Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 175 (8 milliseconds)
English	Persian
armed forces courier	پیک نیروهای مسلح
armed forces courier	پیک ارتشی
Other Matches
armed forces	نیروهای مسلح
armed forces	مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
armed forces police	دژبان نیروهای مسلح
courier	امربر
courier	ماهواره مخابراتی رله کننده
courier	نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
courier	پیک
courier	قاصد
courier	فونت کوریر
courier	پیک سریع
courier	پیک سیاسی
courier station	دفترنامه رسانان
courier station	مقرر پیک
courier station	دفتر پیک
avant courier	پیشاهنگ
avant courier	پیشرو
courier transfer station	مرکزارسال پیک ارتشی
courier transfer officer	افسر مسئول پیک
courier transfer officer	افسر مسئول قسمت پیک ارتشی
courier transfer station	ایستگاه تعویض پیک
armed	مسلح شده
armed	مسلح
armed	مجهز
armed	جنگ اماد
armed ammunition	مهمات اماده انفجار
armed ammunition	مهمات مسلح
armed guard	گارد مسلح
armed helicopter	هلی کوپتر مسلح
armed helicopter	هلی کوپترتوپدار
armed mine	مین مسلح
armed mine	مین اماده انفجار
armed mine	مین مسلح شده
heavily armed	کاملا مسلح
one-armed bandit <idiom>	دستگاه شرط بندی
heavy armed	سنگین اسلحه
heavily armed	مسلح به جنگ افزار سنگین
open armed	با اغوش باز
armed sweep	مین روبی مسلحانه
armed to the teeth	کاملا` مسلح
armed sweep	مین روبی با استفاده از ناوچههای توپدار
one-armed bandit	رجوع شود به machine slot
armed services	قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
armed reconnaissance	شناسایی مسلحانه
armed rebellion	شورش مسلحانه
armed rebellion	بغی
armed peace	حالتی که دولتهابدون درگیری نظامی خود رابرای جنگ احتمالی اماده می کنند
armed peace	صلح مسلح
one-armed bandits	رجوع شود به machine slot
light armed	سبک اسلحه
law of armed conflicts	حقوق منازعات مسلحانه
armed naval vessel	ناو جنگی
armed or trussed beam	تیر مرکب تقویت شده
forces	خشونت نشان دادن
forces	قدرت
forces	مجبور کردن کسی به انجام کاری
forces	شدت عمل
forces	بی عصمت کردن
forces	راندن
forces	بیرون کردن
forces	مجبور کردن
forces	وادار کردن
forces	نیروی نظامی
forces	بزور بازکردن
forces	مجبورکردن بزورگرفتن
forces	مسلح کردن
forces	قوا
forces	نفوذ
forces	عنف
forces	جبر
forces	بردار نیرو
forces	درهم شکستن قفل یا چفت را شکستن
forces	عده
forces	نیرو
forces	زور
forces	قوا تحمل کردن مجبور کردن فشار
forces	فشار دادن
forces	یکان قسمت نظامی
forces	نافذ
forces	مجبورکردن
forces	تحمیل کردن
forces	پاس بی هدف
forces	تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forces	ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
forces	کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
forces	بازور جلو رفتن تحمیل
forces	شروع به عمل یا کار
task forces	نیروی اجرای عملیات
opposing forces	نیروهای متخاصم
opposing forces	نیروهای درگیر نبرد
orange forces	علامت نیروهای دشمن درتمرینات جنگی
orientation forces	نیروهای دو قطبی- دو قطبی
nuclear forces	نیروهای هستهای
naval forces	نیروی دریایی
marine forces	تفنگداران دریایی
marine forces	نیروی تفنگدار
police forces	نیروی انتظامی
police forces	نیروی پلیس
lateral forces	نیروهای عرضی
landing forces	نیروهای پیاده شونده
market forces	نیروهای بازار
market forces	عوامل موثردر بازار
naval forces	نیروهای دریایی
nato forces	نیروهای پیمان ناتو
package forces	نیروهای پیش بینی شده نیروهای برش داده شده ازقبل
transient forces	نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
triangle of forces	مثلث نیروها
triangle of forces	سه گوشه نیروها
task forces	گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task forces	تاسک فورس
special forces	نیروهای ویژه ضد چریک [ارتشی ]
fundamental forces	نیروهای بنیادی [فیزیک]
fundamental forces	اندرکنش های بنیادی [فیزیک]
system of forces	دستگاه نیروها
special forces	نیروهای مخصوص یانیروهای ویژه نیروی چریک و ضد چریک
seato forces	نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
parallelogram of forces	متوازی الاضلاع نیروها
people forces	نیروی پایداری
people forces	نیروی چریکی دفاع از خود در شهرو دهات
political forces	نیروهای سیاسی
polygon of forces	کثیرالاضلاع نیروها
polygon of forces	بس گوشه نیروها
regional forces	نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
resolution of forces	تجزیه نیروها
restraining forces	نیروهای مهار کننده
screening forces	نیروهای پاسیور
landing forces	قوای اب خاکی
expeditionary forces	نیروی توسعه طلب و سرکوبگر
barrier forces	نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
blue forces	نیروهای خودی
blue forces	نیروهای ابی
combat forces	نیروهای رزمی
combined forces	نیروهای مرکب
component forces	نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
component forces	نیروهای مولفه
composition of forces	ترکیب نیروها
auxiliary forces	نیروی کمکی
auxiliary forces	قوای کمکی
expeditionary forces	قشون استعماری
air forces	نیروی هوایی
army forces	نیروهای زمینی
army forces	نیروهای ارتشی یکانهای ارتشی
task forces	گروه کار
assigned forces	نیروهای زیر امر
assigned forces	نیروهای مامور به نیروهای واگذارشده به
contingencey forces	نیروهای مخصوص عملیات احتمالی
garrison forces	قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات
irregular forces	نیروهای نامنطم
police forces	دادگاه پلیس
ground forces	نیروهای زمینی
ground forces	نیروی زمینی
land forces	قوای بری
garrison forces	نیروهای پادگانی
friendly forces	نیروهای خودی
land forces	نیروی زمینی
four forces of nature	چهار نیروی بنیادی طبیعت
forces of production	نیروهای تولید
conventional forces	نیروهای رزمی معمولی
expeditionary forces	نیروی اعزامی
differential forces	نیروهای دیفرانسیلی
landing forces	نیروها پیاده شونده به ساحل
distribution of forces	تقسیم نیروها
distribution of forces	واگذاری نیروها
enemy forces	نیروهای دشمن
irregular forces	نیروهای چریکی
sum of all external forces	حاصل جمع تمام نیروهای خارجی
amphibious striking forces	نیروهای ضربتی اب خاکی
army landing forces	نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
peace keeping forces	نیروهای بازدارنده و حافظ صلح سازمان ملل
balance collective forces	نیروهای کلی متعادل
We were surrounded ( encircled ) by the enemy forces .	درمحاصره نیروهای دشمن بودیم
attack carrier striking forces	نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
van der waals forces	نیروهای وان در والس
dipole dipole forces	نیروهای دو قطبی- دوقطبی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com