Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 196 (10 milliseconds)
English
Persian
associative shift
جابجایی تداعی
Other Matches
associative
شرکت پذیر
associative
انجمنی
associative rule
شرکت پذیری
[ریاضی]
associative stopage
انباره انجمنی
associative processor
پردازنده انجمنی
associative process
فرایند تجمعی
associative memory
حافظه شرکت پذیر
associative memory
حافظه تداعی
associative memory
حافظه انجمنی
associative mechanism
مکانیسم تجمعی
associative law
قانون شرکت پذیری
associative inhibition
بازداری ناشی از تداعی
associative facilitation
سهولت ناشی از تداعی
associative addressing
محلی که توسط محتوایش آدرس دهی شده است و نه آدرسش
associative addressing
پردازندهای که از حافظه انجمنی استفاده میکند
associative addressing
روش باز یابی داده که از بخش داده و نه از آدرس آن استفاده میکند
associative storage
انباره انجمنی
associative storage
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
associative thinking
تفکر تداعی گرا
associative law
شرکت پذیری
[ریاضی]
associative property
شرکت پذیری
[ریاضی]
associative addressing
محلی که توسط محتوایش آدرس دهی شده است و نه شماره یا آدرس
associative fluency
سیالی تداعی
associative variable
متغیر انجمنی
shift
کلیدمبدل
shift
چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
shift
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shift
تبدیل صورت
shift
دگرگونی
shift
انتقال جابجا کردن
shift
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shift
جابجایی معین بیتهای کلمه به چپ یا راست .
shift out
انتقال به بیرون
to shift
تعویض کردن
to shift
عوض کردن
shift
انتقال
shift
تبدیل
right shift
تغییر مکان به سمت راست
shift out
تغییر مکان به بیرون
shift
در یک ثبات کلمه یا داده که یک بیت به چپ یا راست منتقل میشود و بیت انتها از بین می رود
shift
بوش
shift
انتقال دادن
shift
تغییرمسیر دادن
shift
تغییرمکان
shift
مبدله
shift
تغییردادن
shift
جابجائی
shift
حرکت
shift
جابه جایی
shift
نوبت کاری
shift
تغییرمکان دادن
shift
تعویض کردن
shift
پخش کردن
shift
تغییرجهت
shift
انتقال
shift
تناوب
shift
نوبت تعویض
shift
نوبت کار
shift
نوبتی استعداد
shift
ابتکار
shift
تعبیه
shift
نقشه خائنانه
shift
حقه
shift
توط ئه
shift
جابجایی ریاضی چپ داده در کلمه
shift
تغییر مکان
shift
جابجایی شعاعی
shift
تغییر جهت
shift
تعویض
shift
نوبتکاری
shift
کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود
shift
روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز
shift
جابجایی ریاضی راست داده در کلمه
shift
دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست
shift
محل ذخیره سازی موقت که در آن داده قابل جابجایی است
shift
انتقال دادن اتش تغییرمکان دادن اتشها و یایکانها
shift
تغییر مکان انتقال
shift
انتقال تیر دادن
shift
شیفت کار
shift
حرکت دادن
shift
گروهکار
shift
نوبتکار
shift
تغییرمحل شعاعی
shift
جابجایی مرکزقوس
shift
تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
shift
تغییر دادن
shift of a curve
جابجائی یک منحنی
shift backward
حرکت به سمت عقب
shift of a tax
انتقال مالیات
shift backward
انتقال به عقب
shift of a curve
انتقال یک منحنی
shift reagent
واکنشگر جابجایی
shift register
ثبات تغییرمکان
shift register
ثبات تغییر مکان
shift the rudder
تغییر دادن سکان
shift instruction
دستورالعمل تغییر مکان دستورالعمل انتقال دستورالعمل جابجایی
shift forward
انتقال به عوامل بعدی حرکت به سمت جلو
ring shift
جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
ring shift
تغییر مکان حلقهای
shift click
ضرب دکمه ماوس همراه بافشردن کلید Shift صفحه کلید
shift colors
تعویض پرچم ناو
shift downward
انتقال به سمت پائین
