English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 22 (1 milliseconds)
English Persian
backgrounds زمینه
backgrounds نهانگاه
backgrounds سابقه
backgrounds دورنما
backgrounds معلومات قبلی
backgrounds دورنمای عقب
backgrounds فرآیندی که در هر زمانی و بدون توجه به کاربر اجرا میشود
backgrounds فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
backgrounds امکانی که به کاربر داده میشود تا داده جدید را در حسن محاسبه مجدد عبارت وارد کند
backgrounds برنامه کامپیوتری با حق تقدم پایین
backgrounds چاپ گرفتن از کامپیوتر وقتی مشغول به کار دیگری است
backgrounds فعالیت ارتباط دادهای
backgrounds که به عنوان کاری با تقدم پایین برخود میشود
backgrounds کار با حق تقدم پایین
backgrounds اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
backgrounds تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
backgrounds رنگ صفحه تصویرکامپیوتر.
backgrounds نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
backgrounds سیستمی در کامپیوتر که کارهای با حق تقدم پایین در فاصل زمانهای معین که کارهای بزرگ انجام نمیشوند قابل انجامند
backgrounds اصلی است
backgrounds تجربه
backgrounds پس زمینه
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com