English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 28 (3 milliseconds)
English Persian
averaging معدل
averaging حد وسط
averaging میانه متوسط
averaging درجه عادی میانگین
averaging پیدا کردن
averaging میانه قرار دادن میانگین گرفتن
averaging رویهمرفته بالغ شدن
averaging میانگین
averaging متوسط
averaging میانگاه
averaging حد متوسط
averaging روی هم رفته
averaging متوسط خسارت در بیمه
averaging میانگین موفقیت
averaging خسارت بحری
averaging معدل گرفتن
averaging میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
averaging مقدار متوسط
averaging معدل میانگین
averaging خسارت
averaging میانگین حسابی متوسط حسابی
averaging در حالت کلی
averaging میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
averaging متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaging متوسط زمان لازم که کاربر باید صبر کند تا به خط ارتباطی دسترسی پیدا کند
averaging ایجاد میانگین
averaging عدد بدست آمده از جمع چندین عدد تقسیم آنها را بر تعداد این اعداد
Other Matches
electrode current averaging time زمان میانگین شدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com