shift downward
حرکت به سمت پائین
shift colors
پرچم را تعویض کنید
shift fire
انتقال اتش دادن
shift fire
انتقال دادن اتش
shift forward
انتقال به جلو
shift the rudder
معکوس کردن سکان
shift upward
انتقال به طرف بالا
night shift
شیفتشب شبکار
shift schedule
برنامه زمان کاری
graveyard shift
شیفت سوم کار
[در ۲۴ ساعت]
graveyard shift
شیفت شب تا صبح
stick shift
دسته دنده
gear shift
دسته دنده اتومبیل
make-shift
<adj.>
موقتی
shift schedule
برنامه شیفت کاری
stick shift
دندهی دستی
trajectory shift
انحراف مسیر سهمی گلوله ازمسیر استانداد بالیستیکی
shift upward
حرکت به سمت بالا
split shift
تقسیم ساعات کار بدو یا چندقسمت
stokes shift
جابجایی استوک
to make a shift
با تدبیروکوشش
to make a shift
موفق شدن
to make a shift
ساختن
to make a shift
گذراندن
to make a shift
تاه کردن
to shift a burden
کاری رابدوش دیگری گذاشتن
to shift off responsibility
مسئولیت را ازخودسلب کردن وبدوش دیگری گذاردن
to shift one's lodging
تغییردادن منزل
shift schedule
برنامه نوبت کاری
shift key
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
demand shift
جابجائی تقاضا
demand shift
انتقال تقاضا
demand shift
تغییر تقاضا
die shift
تغییر مکان حدیده
doppler shift
اندازه پدیده دوپلر
doppler shift
انتقال دوپلری
doppler shift
تغییر مکان دوپلری
doppler shift
جابجایی دوپلر
phase shift
تغییر فاز
end around shift
تغییر مکان دورگشتی
end around shift
shift circular
figure shift
کلید یا کد مبدل کاراکتر
figures shift
مبدله ارقام
frequency shift
انحراف یا شیفت فرکانس
deflection shift
تغییرات سمت گردش در سمت
deflection shift
تغییرات انحراف
shift key
کلید shift
shift keys
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
shift keys
کلید shift
alkyl shift
جابجایی الکیلی
arithmetic shift
تغییر مکان حسابی
blue shift
جابجایی به سوی ابی
chemical shift
جابجایی شیمیایی
circular shift
تغییر مکان دایرهای
circular shift
شبفت مدور
circular shift
تغییر مکان حلقوی
cyclic shift
تغییر مکان چرخهای
functional shift
تغییر یک کلمه یا عبارت برحسب مقتضیات دستوری
hydride shift
جابجایی هیدریدی
logic shift
تغییر مکان منطقی
logical shift
تغییر مکان منطقی
prime shift
نوبت اول
phase shift
اختلاف فاز
to shift to the new building
اسباب کشی کردن
nonreversal shift
تغییر ناوارون
red shift
انتقال سرخ
red shift
تغییر مکان سرخ
rightward shift
انتقال به طرف راست
image shift
جابجایی تصویر
reversal shift
تغییر وارون
red shift
جابجایی به سوی قرمز
phase shift
تغییر زاویه فاز
left shift
تغییر مکان به چپ
left shift
تغیر مکان به چپ ریاضی یک بیت از داده در کلمه . عدد دودویی با هر تغییر مکان دوبرابر میشود
letter shift
مبدله حروف
phase shift control
تنظیم با تغییر فاز
dynamic shift register
ثبات تغییر مکان پویا
phase shift circuit
مدار تغییر فاز
manual pinion shift
استارت دستی
frequency shift keying
روشی برای انتقال اطلاعات که در ان وضعیت بیت ارسال شده توسط یک لهجه شنیدنی مشخص میشود
statip shift register
ثبات تغییر مکان ایستا
law of red shift
قانون انتقال سرخ
shift lock key
دکمهقفل
letters shift ltrs
مبدله حروف
shift of a demand curve
انتقال منحنی تقاضا جابجائی منحنی تقاضا
magnetic gear shift
دسته دنده مغناطیسی
shift of tax burden
انتقال بار مالیات
magnetic pinion shift
استارت مغناطیسی
make shift construction
طرح موقتی
make shift construction
طرح پیشنهادی
chemical shift equivalent protons
پروتونهای با جابجایی شیمیایی برابر
chemical shift non equivalent protons
پروتونهای با جابجایی شیمیایی نابرابر
to shift freight traffic from road to rail
حمل نقل بار را از جاده به راه آهن منتقل کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com