Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 150 (4 milliseconds)
English	Persian
application study	بررسی پذیرش اماد
application study	بررسی امکان کاربرد اقلام جدید اماد
Other Matches
study	تحصیل
study	درس
study	مطالعه
study	غور بررسی
study	موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
study	تحصیل کردن مطالعه کردن
study	درس خواندن خوانش
study	بررسی کردن
study	بررسی
study	تحقیق
study	طرح ازمایشی
self study	مطالعه پیش خود
s.for study	ذوق تحصیل
s.for study	میل به تحصیل
study	مطالعه کردن
study	بررسی کردن
study	تجزیه کردن
study	محک زدن
study	عیار گرفتن
study	تحقیق کردن
I have to study	من درس دارم به همین خاطر کم میمونم
to study up	خود را اماده امتحانات کردن
study	ارزیابی کردن
to study out	با بر رسی یا مطالعه پیداکردن
study	سنجیدن
he applied him self to study	مشغول تحصیل شد
he applied him self to study	دست بتحصیل زد
feasibility study	مطالعه امکان سنجی
graduate study	تحصیلات دانشگاهی
field study	بررسی میدانی
feasibility study	مطالعه قابلیت اجرای کار بررسی امکان اجرای کار
child study	کودک پژوهی
empirical study	بررسی تجربی
empirical study	بررسی ازمودی
feasability study	مطالعه امکان اجرای چیزی مطالعه اقتصادی بودن امری
feasability study	مطالعات اجرایی
feasibility study	امکان سنجی
feasibility study	مطالعه امکانپذیری
capability study	مطالعه امکان انجام کار
methodical study	بررسی روشمند
threat study	بررسی امکانات رزمی دشمن
motion study	حرکت پژوهی
to make a study of something	چیزی را بررسی یا مطالعه کردن
time study	بررسی زمانی
threat study	بررسی توسعه تهدید دشمن
to study for the bar	درس حقوق خواندن
system study	مطالعه سیستم
to study for the bar	تحصیل حقوق کردن
to study persian	زبان فارسی تحصیل کردن
What is your branch of study?	رشته تحصیلیتان چیست ؟
brown study	عالم رویا و هپروت
study habits	عادتهای مطالعه
study for bar	دوره تعلیماتی و کاراموزی کانون وکلا را طی کردن درس حقوق خواندن
staff study	بررسی ستادی
pilot study	بررسی مقدماتی
my unwillingness to study	بی میلی من نسبت بتحصیل بیزازی من از تحصیل
motion study	تحرک سنجی
motion study	مطالعه ی حرکت
to make a study of something	برای بدست اوردن چیزی کوشیدن
area study	بررسی منطقهای
case study	مورد پژوهی
area study	بررسی منطقه
case study	بررسی موردی
time study man	وقت نگه دار
time and motion study	بررسی زمان و حرکت
methods of economic study	روشهای مطالعه علم اقتصاد
application	اعمال
application	کاربرد
application	موارد استعمال
application	پیشنهاد
application	برنامه کاربردی استفاده
on application	در زمان [حالت] درخواست
application	کاربرد استفاده
application	استعمال
application	به کار گماردن استخدام کردن به کار بردن
application	تقاضای کار
application	اجرا
application	فرم تقاضا
application	عرضحال
application	تقاضا برای چیز
application	معمولا به صورت نوشته
application	کاری که یک کامپیوتر انجام میدهد یا مشکلی که حل میکند
application	درخواست
application	درخواست نامه پشت کار
application [for something]	درخواست نامه [برای چیزی]
symonds' picture study test	ازمون تفسیر تصاویرسایموندز
rozenzweig picture frustration study	ناکامی سنج مصورروزنزوایگ
After dinner he likes to retire to his study.	پس از شام او [مرد] دوست دارد به اتاق مطالعه خود کناره گیری بکند.
application [applicability]	قابلیت اجرا
application [applicability]	قابلیت استفاده
application [applicability]	عملی بودن
to grant an application	درخواست نامه ای را پذیرفتن
Application may be filed by ...	مهلت ارائه تقاضا نامه تا ... است.
application [applicability]	مقبولیت
to file an application to somebody	از کسی بوسیله درخواست نامه تقاظا کردن
application [applicability]	سودمندی
application [applicability]	مفیدبودن
application expenses	هزینه های درخواستنامه [درخواست کار]
to withdraw an application	صرف نظر کردن از تقاضای درخواست نامه ای
application credentials	مدارک درخواستنامه
application documents	مدارک درخواستنامه
application papers	مدارک درخواستنامه
vertical application	برنامه کاربردی عمودی
application of fire	اجرای اتش روی هدفهای مورد نظر اجرای اتش
application heap	حافظه پایه
outward application	استعمال برونی یا خارجی
nontransactional application	برنامه کاربردی غیر ثبت وضبطی
application of a force	کاربرد نیرو
application of a force	فرود نیرو
application of load	کاربرد بار
microcompouter application	کابردهای ریزکامپیوتر
application of load	فرود بار کاربرد نیرو
application programmer	برنامه نویس کاربردی
brush application	رنگزنی با قلم مو
application oriented	کاربرد گرا
field of application	میدان کاربرد
application package	بسته کاربردی
application heap	پشته کاربردی
application form	برگ درخواست
application years	مدتی که یک دستگاه میتواند کارکند
written application	تقاضانامه
application software	نرم افزار کاربردی
transactional application	برنامه کاربردی ثبت و ضبط
standby application	کاربرد جانشین
credit application	تقاضای گشایش اعتبار
application years	عمر مفید یک دستگاه
application program	برنامه کاربردی
application programming	برنامه نویسی کاربردی
application for loan	تقاضای وام
application software	programs application
application programs	برنامههای کاربردی
allport vernon lindzey study of values	ارزش سنج الپورت- ورنون- لیندزی
client based application	برنامه کاربردی ایستگاه پردازشگر
server based application	برنامه کاربرد شبکه
application program interface	میانجی یا رابط برنامه کاربردی
compressive load application	بار فشاری
application oriented language	زبان کاربردی
FI'll in the job application form.	این برگ درخواست کاررا پرکنید
to make an application [to apply]	درخواست کردن
to reject [refuse] an application	درخواست نامه ای را رد کردن
systems application architecture	معماری کاربردی سیستم ها
point of application of a force	نقطه فرود نیرو
application of low to instances	تطبیق قانون با موارد
It must be left to the future to repeat the study under better controlled conditions	این را باید به آینده باقی گذاشت که پژوهش را در شرایط کنترل شده بهتر تکرار کرد.
subsequent filing [application, documents]	ادا کردن پس از ارائه درخواست نامه
mail application programming interface	که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
mail application programming interface	مجموعه استانداردها
If you dont study hard ( hard enough ) , you cant go to a higher class.	اگرخوب درس نخوانی درهمین کلاس خواهی ماند

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com