English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 103 (7 milliseconds)
English Persian
applied or mixed ریاضیات علمی
Other Matches
applied کاربسته
applied عملی
applied کابردی
applied بکار بردنی
applied بکاربرده
applied برای هدف معین بکار رفته کاربسته
applied وضع معموله
applied کاربردی
applied <adj.> <past-p.> بکاربرده شده
applied هزینه مربوط به هر خدمت یاکالا را به طور ویژه تعیین کردن و به ان اختصاص دادن
applied <adj.> <past-p.> بکار رفته
applied توکار ستون
applied <adj.> <past-p.> مستقر شده
applied <adj.> <past-p.> گسترش یافته
applied <adj.> <past-p.> قرار داده شده
applied <adj.> <past-p.> نصب شده
applied chemistry شیمی کاربردی
applied ecology بوم شناسی کاربردی اکولوژی کاربردی
applied economics علم اقتصاد کاربردی
applied economics علم اقتصاد عملی
applied economics اقتصاد صنعتی
applied mathematics ریاضیات کاربردی
applied psychology روانشناسی کاربردی
he applied him self to study مشغول تحصیل شد
he applied him self to study دست بتحصیل زد
applied research تحقیق عملی
applied mathematics ریاضیات کاربردی [ریاضی]
applied research تحقیقات عملی
applied magnetic field میدان مغناطیسی اعمال شده
applied economics engineer مهندس اقتصاد صنعتی
University of Applied Sciences [UAS] دانشگاه فناوری
(get or become) mixed up <idiom> گیج شدن ،سردرگم شدن
get mixed up <idiom> گیج شدن
mixed up گیجشدن قاطیکردن
mixed قاتی
mixed درهم
mixed مخلوط
mixed امیخته
mixed یکان مختلط
mixed مرکب
mixed مختلط
mixed توام
mixed strategy استراتژی ترکیبی
mixed strategy استراتژی مختلط
mixed semiconductor نیمرسانای مخلوط
mixed school اموزشگاه مختلط اموزشگاهی که پسران ودختران با هم درس می خوانند
mixed reinforcement تقویت مختلط
mixed policy بیمه نامه مختلط
mixed pairs مسابقه تیمهای اسکیت دونفره زن و مرد
mixed number عددمختلط
mixed number عدد امیخته
mixed tides کشندهای امیخته
mixed system نظام مختلط
mixed grill نوعیغذایکبابی
mixed farming مزرعهمخصوصکاشتمحصولونگهداریحیوانات
mixed blessing کمکحاللذتبخشودرعینحالگاهیمشکلساز
mixed ability کلاسی که درآن شاگردان سطح علمی وتوانائی متفاوتی دارند
mixed bag جورواجور
mixed bag هرچیز قاتی پاتی
mixed bag آش شله قلمکار
random mixed مخلوط شدن به طور شانسی
mixed number عدد مرکب
mixed flow جریان مرکب
mixed environment محیط درهم
mixed economy سیستم اقتصادی که در ان روشهای کاپیتالیستی و سوسیالیستی در جوار هم به کار گرفته شود
mixed crystal کریستال مخلوط
mixed capitalism نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
mixed capitalism سرمایه داری مختلط
mixed bathing اب تنی مرد و زن با هم
mixed air توام هوا
mixed economies اقتصاد مختلط
mixed doubles پینگ پنگ یاتنیس 2 نفره مختلط
mixed doubles دونفره مختلط
mixed economy اقتصاد مختلط
mixed economies سیستم اقتصادی که در ان روشهای کاپیتالیستی و سوسیالیستی در جوار هم به کار گرفته شود
mixed crystal کریستال امیخته
mixed foursome بازی گلف دو تیم دو نفره زن و مرد
mixed goods کالاهای مختلط
mixed mode باب امیخته
mixed marriage پیوند مرمانی که از دو نژاد یادو کیش باشند
mixed laws قوانین مربوط به اشخاص واموال economy mixed
mixed highs بسامدهای زیاد مخلوط شده
mixed graze توام زمین
mixed government حکومتی که در ان جنبههای پادشاهی واشرافی و دمکراسی با هم به کار گرفته شود
mixed government حکومت مختلط
mixed glue چسب ترکیبی
mixed gas گاز امیخته
mixed gas گاز مخلوط
mixed glue چسب مخلوط
ready mixed concrete بتن اماده
mixed mode macro درشت دستور امیخته باب
mixed cycle engine موتور سرسرخ
mixed radix notation نشان گذاری امیخته مبنا
mixed crude oil نفت خام مخلوط
ready mixed paints رنگهای مخلوط اماده
mixed mode experssion عبارت امیخته یاب
mixed cell refernce ارجاع سل ترکیبی
mixed cerebral dominance برتری نامتمایز مخ
transit mixed concrete بتن اماده
mixed column line chart نمودار ستونی- خطی ترکیبی
mixed column line graph نمودار ستونی- خطی ترکیبی
Dont confuse the issue . Dont get it all mixed up . شلوغش نکن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com