Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 64 (2 milliseconds)
English	Persian
artificial climbing	صعود مصنوعی
Other Matches
climbing	بالارفتن
climbing	اوج
climbing	بالا رفتن از کوه یادرخت
climbing	صعودکردن
climbing	بالا کشیدن
climbing	صعود
climbing	ترقی کردن
climbing	صعود کردن
climbing wax	واکس مخصوص صعود دراسکی نوردیک
climbing lane	خط اضافی در سر بالایی
climbing boots	پوتین کوهنوردی
balance climbing	صعود تعادلی
mountain climbing	کوهنوردی
consecutive climbing	صعود نوبتی
continuous climbing	صعود طبیعی
free climbing	صعود ازاد
hill climbing	روش رسیدن به هدف در سیستم خبره
i saw one climbing the tree	یکی را دیدم که از درخت بالامی رفت
climbing harness	نوارکوهنوردی
climbing frame	وسیلهایمخصوصبازیکودکان
rock-climbing	صخرهنوردی
pole climbing	از تیر بالا رفتن
climbing pack	کوله پشتی
climbing sack	کوله پشتی
back and knee climbing	صعود تنورهای
Mountaineering . Mountain - climbing .	کوه نوردی ( بعنوان ورزش )
artificial	ساختگی
artificial	مصنوعی
artificial	بدلی
artificial stone	سنگ ساختمانی
artificial stone	سنگ مصنوعی
artificial silk	ابریشم مصنوعی
artificial suporters	وسایل محافظتی
artificial intelligence	هوش ساختگی
artificial intelligence	طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
artificial horizon	افق مجازی
artificial intelligence	هوش ماشینی
artificial fly	پرندهمصنوعی
artificial intelligence	هوش مصنوعی
artificial light	نور مصنوعی
artificial satellite	قمر مصنوعی
artificial satellite	2 satellite : syn
artificial ground	زمین مصنوعی
artificial daylight	سپیده دم مصنوعی
artificial daylight	فلق فاهری
artificial antenna	انتن کمکی
artificial aids	وسایل کمکی
artificial aging	افزایش استحکام الومینیوم
artificial respiration	تنفس مصنوعی resuscitation : syn
artificial respiration	تنفس مصنوعی
artificial horizon	افق مصنوعی
artificial horizon	یکی از الات اصلی کابین خلبان که وضعیت هواپیما را نسبت به افق نشان میدهد
artificial satellite	ماهواره
artificial route	مسیر مصنوعی
artificial recharge	تغذیه مصنوعی
artificial persons	اشخاص حقوقی
artificial magnet	مغناطیس صنعتی
artificial lighting	روشنائی مصنوعی
artificial language	زبان مصنوعی
artificial lake	دریاچه مصنوعی
artificial delay line	خط تاخیر
artificial expended clay	رس منبسط شده مصنوعی
to place [put] somebody in an artificial coma	کسی را بیهوش کردن [پزشکی]

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com