English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6 milliseconds)
English Persian
backup system سیستم پشتیبان
Search result with all words
battery backup system سیستم پشتیبان باطری
Other Matches
backup پشتیبان
backup پشتیبانی کردن
backup جانشین بازیگر
backup دستور برگرداندن داده از دیسک سخت به فلاپی دیسک یا نوار
backup فرمان BACKUP
incremental backup تابع پشتیبان که فقط فایل هایی را ذخیره میکند که نسبت به ذخیهر قبلی تغییر کرده اند
archival backup پشتیبانی بایگانی
global backup پشتیبانی کلی
backup file پرونده پشتیبان
timed backup پشتیبانی دورهای
file backup پشتیبان فایل
backup copy کپی پشتیبان روگرفت پشتیبان
battery backup باطری پشتیبان
imcremental backup پشتیبان نموی
backup copy نسخه پشتیبان
backup utility برنامه کمکی پشتیبان
switched network backup انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
tape backup unit دستگاه پشتیبانی نوار
hard disk backup program برنامه پشتیبانی دیسک سخت
linear system [system of linear equations] دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
system هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
system سازگان
the system of رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
the system of the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
value system نظام ارزشها
cw system سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
an system سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
system سامانه
c.g.s. system دستگاه سگث
p system سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
i.f.f. system دستگاه تشخیص
system تشکیلات
system قاعده رویه
system ترتیب
system مجموعه سازمان
system جهاز
system دستگاه
system منظومه
system نظم منظومه
system سازمان
system نظام سیستم
system روش اصول
system نظام
system سلسله رشته
system طرز اسلوب
system سلسله
system رشته دستگاه
system طریقه
system نظم ترتیب
system سیستم
system همست
system طرز روش
system مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
system همستاد روش
system اسلوب
system اصول وجود
System Monitor امکانی در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده اجرای منابع PC را میادهد و اگر وسیله اشتراکی دارند بررسی میکند
system of forces دستگاه نیروها
interactive system سیستم فعل و انفعالی
system of units دستگاه یکانها
inquiry system سیستم پرسش- پاسخ
system of units سلسه احاد
information system سیستم اطلاعات
system of units دستگاه واحدها
vantilating system سیستم تهویه
system overhead بالاسری سیتم
induction system سیستم مکش
system overhead مازاد سیستم
information system سیستم اطلاعاتی
indeterminate system آن قابل پیش بینی نیست
lymphatic system دستگاه لنفاوی
system of ventilation سیستم تهویه
system mangement مدیریت سیستم
system disk دیسک سیستم
integrate system سیستم مجتمع
system maintenance تامین و نگهداری سیستم
system generation ایجاد سیستم
system follow up ارزیابی و بررسی مستمرسیستم جدید نصب شده به منظور مشاهده میزان عملکرد ان طبق طرح
system flowchart نمودار گردش سیستم روندنمای سیستم
magnet system سیستم اهنربایی
system floder مخزن سیستم
magnetic system سیستم مغناطیسی
system file فایل سیستم
system engineering مهندسی سیستم
makagonov system سیستم ماکاگونوف در دفاع هندی شاه شطرنج
system engineer مهندس سیستم
system dynamics شناخت اثرعوامل تغییر دهنده نظام
management system سیستم مدیریت
management system سیستم اداره
system dynamics پویائی نظام
market system نظام بازار
system generation تولید سیستم
system generator مولد سیستم
london system سیستم لندن در دفاع هلندی شاه شطرنج
intercommunication system ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
intercommunication system سیستم ارتباط بین اطاقهای یک اداره بوسیله بلندگو
system log گزارش روزانه عملیات سیستم
system log شرح ماوقع سیستم
interphone system سیستم تلفنی
irrigation system شبکه ابیاری
isolated system سیستم منزوی
system implementation پیاده سازی سیستم
system loader بارکننده سیستم
system library کتابخانه سیستم
system interrupt وقفه سیستم
system international سیستم بین المللی
system installation نصب سیستم
system indicator طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
limbic system دستگاه کناری
maroczy system سیستم ماروکسی در بازی چهار اسب شطرنج
the vascular system سلسله اوندهاومجراها
freshwater system سیستم لوله کشی اب شیرین
tandem system سیستم دو پشته
system's design مدل سیستم طرزساخت سیستم
geocentric system دستگاه زمین مرکزی
giorgi system دستگاه جورجی
system's design طرح سیستم
system's design ساختمان سیستم
system unit محفظه سیستم
system time ساعت سیستم
system time زمان سیستم
heliocentric system دستگاه خورشید مرکزی
system testing ازمایش سیستم
target system سیستم هدفها
target system سیستم هدفهای میدان تیر سری هدفهای مستقر در یک منطقه
first signal system دستگاه علامتی اول
fixer system سیستم اکتشاف و تعیین محل هواپیماهای در حال پرواز
the nervous system سلسله پیهای نباتی
text system سیستم متن
fixed system توزیع ثابت اب
tetragonal system دستگاه چهار گوشهای
teleran system نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
telephone system سیستم تلفن
foreign value system نظام ارزشی بیگانه
formmal system سیستم صوری
tectopulvinar system دستگاه بامی- پروانهای
tax system نظام مالیاتی
system test ازمون سیستم
hexagonal system دستگاه شش گوشهای
system study مطالعه سیستم
household system نظام خانوادگی
household system نظام تولیدخانوادگی
system programmer برنامه نویس سیستم
hydraulic system سیستم هیدرولیک
geniculostriate system دستگاه مخطط زانویی
system program برنامه سیستم
system priorities تقدم های سیستم
ignition system سیستم احتراق موتور
illuminating system سیستم روشنایی
system planning طرح ریزی سیستم
incentive system نظام تشویقی
system programming برنامه نویسی سیستم
system standard استانداردسیستم
system standard معیار سیستم
system software نرم افزار سیستم
system security حفافت سیستم
system resource وسیله سیستم
system resource منبع سیستم
system resolution تفکیک سیستم کار دستگاه
system reset راه اندازی مجدد سیستم
system prompt اعلان سیستم
system programs برنامههای سیستم
indeterminate system سیستمی که وضعیت منط قی
synchronous system سیستم همگام
swiss system سیستم سویس
physiocratic system روش اقتصادی فیزیوکراتها عقیده به اینکه تنها زمین عامل تولید است
planetary system سیستم خورشیدی
planetary system شمسی
planning system نظام برنامه ریزی
point system شرط بندی براساس امتیاز
supervisory system سیستم نافر
polyphase system دستگاه چندفاز
spoils system سیستم تقسیم مناسب دولتی بین اعضاء حزب حاکم
power system شبکه نیرو
power system سیستم قدرت سیستم انرژی
practical system دستگاه یکانهای عملی
phonetic system سیستم صوتی
payroll system سیستم پرداخت حقوق
open system نظام باز
open system سیستم باز
open system سازگان باز
operating system/ سیستم عامل دو
organ system دستگاه
orthorhomobic system دستگاه راست گوشه
rhombic system دستگاه راست گوشه
symmetrical system جریان متقارن
parallel system شبکه موازی
swiss system نوعی روش تعیین حریف در مسابقات شطرنج
software system سیستم نرم افزاری
social system نظام اجتماعی
price system نظام قیمت
serfdom system نظام سرفی
serfdom system نظام رعیتی
recoil system سیستم دافع
recoil system دستگاه دافع توپ
recoil system سیستم عقب نشینی توپ
secure system سیستمی که بدون اجازه قابل دستیابی نیست
redox system سیستم اکسایش- کاهش
second signal system دستگاه علامتی دوم
russian system سیستم روسی در دفاع گرونفلد
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com