Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 128 (7 milliseconds)
English
Persian
aviation weather
مشخصات ویژه اب و هوایی که به پرواز و عملکردهواپیما مربوط میشود
Other Matches
aviation
هواپیمایی
aviation
هوانوردی
aviation
هوایی هوانیروز
aviation aeronautics
هوانوردی
aviation badge
ارم خلبانی
army aviation
هواپیمای نیروی زمینی هوانیروز
aviation psychology
روانشناسی هوانوردی
aviation authority
امور هواپیمایی
aviation badge
نشان خلبانی هوانیروز
aviation channels
کانالهای هوایی
aviation duty
شغل پروازی
naval aviation
هوا دریا
naval aviation
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
aviation snips
قیچی دستی مرکبی برای بریدن ورقههای فلزی
aviation pay
معاش هوایی سختی خدمت هوایی
aviation pay
فوق العاده پرواز
aviation medicine
سیستم پزشکی هوایی
aviation medicine
طب هوایی
aviation gasoline
بنزین هواپیما
aviation fuel
سوخت هواپیما
aviation duty
شغل خلبانی
aviation ordnance , man
متخصص جنگ افزار هواپیما
Civil Aviation Organization
سازمان هواپیمایی کشور
aviation sotre keeper
انبار دار قسمت هواپیمایی
aviation structural mechanic
مکانیک بدنه هواپیما
aviation life support equipment
وسایل حفظ جان مسافرین درپرواز سینه بند نجات
weather
اب و هوا باد دادن
weather
اوضاع جوی
weather
هواشناسی
weather
جو
weather
به سمت باد
weather
تغییر فصل
all weather
همه هوایی
weather
در معرض هواگذاشتن
weather
هوا
weather
اب و هوا
to weather something
چیزی را در معرض
[ آب و]
هوا گذاشتن
under the weather
<idiom>
ناخوش بودن
Weather you like it or not.
چه بخواهی چه نخواهی
weather
تحمل یابرگزارکردن
weather
جوی
under the weather
درسختی یابدبختی
weather map
نقشه هواشناسی
weather glass
هواسنج میزان الهوا
weather helm
تنظیم سکان برای خنثی کردن اثر جریان هوا
muddy weather
هوایی که دچار پوشیده شدن زمین ازبرف آب دار با گل شود
[هوا و فضا]
weather intelligence
اطلاعات هواشناسی
weather helm
سکان سمت باد
weather deck
پل باز
weather deck
عرشه باز
weather deck
عرشه بدون سقف کشتی
weather board
تخته سرازیری که دم دراطاق می گذارند
weather bound
ممنوع ازحرکت بواسطه بدی هوا منتظرهوای خوب
weather bureau
اداره هواشناسی
weather central
مرکز کنترل اوضاع جوی مرکز هواشناسی
weather cock
باد نما ادم دمدمی مزاج
weather code
پیام رمز هواشناسی یاهواسنجی
weather moulding
سنگی که اب باران راردمیکند
weather moulding
ابریز
weather forecaster
هواشناس
weather radar
رادارآبوهوا
present weather
هوایکنونی
weather worn
تحت تاثیر هوا در امده
to weather something in winter
چیزی را در معرض
[ آب و]
هوای زمستانی گذاشتن
to grumble about the weather
مورد هوا گله کردن
weather wise
مطلع
weather wise
وارد بجریانات روز
weather wise
هوا شناس
weather stained
هوا خورده ورنگ پریده
weather side
سمت بادگیر
weather proof
محفوظ از اثرهوا هوا نخور
weather permitting
اگر هوا بگذارد
weather observation
مشاهدات هواشناسی دیدبانی جوی
weather observation
مشاهدات جوی
weather-vane
الت بادنما
fair-weather
درخورهوای صاف
adverse weather
هوای نامساعد
all weather fighter
هواپیمایی که در هر گونه شرایط جوی قادر به عمل باشد
all weather fighter
هواپیمای همه هوایی
all weather hood
کلاهک مخصوص هوا
broken weather
هوای بی قرار
elements of weather
عناصر موثر در شرایط جوی عوامل جوی
fair weather
دارای هوای صاف
fair-weather
نیم راه
fair-weather
بی وفا
fair-weather
خوب هنگام هوای صاف
weather-vanes
الت بادنما
weather vane
الت بادنما
weather forecast
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
weather forecasts
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
weather station
ایستگاه هوا شناسی
weather station
ایستگاه هواشناسی
weather stations
ایستگاه هوا شناسی
weather stations
ایستگاه هواشناسی
fair weather
مناسب برای
fair weather
بی وفا
fair weather
نیم راه
inclement weather
هوای بسیار سرد یا طوفانی
oh what a nasty weather
اه
oh what a nasty weather
چه هوای کثیفی است
proof weather
هوا پایدار
queen's weather
افتاب
queen's weather
جای افتابی
queen's weather
هوای باز
weather beaten
در اثر اب و هوا فاسد یازمخت شده
weather beaten
افتاب زده
weather board
تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
how fine the weather is
چقدرهوالطیف است چه هوای لطیفی است
heavy weather
هوای طوفانی
how fine is the weather
چقدرهوالطیف است چه هوای لطیفی است
foul weather
هوای نامساعد
foul weather
هوای خراب
heavy weather
هوای خراب
feel a bit under the weather
<idiom>
[یک کم احساس مریضی کردن]
we made heavy weather of it
انرا خیلی سخت دیدیم
the weather inclines to fair
هوا میخواهد باز شود هوادارد باز میشود
present state of weather
وضعهوایکنونی
fair-weather friend
آدم بی وفا
Beautiful music ( weather ) .
موسیقی ( هوای ) قشنگ
It is foul weather today .
امروز هوا خیلی گند است
fair-weather friend
<idiom>
شخصی که تنها دوست است
The sun is all the more welcome. In this cold weather.
دراین هوای سرد آفتاب می چسبد
It is splendid weather for swimming.
این هوا برای شنا جان میدهد
all weather air station
ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
fair-weather friend
رفیق نیمه راهه
Today's weather is mild by comparison.
در مقایسه هوای امروز ملایم است.
I dont feel well. I feel under the weather.
حالش طوری نیست که بتواند کار کند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com