Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 187 (10 milliseconds)
English	Persian
aspect ratio	نسبت صفحه
aspect ratio	نسبت طول به عرض یا وترمتوسط بال
aspect ratio	نسبت تصویر
aspect ratio	نسبت دید
Other Matches
aspect	نمود
aspect	کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است
aspect	نرخ پهنا به ارتفاع تصاویر پیکس
aspect	روش ذخیره سازی و اندیس دهی به متن ها در سیستم بازیابی
aspect	روش فاهر سازی چیزی
aspect	شیب سو
aspect	جهت شیب
aspect	صورت فاهر
aspect	منظر
aspect	سیما
aspect	وضع
aspect	جنبه
aspect	وجه
aspect	رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
aspect change	تغییرمنظر هدف از دید رادار
aspect angle	زاویه انحراف گلوله از بیم رادار
aspect change	تغییرات منظری هدف
sextile aspect	فاصبله تسدیس
aspect angle	زاویه انحراف مسیرگلوله از رادار
in the ratio of	به نسبت
ratio	نسبت یک عدد به دیگری
t ratio	نسبت تی
t ratio	بهر تی
one to zero ratio	نرخ بین نوسان خروجی دودویی یک و صفر
f ratio	بهر اف
ratio	نسبت
ratio	بهر
ratio	ضریب
ratio	نسبیت
ratio	سهم
ratio	قسمت
ratio	نسبت معین وثابت
mole ratio	نسبت مولی
operating ratio	نرخ عملیاتی
ratio estimation	براور نسبتی
ratio detector	اشکارساز نسبت
ratio decidendi	مستنداصلی رای
ratio decidendi	مبنای اصلی تصمیم
ratio correlation	همبستگی نسبتی
progressive ratio	نسبت تصاعدی
operating ratio	نسبت کارکرد موتور یا ناو
price ratio	نسبت قیمت
poisson's ratio	در چندی پواسون
poisson's ratio	ضریب پواسون
operating ratio	نسبت عملیاتی
moduler ratio	نسبت مدول الاستیسیته ارماتور به مدول الاستیسیته بتن
mobility ratio	نسبت تحرک
magnification ratio	ضریب بزرگنمایی
impedance ratio	نسبت امپدانس
impedance ratio	نسبت مقاومت فاهری
impluse ratio	نسبت ضربه
inflow ratio	نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
inverse ratio	نسبت معکوس
ionic ratio	نسبت یونی
likelihood ratio	بهر درست نمایی
liquidity ratio	نسبت نقدینگی
liquidity ratio	نسبتهای نقدینگی
liquidity ratio	ضریب نقدینگی
impluse ratio	نسبت ایمپولز
probability ratio	بهر احتمال
magnetogyric ratio	نسبت ژیرومغناطیس
magnification ratio	ضریب تقویت
image ratio	نسبت تصویر
ratio of transformer	نسبت مبدل
success ratio	بهر موفقیت
transformation ratio	نسبت تبدیل
transmission ratio	نسبت تبدیل جعبه دنده
variable ratio	گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
velocity ratio	نسبت سرعت
viscosity ratio	نسبت گرانروی
void ratio	درجه تخلخل
void ratio	نسبت منفذها
voids ratio	اندیس تهیگاهها
voltage ratio	نسبت ولتاژ
weight ratio	نسبت وزن
work ratio	نسبت کار به استراحت
knot ratio	نسبت تعداد گره [این کسر جهت مقایسه تراکم گره در طول و عرض بافت بکار رفته و عاملی جهت تعیین قیمت فرش می باشد.]
