Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 148 (8 milliseconds)
English
Persian
azimuth circle
قطب نمای نجومی هواپیما زاویه یاب نجومی صفحه قطب نمای کشتی
azimuth circle
سمت نما
azimuth circle
سمت گیر
azimuth circle
دایره سمتیه
Other Matches
azimuth
قوس افقی در جهت گردش عقربه ساعت واقع بین نقطه ثابتی
azimuth
نقطه جنوب
azimuth
زاویه افقی درست نوک نوار نسبت به نوار مغناطیسی
azimuth
ازیموت ستاره السمت
azimuth
سمت
azimuth
نقطه شمال دایره قائمی که از مرکز جسم عبور میکند
azimuth
گرا
azimuth
سمت نجومی
azimuth
گرای نجومی راس القدم
azimuth
جهت
azimuth
محور
azimuth
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
azimuth angle
زاویه گرا
azimuth angle
زاویه گرای نجومی هواپیما
magnetic azimuth
گرای مغناطیسی
layihg azimuth
گرای روانه کردن لوله توپ
true azimuth
سمت حقیقی گرای جغرافیایی
azimuth clamp
دکمهقوس
corrected azimuth
گرای تصحیح شده
compass azimuth
گرای قطب نمای کشتی
compass azimuth
گرای مغناطیسی
azimuth resolution
اجزای سمتی هواپیما کوچکترین احادسمتی
azimuth resolution
تقسیمات سمتی
azimuth micrometer
وسیله نشان دهنده اجزای سمت هواپیما
azimuth micrometer
طبله میکرومتر سمتی
azimuth indicator
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
azimuth guidance
هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
azimuth deviation
اختلاف گرای نجومی اختلاف سمت هواپیما
azimuth deviation
انحراف گرا
grid azimuth
گرای شبکه
true azimuth
گرای حقیقی
assumed azimuth
گرای فرضی
altitude azimuth
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
alt azimuth mounting
استقرار سمت- ارتفاعی
back azimuth method
گرای وارونه
back azimuth method
گرای معکوس در اخراج اشعه
closing azimuth error
اشتباه گرای بستن پیمایش
azimuth equidistant projection
وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
azimuth stabilized ppi
صفحه رادار با سمت ثابت
azimuth fine adjustment
تنظیم قوس صحیح
azimuth adjustment slide rule
خط کش محاسبات تنظیم گرا
circle
قلمرو
circle
دایره
circle
محفل حوزه
circle eight
چرخش با دایرهای بشکل 8لاتین
circle
محیط دایره
circle
مدورساختن
inner circle
دایرهداخلی
circle
دورزدن
circle
دور
circle
دویدن در مسیر منحنی
circle
جفتی
circle
گرفتن احاطه کردن
turning circle
دایره چرخش ناو
tactile circle
دایره بساوشی
the vicious circle
دور تسلسل
three point circle
قوس زمین زیر حلقه بسکتبال
circumscribed circle
دایره محیطی
[ریاضی]
throwing circle
دایره پرتاب نیزه
tip circle
دوره نوک
stress circle
دایره تنش
stalder circle
چرخش کامل بدورمیله بدون تماس پاها بامیله
parhelic circle
هاله روشن بالای افق
pitch circle
دایره گام
root circle
دوره پای دندانه
semi circle
نیم دایره
small circle
دایره صغیره سماوی
small circle
دایره صغیره
stalder circle
اشتادلر
turning circle
دایره گردش
vertical circle
دایره عظیمه ماربر راس القدم و سمت القدم نافر
vertical circle
دایره قائم
restricting circle
دایرهممنوعه
station circle
چرخههواشناسی
striking circle
دایرهبرخورد
vicious circle
<idiom>
دلیل وتاثیری بانتیجه بد
unit circle
دایره واحد
[ریاضی]
area of a circle
مساحت دایره
[ریاضی]
outer circle
دایرهخارجی
circle chart
گراف دایره ای
[ریاضی]
on-deck circle
دررویدایره
winner's circle
محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
traffic circle
دایرهی یک طرفه
come full circle
<idiom>
کاملا برعکس
circle chart
نمودار دایره ای
[ریاضی]
central circle
دایرهوسط
centre circle
دایرهمرکزی
goal circle
محدودهگل
area of a circle
مساحت صفحه
[قرص شکل]
[ریاضی]
north circle
دایره شمالگان
vicious circle
دور و تسلسل
circle of influence
دایرهای که حد منطقه تاثیررا مشخص میکند
circle of position
دایرهای که از موضع نفرات عبور میکند دایره مکان نافر
color circle
دایره رنگها
diffusion circle
دایره پخش
dip circle
میل سنج
elevation circle
قطاع درجه
face off circle
هرکدام از پنج دایره کوچک مخصوص رویارویی
flank circle
جفتی خرک
giant circle
افتاب شکسته
circle graph
نمودار دایرهای
circle dodge
گریز از حریف در مسیرمنحنی
center circle
دایره میانی
dress circle
صندلیهای ردیف جلوتماشاخانه
aiming circle
زاویه یاب فرماندهی
altitude circle
صفحه ارتفاع سنج هواپیما
antarctic circle
مدار قطب جنوب
arc de circle
خمش
Arctic Circle
مدار قطب شمال
vicious circle
دور معیوب
base circle
هر قسمت اریب از یک سیلندر دایره مبنا
center circle
دایره وسط زمین
great circle
بزرگترین دایره محیط یک کره
kick circle
دایره 8/81 متری وسط میدان
hour circle
نصف النهار حلقه مدرج
hour circle
دایره ساعتی
hole circle
گردی سوراخ
hip circle
چرخ جلو روی پارالل
half circle
چرخش نمیدایره ژیمناست
leg circle
جفتی
marker circle
دایره مشخص کننده مرکزمنطقه فرود هوایی یا باندفرود هواپیما
mill circle
چرخ اسیاب ژیمناستیک
great circle
دایره عظیمه سماوی
hrowing circle
دایره پرتاب دیسک
mohr's circle
دایره موهر
mohr's circle
دایره مور
great circle
دایره عظیمه
inscribed circle
[of a triangle]
دایره
[محاطی مثلث]
[ریاضی]
secondary great circle
دایره عظیمه ثانویه
prime vertical circle
دایره قائم اصلی
vicious circle of poverty
دور باطل فقر
perimeter
[circumference]
of a circle
محیط دایره
graduated circle of an alidade
دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج
free throw circle
دایره پرتاب ازاد
centre face-off circle
دایرهمرکزیمحلروبروشدنحریفها
great circle route
کمان دایره عظیمه
great circle route
مسیرقوس دایره عظیمه سماوی
tip circle diameter
قطر دوره نوک
centre of crest circle
مرکز انحنای ستیغ
centre of crest circle
مرکز خمیدگی
center ice circle
داره میانی زمین
the power of a point with respect to a circle
قوت یک نقطه نسبت به یک دایره
[ریاضی]
adjustment for vertical-circle image
تنظیم عمودی مرکز تصویر
adjustment for horizontal-circle image
تنظیم افقی مرکز تصویر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com