Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English
Persian
audio device
دستگاه سمعی
Search result with all words
audio response device
دستگاه جواب دهنده سمعی
Other Matches
audio
وابسته به شنوایی یا صوت گیرنده و تقویت کنندهء صدا شنودی
CD audio
روی دیسک فشرده
CD audio
استاندارد مربوط به نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
CD audio
AUDIO DISC-DIGITAL COMPACT
audio
شنیدنی
audio
مربوط به صدا یا آنچه قابل شنیدن است
audio
و معمولاگ در کامپیوترهای خانگی استفاده میشود
audio
چرخ نوار ضبط مغناطیسی در یک پوشش کوچک که وارد دستگاه ضبط صدا میشود
audio
ماشین منتقل کننده سیگنالهای صوتی به نوار مغناطیسی
audio
الگوی صوتی دیجیتال که روی دیسک ذخیره شده است
audio
سمعی
audio
تجزیه کننده صوت که به کامپیوتر اجازه میدهد پاسخ را به درخواست ها بیان کند
audio
شنیداری
audio
ال می پرسد. شخص تماس گرفته با انتخاب کردن شمارهای در تلفن به او جواب میدهد
audio
پنجرههای با قالب چند رسانهای ساخت میکروسافت
audio frequency
فرکانس صوتی
audio mixer
میکسر صوتی تلویزیونی مخلوط کننده صوتی
audio frequency
دامنه شنودپذیری
audio frequency
بسامد صوتی
audio frequency
بسامد سمعی
audio amplifier
تقویت کننده صوتی
audio amplifier
امپلی فایر صوتی
audio amplifier
فزونساز صوتی
audio transformer
مبدل صوتی
audio reception
دریافت صوتی
audio oscillator
اوسیلاتور صوتی
audio range
ناحیه صوتی
audio visual
سمعی بصری
audio-visual
دید و شنودی
audio-visual
سمعی وبصری
audio visual
سمعی وبصری
audio-visual
اموزش سمعی وبصری
audio-visual
سمعی بصری
audio visual
دید و شنودی
audio-typist
کسی که مطالبرا در حین دیکته شدن تایپ میکند
first audio stage
مرحله صوتی نخست
audio visual
اموزش سمعی وبصری
audio frequency amplifier
فزونساز صوتی
reproduction
[of a recording]
[audio, video]
پخش
[ضبط صوتی یا تصویری]
reproduction
[of a recording]
[audio, video]
بازنواخت
I/O device
دستگاه داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
device name
نام دستگاه
v , device
ارم مدال شجاعت ارتش امریکا
device
دستگاه
device
شیوه
device
فزاره
device
اپارات
device
تجهیزات
device
دستگاه اسباب وسیله
device
الت
device
حیله
device
چاشنی
device
خارضامن
device
عامل
device
تمهید
device
اختراع
device
شعار دستگاه
device
اسباب
device
ابزار
device
وسیله
device
ضامن
device
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
device
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
device
روش برنامه نویسی که نتیجه آن برنامهای خواهد بود که به هر سخت افزار جانبی قابل اجرا است
device
کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
device
ماشین یا وسیله کارا
device
اهمیت وسیله جانبی نصب شده توسط کاربر یا کامپیوتر مرکزی که روشی که CPU یک سیگنال وقفه آن را دریافت میکند بیان کرده است
device
CON برای صفحه کلید و صفحه نمایش
device
PRN برای پورت چاپگر
device
کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
device
برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
device
مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
device
وسیلهای مثل صفحه تصویر یا چاپگر که اجازه نمایش اطلاعات میدهد
device
لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله
device
کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص
device
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
device
وسیله جانبی
device
که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
passive device
دستگاه منفعل
point device
بسیار درست
picking device
دستگاه ورودی برای واردکردن داده روی صفحه نمایش
point device
بی عیب
peripheral device
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
point device
کاملا راست
pointing device
وسیله ورودی که محل نشانه گر را روی صفحه کنترل میکند طبق حرکت آن توسط کاربر
pointing device
دستگاه اشاره گر
pressure device
ماسوره فشاری
pressure device
عامل فشاری مین
pull device
ماسوره کشش مین
pull device
عامل کششی
safety device
دستگاه ضامن
peripheral device
دستگاه جنبی
MCI device
وسیله چند رسانهای قابل تشخیص که با درایور درست در کامپیوتر نصب شده است
logic device
دستگاه منطقی
input device
دستگاه ورودی
measuring device
تجهیزات اندازه گیری
output device
دستگاه خروجی
illuminating device
تجهیزات روشنایی
overcurrent device
دستگاه حفافت
overload device
فیوز گرمایی
microcoding device
دستگاه ریزبرنامه نویسی
mapping device
دستگاه نگاشت
safety device
ضامن
synchronous device
دستگاه همگام
synchronous device
دستگاه همزمان
fastening device
پوچگیره
locking device
ابزار
warning device
وسیلههشدار
timing device
وسیله
timing device
ساعتی
So dont try to device yourself .
