English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 83 (6 milliseconds)
English Persian
attachment of earnings توقیف درامد
Other Matches
earnings عایدی
earnings مداخل
earnings دخل
earnings درامد
earnings عواید
earnings منافع
earnings درامدها
attachable earnings درآمد ضبط شدنی [قانون]
annual earnings عواید سالانه
earnings per share درامد هر سهم
factor earnings درامد عوامل تولید
earnings-related پرداختیمازادیاکمترازحقوق
undistributed earnings منافع توزیع نشده
undistributed earnings منافع تقسیم نشده
retained earnings درامدهای تقسیم نشده درامدهای متراکم- شده درامدهای نگهداری شده
real earnings درامدهای واقعی
gross earnings درامدناخالص
transfer earnings درامدهای انتقالی
gross earnings عواید ناخالص
annual earnings درامد سالانه
base rate earnings کسب ارزش اولیه
age earnings profile برنامه درامد در دوران زندگی
My earnings come to around 5ooo Tomans per month. درآمدم به حدود 5000 تومان درماه می رسد
attachment متعلقات زیر امر قرار دادن
re attachment در مورد کسی که قبلا" توقیف شده بوده وبه علتی بدون تعیین تاریخ دقیق ازاد شده بوده است die sine
re attachment توقیف مجدد
AT Attachment خصوصیتی در ATA توسعه یافته توسط Quantum Lorp که حاوی واسط استاندارد سریع برای ارسال چندین مگابایت داده است
AT Attachment واسط استاندارد برای اتصال دیسک سخت یا -CD ROM به کامپیوتر
AT Attachment مگابایت دار ثانیه دارد
AT Attachment واسط استانداردی که به -CD ROM یا یا درایو نوار اجازه اتصال به پورت ATA میدهد
AT Attachment گونه مشابهی از واسط SCSI که تحت نام IDE شناخته شده است
attachment پیوستگی
attachment دنبال
attachment ضبط
attachment حکم دلبستگی
attachment توقیف و ضبط شخص یا مال به دلایل قانونی ضمیمه
attachment وسایل وابسته
attachment دلبستگی
attachment توقیف کردن ضمیمه
attachment ضبط کردن زیر امر
attachment ضبط ضمیمه
attachment منتصب کردن یکانها انتصاب
attachment حکم توقیف
attachment توقیف
attachment وابستگی
attachment تعلق
attachment ضمیمه الصاق
attachment فایل نام دارای که همراه یک پیامیست الکترونیکی ارسال میشود
attachment وسیلهای که به دلیل خاصی به ماشین وصل است
attachment ضمیمه
attachment گرداوری
attachment ضمیمه اثاث جمع اوری
to be subject to an attachment مشمول توقیف بودن
blending attachment اتصالهمزدن
turning attachment تجهیزات تراشکاری
writ of attachment قرار توقیف
grinding attachment تجهیزات سنگ سمباده
writ of attachment حکم توقیف
forming attachment تجهیزات تراش پروفیل
foreign attachment توقیف دارایی شخص بیگانه یاغائب ازمحل دارایی
attachment plug دوشاخه ارتباط
attachment of property توقیف مال
attachment of debt توقیف طلب
dividing attachment دستگاه مقسم
drilling attachment متعلقات مربوط به مته کاری
electron attachment پیوستگی یا وابستگی الکترون
attachment plug دوشاخه وسایل برقی
Advanced Technology Attachment خصوصیتی در ATA توسعه یافته توسط Quantum Lorp که حاوی واسط استاندارد سریع برای ارسال چندین مگابایت داده است
Advanced Technology Attachment حالت معمول از واسط SCSI که تحت نام IDE هم شناخته شده است
Advanced Technology Attachment واسط استاندارد برای اتصال دیسک سخت یا CD-ROM به کامپیوتر
Advanced Technology Attachment مگابایت دار ثانیه دارد
back drilling attachment تجهیزات سوراخ کردن از پشت
cam turning attachment تجهیزات تراش بادامک
magazine feeding attachment تجهیزات تغذیه مخزن
maximum recording attachment دستگاه ضبط کننده حداکثر
Advanced Technology Attachment واسط واسط استاندارد که به ROM-CD را درایو نوار اجازه میدهد به پورت ATA متصل شود
pattern milling attachment تجهیزات فرز مدل
die sinking attachment تجهیزات فرز حدیده
cutter grinding attachment تجهیزات سنگ زنی قلم تراش
cam grinding attachment تجهیزات سنگ زنی قوسی
What soes not endure does not merit attachment . <proverb> آنچه نپاید دلبستگى را نشاید .
adjustable conduit attachment fixture آویز متحرک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com