Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 145 (7 milliseconds)
English
Persian
auto ignition
خودسوزی
Other Matches
auto da fe
اجرای رای
auto
امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد در صورت اشغال خط تا وقتی که پاسخ دهد
auto
متنی که خودکار اطراف یک تصویر یا از یک صفحه به صفحه دیگر می چرخد
auto
امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد و ضبط داده
auto
سیستم کامپیوتری که یک تابع راه انداز را پس ازشروع مقداردهی اولیه میکند
auto
توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
auto
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
auto
توانایی مودم برای پاسخ خودکار به تلفن پس از زنگ زدن
auto
امکان تکرار مجدد حرف در صورتی که کلید پایین نگه داشته شود
auto
توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
auto
توانایی برخی از برنامههای کاربردی مثل کلمه پرداز و نرم افزار پایگاه داده ها که خود کار فایل مصرفی را ضبط کرده هر چند دقیقه
auto
الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
auto
تابع تشخیص صحت خودکار پس از ضبط داده
auto
توانایی صفحه نمایش برای نشان دادن همان تصویر پس از عوض کردن nesolution آن
auto
خودکار یا آنچه بدون نیاز به کابر کار کند
auto
امکان بار کردن خودکار برنامه پس از روشن شدن کامپیوتر
auto da fe
اجرای حکم اعدام ومجازات شخص مرتد
auto
سیستمی که در آن کاغذ چاپگر به طور خودکار به صفحه بعد می رود
auto
کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
auto
شماره تلفن
auto
تا از خرابی در صورت قط ع برق جلوگیری شود
auto da fe
رای دادگاه
auto
پیوندیست بمعنی " خود" و " وابسته بخود" و " خودکار".
auto
:خودرو
auto
ماشین سواری
auto dial
خود شماره گیر
auto drome
پیست اتومبیل رانی
auto transformer
اتو- ترانسفورماتور
auto starter
استارت خودکار
auto rich
مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
auto lean
مخلوط رقیق سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده اتوماتیک در کاربوراتور ثابت نگاهداشته میشود
auto restart
شروع دوباره به صورت خودکار
auto repeat
خود تکرار
auto radio
رادیوی اتومبیل
auto load
خود بارکن
auto-immune
وابسته به تولید پادتنهای مضر
auto cat
هواپیمای رله کننده هواپیمای واسطه مخابراتی
auto cad
اتوکد
auto radio
گیرنده اتومبیل
auto racing
مسابقه اتومبیل رانی
auto-immune
خودایمن
auto answer
خود جواب
auto body
اطاق اتومبیل
auto/manual selector
دکمهانتخابدستی
auto reverse button
دکمهمعکوساتوماتیک
auto answer indicator
جوابگویاتوماتیکی
auto dialing modem
مدم خود شماره گیر
auto body sheet
بدنه اتومبیل
ignition
احتراق
ignition
سوزش
self ignition
خود سوزی
ignition
جرقه زنی
ignition
احتراق اتش زدن مشتعل کردن
ignition
اشتعال
ignition
هیجان
ignition
افروزش
ignition
اتش گیری اشتعال
ignition
گیرش
ignition
اشتعال احتراق
ignition switch
کلید احتراق
ignition timer
چکش برق
ignition timing
میزان کردن جرقه
ignition switch
کلید سیستم جرقه زنی
ignition system
سیستم احتراق موتور
ignition temperature
درجه حرارت احتراق
ignition switch
سویچ ماشین
ignition spark
جرقه
ignition spark
جرقه احتراق
ignition rectifier
یکسوساز بخار جیوهای باالکترودهای اتش زنه
ignition pulse
ایمپولز احتراق
ignition pulse
ضربه احتراق
ignition pulse
پالس احتراق
ignition points
پلاتین
ignition points
پلاتین دلکو
ignition voltage
ولتاژ احتراق
ignition voltage
فشار الکتریکی احتراق
magneto ignition
احتراق با مگنت
ignition charge
خرج اشتعال
ignition transformer
تبدیلکنندهاحتراق
ignition lead
سربافروزش
ignition box
جعبهافروزش
advanced ignition
اوانس احتراق
two spark ignition
احتراق دو جرقهای
triple ignition
احتراق سه برقی
spontaneous ignition
افروزش خود به خود
single ignition
احتراق تک برقی
premature ignition
احتراق نابهنگام احتراق بیموقع
premature ignition
احتراق زودرس
pre ignition
زود احتراق
pre ignition
پیش سوزی
base ignition
احتراق تحتانی
ignition key
کلیداحتراق
compression ignition
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
ignition by contact
احتراق تماسی
ignition by incandescence
احتراق التهابی
ignition cable
کابل احتراق
ignition cable
سیم سیستم جرقه زنی
ignition cap
کلاهک چاشنی
ignition cap
کلاهک مشتعل کننده
ignition charge
خرج احتراق
ignition analyzer
اسیلوگراف کنترل احتراق
ignition choke
پیچک احتراق
ignition vibrator
پلاتین دلکو
ignition interrupter
پلاتین دلکو
compression ignition
تراکم احتراقی
ignition point
نقطه اشتعال
dual ignition
احتراق دو برقی
duplex ignition
احتراق دوگانه
ignition anode
اند تحریک کننده
ignition anode
اند کمکی اند احتراق
ignition battery
باتری استارت
ignition battery
باطری سیستم جرقه زنی
ignition breaker
پلاتین دلکو
ignition circuit
مدار احتراق
ignition circuit
مدار سیستم جرقه زنی
ignition electrode
الکترود اتش زنه
ignition electrode
الکتروداحتراق
ignition gap
فاصله جرقه
ignition generator
دینام ماشین
ignition lag
تاخیر احتراق
ignition point
نقطه افروزش
ignition over voltage
فشار قوی برای سیستم جرقه زنی
ignition distributor
دلکو
ignition distributer
دلکو مقسم جرقه
ignition lock
قفل موتور
ignition device
وسیله احتراق
ignition delay
تاخیر اختراق
ignition current
جریان احتراق
ignition control
کنترل احتراق
ignition coil
کویل
ignition condition
حالت احتراق
ignition coil
کویل اتومبیل
ignition by contact breaking
احتراق با قطع کنتاکت
ignition spark gap
فاصله جرقه
dead center ignition
نقطه انفجار
compression ignition engine
موتور تراکم احتراقی
dead center ignition
نقطه اشتعال
capacitor discharge ignition
سیستم احتراق با انرژی زیاد
hot bulb ignition
احتراق سرسرخ
dual ignition system
سیستم احتراق دوتایی
make and break ignition
احتراق با قطع و وصل
jump spark ignition
احتراق با جرقه جهنده
dynamo battery ignition unit
سیستم جرقه زنی دینام -باطری
Unimog
[a range of multi-purpose auto four-wheel drive medium trucks]
یونیماک
[حمل و نقل]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com