
مزد پولی
rate of wage
نرخ دستمزد
nominal wage
مزد اسمی
wage agreement
موافقت نامه دستمزد
wage bargain
چانه زنی دستمزد
wage cuts
کاهش دستمزد
wage costs
مخارج دستمزد
wage control
کنترل دستمزد
living wage
مزد امرارمعاش
wage constraint
محدودیت دستمزد
living wage
مزد معیشت
wage freeze
انجماد دستمزد
wage ceiling
حداکثر دستمزد
wage ceiling
سقف دستمزد
wage bill
لیست حقوق
nonflexible wage
مزد انعطاف ناپذیر
base wage rate
حداقل دستمزد
iron law of wage
قانون مفرغ دستمزدها براساس این نظریه که بوسیله مالتوس ارائه شده نرخ بالای زاد و ولد عرضه نیروی کار را در سطحی بالاتر از تقاضا و فرفیت تولیدی جامعه قرار داده و لذادستمزدها بسطح کاهش معیشت تقلیل میابد
minimim wage law
قانون حداقل دستمزد که براساس ان حداقل دستمزدنبایستی از میزانی که توسط دولت تعیین میشود کمتر باشد
rate of money wage
نرخ مزد پولی
wage compution day
دستمزد ساعتی
wage price guideline
راهنمای مزد
wage price guideline
قیمت
wage price spiral
دور تسلسل دستمزد
rate of wage increase
نرخ افزایش دستمزد
wage profit ratio
نسبت دستمزد به سود
wage push inflation
تورم ناشی از فشار مزد
wage price spiral
قیمت
reasonable of average wage fair
اجرت المثل
wage fund theory of wages
نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com