golden ratio	نسبت طلایی [ریاضی]
stress ratio	نسبت تنش
strength ratio	نسبت استحکام
transformer ratio	نسبت مبدل
ratio print	عکس بزرگ شده یا کوچک شده به مقیاس معین عکس معادل
ratio schedule	مقیاس نسبتی
recycle ratio	نسبت بازگردانی
recycling ratio	نسبت بازگردانی
reduction ratio	نسبت کاهش
reduction ratio	ضریب تقلیل
saving ratio	نسبت پس انداز
selection ratio	نسبت گزینش
selection ratio	بهر گزینش
sensitivity ratio	نسبت حساسیت
settlement ratio	نسبت نشست
sex ratio	بهر جنسیت
shunt ratio	نسبت شنت
slenderness ratio	ضریب رعنائی
golden ratio	عدد فی [ریاضی]
hit ratio	نسبت اصابت
cash ratio	نسبت نقدینگی
critical ratio	بهر شاخص
current ratio	نسبت جاری
current ratio	وضعیت فعلی
current ratio	نسبت دارایی موجود به بدهی موجود
cut off ratio	حداقل نرخ قابل قبول
deposit ratio	نسبت سپرده
age ratio	بهر سنی
distribution ratio	نسبت توزیع
bypass ratio	نسبت کنارگذاری
absorption ratio	نسبت جذب
cantilever ratio	نصف طول دو سر بال تقسیم بر حداکثر طول پنهان بال داخل بدنه هواپیما
compression ratio	ضریب تراکم
compression ratio	ضریب ترکم
concentration ratio	نسبت تمرکز
concentration ratio	نرخ تمرکز
contact ratio	نسبت تماس
contraction ratio	نسبت مساحت سطح مقطع بیشنه تونل باد مادون صوت به مساحت سطح مقطعی که کار انجام میدهد
control ratio	نسبت فرمان
compression ratio	نسبت تراکم
correlation ratio	نسبت همبستگی
activity ratio	نسبت فعالیت
correlation ratio	بهر همبستگی
fineness ratio	نسبت فرافت
gear ratio	نسبت سرعتهای دورانی محورهای ورودی و خروجی یک جعبه دنده
gear ratio	نسبت چره دنده ها
absorption ratio	ضریب جذب
abundance ratio	فراوانی
absorption ratio	ضریب درآشامی
abundance ratio	نسبت فراوانی
feedback ratio	نسبت پس خوراند
error ratio	نسبت خطا
gyromagnetic ratio	نسبت ژیرومغناطیسی
glide ratio	نسبت مسافت طی شده به هرپای فرود با هواپیمای بی موتور
feedback ratio	نسبت فیدبک
glide ratio	نسبت سریدن
california bearing ratio	توان باربری نسبی کالیفرنیا
ratio of capital to labor	نسبت سرمایه به کار
signal to noise ratio	نسبت پیام به همهمه
singal to noise ratio	نسبت سیگنال به اغتشاش
signal to nise ratio	نسبت سیگنال به نویز
capital labor ratio	نسبت سرمایه به کار
capital job ratio	نسبت سرمایه به شغل
acid test ratio	ضریب قدرت پرداخت
aggregate cement ratio	نسبت مواد سنگی به سیمان
vehicle mass ratio	نسبت جرم نهایی رسانگر بعداز تمام شدن یا قطع سوخت به جرم اولیه ان
variable ratio schedule	برنامه نسبتی متغیر
air space ratio	درجه تهویه خاک
air/fuel ratio	نسبت هوا به سوخت
benefit cost ratio	نسبت فایده به هزینه
voltage ratio of transformer	نسبت ولت مبدل
wage profit ratio	نسبت دستمزد به سود
water cement ratio	نسبت اب و سیمان
california bearing ratio	اندیس مقاومت کالیفرنی نمایه کالیفرنی
acid test ratio	تناسب درجه نقدینگی
capital output ratio	نسبت سرمایه به تولید
capital output ratio	ضریب سرمایه گذاری
diffuser area ratio	نسبت سطح مقطع خروجی به سطح مقطع ورودی یک دیفیوژر
nozzle expasion ratio	نسبت واگرایی نازل
discomfort relief ratio	بهر راحتی- ناراحتی
engine pressure ratio	نسبت فشار موتور
file activity ratio	نسبت فعالیت پرونده
light output ratio	توان نور
lift drag ratio	نسبت برا به پسا
fission to yield ratio	بازده اتمی
fission to yield ratio	توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
inverse ratio or proportion	نسبت معکوس
fixed ratio schedule	برنامه نسبتی ثابت
debt income ratio	نسبت قروض به درامد ملی
current transfer ratio	نسبت انتقال جریان
current ratio of transformer	بازده شدتی مبدل
charge mass ratio	نسبت بار به جرم
secondary emission ratio	شدت صدور ثانوی
compressor pressure ratio	نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
labor capital ratio	نسبت کار به سرمایه
ratio of specific heats	نسبت گرمایی ویژه
gear transmission ratio	نسبت دنده گیربکس
ratio of capital to output	نسبت سرمایه به تولید
cost benefit ratio	نسبت فایده
cost benefit ratio	هزینه
power to weight ratio	نسبت وزن اتومبیل به نیروی اسب ان
marginal capital output ratio	نسبت نهائی سرمایه بر تولید
electron charge mass ratio	چگالی بار الکترون
critical heat flux ratio	نسبت شار حرارتی بحرانی
fuel air mixture ratio	نسبت مخلوط سوخت و هوا
light output ratio of a fitting	راندمان نوری

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com