English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 158 (2 milliseconds)
English Persian
backing sand ماسه پشت قالب
Other Matches
backing: backing press پرسپشتیبان
backing پشت بند
backing رسانه ذخیره سازی موقت که داده روی آن قابل ضبط است پیش از اینکه پردازش شود یا پس از پردازش و برای باز یابی
backing off عمل تراشیدن یا پخ زدن پشت دندانههای تیغههای فرز
backing off پس پیچش
backing off پس پیچاندن
backing up پشتیبان گیری
backing کمان نوارپیچی شده برای ازدیادمقاومت نخ دخیره دور قرقره ماهیگیری
backing مبلغ شرطبندی
backing پشتیبانی
backing پشتیبان پوشش
backing تصدیق در پشت یافهر ورقه
backing دیرکردن
backing کندی
backing پشتی
backing پشتوانه
backing واگشت
backing پشتوانه پولی
backing roll غلطک پشت بند
backing run بخیه
backing material مواد محافظ
backing metal فلز اصلی
backing pawl ضامن پشت بند
backing pawl ضامن پشتی
backing storage انباره پشتیبان
backing store انباره پشتیبان
line backing دفاع پشت خط تجمع
backing board تختهپشتیبان
backing hammer پوششچکش
backing pawl غلطک پشت بند
backing plate صفحه تقویتی در هنگام تعمیرورقههای فلزی
critical backing pressure فشار حد خلاء بحرانی
gold backing system نظام پشتوانه طلا
gold backing system نظام پایه طلا
backing up the wrong tree <idiom> [دنبال چیزی در جای اشتباهی گشتن]
backing iron of plane پشت تیغ
sand شن کرانه دریا
sand شن پاشیدن
sand سنباده زدن
sand شن مال یا ریگمال کردن
sand شن
sand ریگ
sand شن ریختن
sand ماسه
sand ماسه ریختن شن
sand mastic ماستیک ماسهای
sand paper کاغذ سنباده
sand hill ریگ توده
sand iron یکجور چوگان در بازی گلف که با ان گوی را از میان ریگ بلند میکنند
sand layer لایه ماسه
sand man لولویی که خاک درچشم کودکان پاشیده انهارا خواب الود میکند
sand painting نقاشی روی شن
sand paper کاغذ سنباده زدن به
sand pile توده ماسه
sand mix ماسه اغشته سرد
sand hill ریگ پشته
sand grouse باقرقره شن زار
sand clay رس ماسه دار
sand crack شکاف درسم اسب
sand crack ترکی که ازراه رفتن روی ریگ گرم درپای انسان پیداشود
sand cushion بستر ماسهای
sand dredger ماشین حفار
sand dredger ماشین مکنده ماسه
sand dressing ماسه پاشی
sand equivalent همسنگ ماسه
sand equivalent درجه ماسهای بودن خاک
sand filling ماسه گرفتگی
sand fly یکجور پشه ریز
sand piper یلوه
sand pit گود ماسه برداری
sand pit کان شن
uniform sand ماسه یکنواخت
uniform sand ماسه یکدست
sand pile توده شن
sand island جزیرهماسهای
sand shoe کفشماسهای
sand wedge گوهشنریز
sand castle دژشنی
To build on sand. کار بی اساس کردن
sand box جعبه شن و ماسه [مخصوص بازی بچه ها]
to plough the sand کوشش بیهوده یا بی فایده کردن
soft sand شکرسنگ
shifting sand شن روان
sand pump پمپ شن کش
sand shoes یکجور گیوه برای رفتن در شن زار
sand spout ستون شن که در اثر وزش باددرست میشود
sand stone ماسه سنگ
sand store انبار ماسه
sand storm طوفان ریگ
sand table میز مخصوص شن بازی بچه ها
sand trap فرورفتگی مصنوعی شن درمیدان گلف
sand trap ماسه گیر
sand trap قطعه زمین پر از ماسه بعنوان مانع
beach sand شن زار
green sand ماسه تر
heap of sand توده ماسه
marine sand ماسه دریایی
marine sand ماسه بادی
masonry sand ماسه ملاتی
masonry sand ماسه بنایی
molding sand ماسه قالب گیری
pit sand ماسه معدنی
quick sand ماسه روان
rooty of sand چیز ناپایدار یا بی اساس
sand road راه شنی
graded sand شن درهم
body sand ماسه پر کننده
building sand خاک و ماسه ساختمان ماسه برای بنایی
built on sand سست بنیاد
built on sand ناپایدار
sand lot بازی غیررسمی
core sand ماسه ریخته گری
detritic sand ماسه فرسایهای
dune sand ماسه بادی
fine sand ماسه ریز
foundry sand ماسه ی ریخته گری
running sand ماسه بادی
running sand ریگ روان
sand bath حمام شن
sand casting ریخته گری قطعات فلزی باقابهای ماسهای
sand blast شن باران کردن
sand box شن پاش گردپاش
sand box ریگ پاش
sand blasting ذرات سنگ
sand blind دارای چشم تار
sand blasting ماسه پاشی
sand blasting شن پاشی
sand bank ریگ تپه
sand casting ریخته گری ماسهای
sand asphalt ماسه اغشته گرم یا سرد
sand bag سستی عمدی در تمرین
sand bagger بازیگر گول زن
sand bank ریگ پشته
sand castings قطعه ریختگی ماسهای
sand bank تپه زیرابی
sand bank جزیره نما
argillaceous sand stone ماسه سنگ خاک رسی
vertical sand drainage زهکشهای قائم ماسهای چاه زهکش ماسهای زهکشهای ایستاده ماسهای
sand cone method طریقه جابجایی ماسه
crushed stone sand شن
crushed stone sand ماسه
sand blasting practice عملیات ماسه پاشی
dry sand casting ریخته گری ماسهای خشک
pipe sand trap ماسه گیر لولهای
sand shape factor ضریب شکل دادن دانه شن
sand lime brick اجر ماسه اهکی
green sand molding قالب ریزی تر
green sand mold قالب تر
dry sand mold قالب ماسهای خشک
dry sand molding قالبریزی ماسهای خشک
sand blast nozzle شیپوره ماسه پاشی
sand blast unit واحد ماسه پاشی
to puddle clay and sand ازرس و ماسه گل ساختن ماسه و گل رس را بهم امیختن
Dry sand absorbs water. ماسه خشک آبرا جذب می کند
molding sand preparation plant واحد تهیه ماسه قالب گیری
hide(bury) one's head in the sand <idiom> دورنگه داشتن از
bury(hide) one's head in the sand <idiom> مثل ک"ک سرش را کرده زیر برف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com