سعی نکن خودت را گول بزنی
To take someone in . to device ( fool ) someone .
کسی را گول زدن
physical device
ابزار مادی
military device
اسباب ارتشی
symbolic device
دستگاه سمبلیک
switching device
تجهیزات سوئیچینگ
safety device
خارضامن
semiconductor device
دستگاه نیمه هادی
send only device
دستگاهی شبیه یک ترمینال که قادر است داده ها را به کامپیوتر ارسال کند ولی نمیتواند داده ها را از ان دریافت کند
sequential device
دستگاه ترتیبی
sighting device
وسیله نشانه روی
sighting device
دوربین دستگاه نشانه روی
spooling device
وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند
storage device
دستگاه انبارش
storage device
دستگاه ذخیره
storage device
دستگاه ذخیره سازی
storage device
انباره
storage device
دستگاه انباره
lifting device
ابزار بالا بر
active device
دستگاه فعال
binary device
دستگاه دو حالته
bistable device
دستگاه دوپایا
cipher device
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
clamping device
وسایل قید و بست
combination device
ماسوره ترکیبی مین ماسوره مرکب
communication device
دستگاه ارتباطی
electroreceptive device
وسیله برقی
dedicated device
دستگاه اختصاصی
device cluster
گروه دستگاه
device code
کد دستگاه
device dependent
وابسته به دستگاه
device driver
نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
device driver
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
device driver
محرک دستگاه
device driver
برنامه راه اندازی دستگاه
bending device
کج گیر
auctioneering device
وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند
active device
دستگاه کنشی
analog device
دستگاه قیاسی
analog device
دستگاه انالوگ
anticountermining device
وسیله ضد انفجار مین دریایی در اثر ضربه ضامن انفجارضربتی مین
antifriction device
وسیله ضد اصطکاک
antifriction device
مکانیسم ضد اصطکاک
antilift device
ماسوره ضد بلند کردن مین ماسوره ضد بالا بردن مین
antirecovery device
ضامن ضد جمع اوری مین ضامن ضد باز و بسته کردن مین
antisweep device
ضامن ضد مین روبی
antisweep device
ضامن ضد جمع اوری مین
antiwatching device
ضامن ضد اکتشاف مین وسیله ضد کشف مین
antiwithdrawal device
وسیله ضد باز کردن ماسوره بمب وسیله ضد دستکاری ماسوره
asynchronous device
دستگاه ناهمگام
asynchronous device
دستگاه غیرهمزمان
device flag
پرچم دستگاه
device handler
نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
firing device
عامل منفجرکننده
discrete device
دستگاه گسسته
homing device
رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
display device
دستگاه نمایش
dressing device
دستگاه مستقیم کنی
firing device
ماسوره
gripping device
متعلقات گیره و بست
device number
شماره دستگاه
firing device
ماسوره مین
nonohmic device
دستگاه غیر اهمی
device handler
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
drawing device
دستگاه ترسیمه
device independence
مستقل از دستگاه
device independence
استقلال دستگاه
device status
وضعیت دستگاه
ignition device
وسیله احتراق
mass storage device
دستگاه تل انبارش
head cleaning device
وسیله هد پاک کن
graphic output device
دستگاه خروجی گرافیکی
metal detecting device
دستگاه فلزیاب
acoustic resonance device
دستگاه همنوایی صوتی
metal detection device
دستگاه فلزیاب
graphic input device
دستگاه ورودی گرافیکی
firing pull device
ماسوره کششی مین
high lift device
وسایل برای زیاد
output
[of a circuit or device]
خروجی
[مهندسی برق]
[الکترونیک]
ingot conveying device
تجهیزات انتقال شمش
safety locking device
قفل ایمنی
[تکنیک و تکنولوژی]
input output device
دستگاه ورودی و خروجی
anti interference device
دستگاه ضد تداخل
installable device driver
درایور وسیلهای که در حافظه بار شده است و مقیم است و با تابع مشابه به درون سیستم عامل جایگزین میشود
input/output device
دستگاه داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
mass storage device
دستگاه انبوه ذخیره
optical recognition device
دستگاه تشخیص نوری
charge coupled device
حافظه با اطلاعات چرخان
positional protection device
دستگاه حفافت درگاه
sequential storage device
دستگاه انباره ترتیبی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com