Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
audible signal
علامت سمعی
Other Matches
audible
آنچه قابل شنیدن است
audible
قابل شنیدن
audible
شنیدنی
audible
رسا مسموع
audible
سمعی
audible
تعویض مانور حمله یا دفاعی در مقابل حریف
audible
صدای رسا
audible
قابل شنوایی
audible alarm
اعلان خطر سمعی
audible alarm
اژیر
audible frequency
فرکانس شنوایی
minimal audible sound
کمترین صوت شنودپذیر
signal
نشان
signal
سیگنال علامت دادن
signal
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal
کوچترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
signal
ارسال پیام به کامپیوتر
g y signal
پیام روشنایی جی ایگرگ
i signal
پیام ای
b y signal b y
پیام روشنایی ب- ایگرگ
you must w the signal
ناهار را برای خاطر من معطل نکنید
r y signal
پیام روشنایی ار ایگرگ
q signal
پیام کیو
signal
پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal
شماره محل بیت ها با محتوای مختلف در دو کلمه داده
signal
سیگنال
signal
مخابره کردن علامت دادن
signal
علایم مخابراتی مخابرات
signal
پیام
signal
اخطار
signal
نشانه
signal
علامت دادن
signal
خبردادن
signal
با اشاره رساندن
signal
با علامت ابلاغ کردن
signal
اشکار مشخص
signal
نشان راهنما
signal
علامت
signal
رسته مخابرات
signal
تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
signal
پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
signal
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signal
تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal
مخابره کردن
signal
علامت راهنمای خودرو
signal
علامت نشانه
signal
هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
signal fidelity
وفاداری علائم
signal engineering
تکنیک جریان ضعیف
signal level
سطح علامت
signal element
عنصر علامتی
signal electrode
الکترد پیام ساز
signal distance
فاصله علامتی
signal flag
پرچم مخابراتی
signal generator
علامت زا
signal generator
پیام ساز
signal generator
سیگنال ژنراتور
signal generator
سیگنال مولد
signal lamp
لامپ سیگنال
signal center
مرکز مخابرات
signal letters
معرف
signal detection
علامت یابی
signal axis
محور مخابرات
second signal system
دستگاه علامتی دوم
signal area
منطقه کاشتن علایم درفرودگاه
railroad signal
علامت یا سیگنال راه اهن
signal lamp
لامپ خبر دهنده
signal axis
محورارتباطات
signal bridge
پل مخابره ناو
signal bridge
پل مخابرات ناو
signal caller
مدافع 3/4 در فوتبال امریکایی
reference signal
سیگنال مرجع
signal center
مرکزارتباطات
signal center
مرکز پیام
signal communications
ارتباط و مخابرات
signal communications
ارتباطات مخابراتی
signal corps
رسته مخابرات
signal corps
قسمت مخابرات
return to zero signal
علامت مراجعه ضبط که به عنوان سطح نوار مغناطیسی نشده به کارمی رود.
