English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
axis of advance محور پیشروی
Other Matches
advance حرکت دادن چیزی به جلو
advance حرکت به جلو
advance پیشرفت پیشروی
advance پیش افتادن پیش افتادگی
advance پیش رفتن
advance راندن
advance پیشروی بسوی دروازه راهیابی به دور بعد پیشروی
advance اعتبار
in advance <idiom> سرساعت
advance course دوره عالی
advance پیشرفت
advance ترفیع رتبه دادن
advance پیشرفت
advance بهبود
advance پیشروی
in advance <adv.> پیشاپیش
in advance <adv.> از قبل
advance پیش پرداخت
advance مساعده
advance پیشروی
advance پیش بردن
advance جلوبردن
advance جلو رفتن
advance ترقی دادن
advance تسریع کردن
advance قبلا تجهیز شده
advance قبلا تهیه شده
advance ازپیش فرستاده شده
advance پیشنهاد کردن
advance طرح کردن
advance مساعده دادن
advance اقامه کردن
advance پیش برق
advance پیشرفت
advance ترقی مساعده
advance وام
advance پیش پرداخت
advance جلو
advance مقدم
advance پیشرفت طولی ناو
advance پیشروی پیشروی کردن
advance ترقی کردن پیش پرداخت
advance عالی
y axis محور عرضی مختصات
z axis محوری که روی یک صفحه مختصات عمق رانشان میدهد
axis آسه
y axis بردار عمودی گراف
x axis محور طولها
z axis محور z
x axis محور ایکس ها
x axis بردار افقی گراف
x axis محور x
x axis محور افقی روی یک صفحه مختصاتی
y axis محور عمودی
y axis محور ایگرگ
y axis محور وای
y axis محور عرضها
x axis محور ایکس
y axis محور ایگرگ ها
y axis محور y
y axis محور عمودی روی یک صفحه مختصات
z axis محور "زد"
z axis بردار عمق در گراف سه بعدی
x axis محور افقی مختصات یا محورطولها
axis محور طولی
axis خط طولی یا عرضی
axis محورهای مختصات
axis خط محور
axis مهره دوم گردن مهره محوری
axis برای مختصات عمودی در گراف
axis برای مختصات افقی در گراف
axis 1-خط ی که چیزی اطراف آن می چرخد 2-خط مرجعی که پایه مختصات یک گراف است
axis میله
axis محور چرخ
axis محور تقارن مهره اسه
axis قطب
axis محور
advance by bounds حرکت خیز به خیز
payment in advance پیش پرداخت
payment in advance پیش پرداخت کردن
payable in advance قابل پیش پرداخت
advance section قسمت جلویی
pay in advance پیش پرداخت کردن
advance base پایگاه جلو
bank advance وام بانکی
money in advance پیش پرداخت مساعده
buy in advance پیش خرید کردن
money in advance بیعانه
speed of advance سرعت پیشروی
paper advance جلو رفتن کاغذ
velocity of advance تندی پیشرفت
hand advance میزان کردن دستی
pay in advance پیش قسط دادن
advance base پایگاه مقدم صحنه عملیات
advance gruard جلودار
advance force نیروی جلودار اب خاکی
advance officer افسر جلودار ستون
advance organizer پیش سازمان دهنده
advance party گروه پیشرو
advance party قسمت پیشرو
advance payment پیش پرداخت
advance point گروه نوک
advance observer دیدبان مقدم
advance march پیشروی حرکت به جلو
advance march فرمان پیش
advance gruard یکان جلودار
advance gruard پیش قراول
advance gruard طلایه
advance guard پیش قراول
advance guard پیشرو
advance guard طلایه
advance freight پیش پرداخت کرایه حمل
advance guard پیش لشکر پاسدار
advance observer دیدبان جلو
announce in advance از پیش اعلام کردن
advance variation واریاسیون پیشروی پیاده دردفاع فرانسوی
advance by echelon حرکت رده به رده
advance by echelon پیشروی رده به رده
advance cracking ترکهای عمیق
advance by bounds پیشروی خیز به خیز
advance sign علامت اوانس
advance to contact پیشروی برای اخذ تماس
advance detachment قسمت پیشرو
advance point قسمت سر جلودار
advance point قسمت نوک
advance purchase خرید سلف
advance force نیروی پیشروی
advance section قسمت مقدم در منطقه مواصلات
advance detachment قسمت سرجلودار
principal axis محور مبداء
principal axis محور اصلی
principle axis محور اصلی
z axis amplifier تقویت کننده محور "زد"
declination axis محورنقصان
polar axis محورقطبی
paradigmatic axis درزبانشناسی
x axis defelection انحراف- ایکس
refrence axis محور مبداء
inclined axis محور مورب
wing axis محور بال
visual axis محور بینایی
roll axis محور غلطش
vertical axis محور قائم
vertical axis محور عمودی
x axis amplifier تقویت کننده محور ایکس
signal axis محورارتباطات
signal axis محور مخابرات
rotary axis محور دوار
y axis amplifier تقویت کننده محور ایگرگ
transverse axis محور عرضی
paradigmatic axis محور جانشینی
axis of control محور کنترل هواپیما
camera axis محور دوربین عکاسی
cartesial axis محور دکارتی
celestrial axis محور عالم
axis of symmetry محور تقارن
command axis محور حرکت یکان
command axis محورحرکت قرارگاه فرماندهی محور ارتباط فرماندهی
crystal axis محور کریستال
dam axis محور سد
drag axis محور پسا
earth's axis محور زمین
elastic axis محور الاستیک
axis of trunnions محور قبضیتن توپ
axis of the bore محور مرکزی لوله
axis of the bore محور لوله
axis of control محورکنترل خودکار هواپیما
axis of coordinates محورهای مختصات
cordinate axis محورهای مختصات
axis of earth محور زمین
axis of rotation محور چرخش
axis of rotation محور دوران
axis of symmery محور تقارن
symmetry axis محور تقارن
flexural axis محور خمش
neutral axis میان تار بی تنش
normal axis محور عمودی
magnetic axis محور قطب مغناطیسی
minor axis قطر اقصر
magnetic axis محورمغناطیسی
main axis محور اصلی
major axis محور کانونی
mass axis محور جرم
neutral axis محور بی تنش تار خنثی
magnetic axis محور مغناطیسی
longitudinal axis محور طولی
imaginary axis محور انگاری
imaginary axis محورموهومی
improper axis محور نامتعارف
inclined axis محور مورب
neutral axis محور خنثی
lift axis محور برا
normal axis محور قائم
optical axis محور اپتیکی
To make advance [overtures] منت کشیدن [برای آشتی]
automatic timing advance تنظیم کننده خودکار
automatic spark advance میزان کردن خودکار
advance resistance wire سیم ادونس
advance of defensive line در جلو خطوط پدافندی
advance individual training آموزش تکمیلی انفرادی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com