signal light
چراغهای سفید و سرخ اعلام رای وزنه برداری
telegraph signal
علامت تلگرافی
traffic signal
چراغ راهنمایی
traffic signal
نشانه روشن
video signal
پیام ویدئو
video signal
سیگنال یا علامت ویدئو
video signal
سیگنال ویدئویی
visual signal
علامت بصری
visual signal
علایم بصری
warning signal
علامت اعلام خطر
warning signal
علامت خطر
light signal
علامتنور
points signal
نقاطعلامتدار
signal ahead
چراغراهنماپیشرویشماست
signal gantry
علامتزیرپلی
sound signal
علائم صدا
synchronizing signal
پیام همزمان ساز
start signal
علامت شروع
signal man
متصدی علائم
signal man
دیدبان
signal normalization
هنجارسازی علامت
signal of distress
شلیک خطر
signal panel
پرده مخابرات
signal regeneration
باززایی علائم
signal security
تامین مخابراتی
signal security
حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
signal services
خدمات مخابراتی
signal services
قسمتهای مخابراتی
signal strength
شدت صوت
signal tracing
ردگیری پیام
signal transformation
ترادیسی علائم
signal voltage
ولتاژ ورودی
signal voltage
ولتاژ دریافتی
signal voltage
ولتاژ سیگنال
spurious signal
علایم مخابراتی مزاحم خارجی در یک دستگاه مخابراتی
signal level
سطح سیگنال
signal boxes
توقف گاه متصدی علائم
command signal
علامت فرمان
communication signal
سیگنال مخابراتی
request signal
علامت درخواست
control signal
علامت کنترل
cut off signal
علامت قطع
danger signal
اژیر یا بوق اعلام خطر
danger signal
اژیرخطر
dial signal
بوق ازاد برای شماره گیری
digital signal
علامت رقمی
digital signal
سیگنال دیجیتالی
disconnect signal
علامت انفصال
drift signal
علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
enabling signal
علامت توانا سازی
error signal
سیگنال خطا
clock signal
علامت زمان سنجی
chrominance signal
بخشی از سیگنال مانیتور رنگی که حاوی اطلاعات رنگ کم رنگ واشباع است
acoustic signal
سیگنال صوتی
acoustic signal
علامت صوتی
advisory signal
علامت هشدار
advisory signal
علامت یادآوری کننده
air signal
علایم سمعی و بصری ارسالی از هواپیما علایم هوایی
alarm signal
علامت اژیر خطر
analog signal
علامت قیاسی
blanking signal
پیام خاموشی
brightness signal
پیام روشنایی
busy signal
علامت اشغال
buzzer signal
علامت یا سیگنال شماره گیری
buzzer signal
ایمپولز شماره گیری
signal box
توقف گاه متصدی علائم
chrominance signal
پیام رنگ تابی
first signal system
دستگاه علامتی اول
flash signal
علامت فلاش
flash signal
سیگنال فلاش
hooting signal
سیگنال اتومبیل
identify signal
علامت یا سیگنال مشخصه
morse signal
سیگنال مورس
monochrome signal
پیام تکرنگ
implusing signal
سیگنال ضربهای
input signal
سیگنال ورودی
main signal
سیگنال اصلی
input signal
سیگنال اولیه
line signal
سیگنال خط
intelligence signal
پیام خبری
traffic signal
علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
ghost signal
تصویر دوگانه
fog signal
علامت مه
grid signal
سیگنال شبکه
guard signal
علامت نگهبان
picture signal
علامت تصویر
flashlight signal
سیگنال چراغ قوه
operating signal
چانل موجوددر دستگاه امواج ارسالی
operating signal
سیگنال دستگاه
picture signal
سیگنال تصویر
fog signal
علایم مه
low level signal
سیگنال ضعیف
line clear signal
علامت ازاد
line clear signal
سیگنال ازاد
carrier chrominance signal
پیام رنگ تابی
minus color signal
پیام رنگی منفی
axis of signal communication
محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
Signal a car to stop .
علامت بده که یک اتوموبیل بایستد
area signal center
مرکزمخابرات منطقهای
area signal center
مرکز مخابرات منطقه
signal background plate
صفحهپشتعلامت
composite television signal
پیام مرکب تلویزیونی
To give a signal ( sign) .
علامت دادن
carrier color signal
پیام رنگ تابی
free line signal
سیگنال خط ازاد
signal to noise ratio
نسبت پیام به همهمه
signal to nise ratio
نسبت سیگنال به نویز
idle indicating signal
علامت ازاد
criminal inattention to signal
بزه بی اعتنائی به نشانها جرم بی توجهی بعلائم
signal quality detector
اشکارگر کیفیت سیگنال
signal operation instruction
دستور کار مخابرات
day distress signal
مشعل اعلام خطر در روز
digital signal processing
پردازش دیجیتالی سیگنال
composite color signal
پیام رنگی مرکب
standing signal instructions
دستورات ثابت مخابراتی
carrier color signal
پیام رنگی حامل
landing signal officer
افسر ارتباط فرود
high level signal
سیگنال بزرگ
to signal a ship to anchor
باعلامت اخطارکردن به کشتی
color sync signal
پیام همزمان ساز رنگ
command destruct signal
علامت تخریب موشک با فرمان دور
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com