English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 61 (4 milliseconds)
English Persian
backward linkages اثرهای نشیب
backward linkages اثرهای قهقرائی
Other Matches
linkages حلقههای زنجیر
linkages مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
linkages اتصالی
linkages رابطه
linkages پیوند
linkages بهم پیوستگی
linkages اتصال وسیله ارتباط
linkages اهرم بندی
linkages ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
linkages نرم افزار مخصوص که بخشهای کد برنامه را با توابع کتابخانه یا سایر کدها متصل میکند
linkages عمل اتصال دوچیز
linkages به هم پیوستگی پیوندی
backward and f. پس وپیش
backward and f. عقب و جلو
to go backward پس رفتن
to go backward تنزل کردن
backward-looking ایدهوعملمخالفتآمیز
backward در جهت عقب یا در خلاف جهت
backward به پشت ازپشت
backward عقب مانده کودن
backward وارونه
backward به عقب
backward عقب مانده
backward پس گشت
backward کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
backward روشی در هوش مصنوعی برای محاسبه هدف از بین چندین قانون
backward جستجو برای دادهای که از موقعیت نشانه گر شروع میشود یا از انتهای فایل و به ابتدای فایل می رسد
backward ارسال داده که توسط گیرنده کنترل میشود
backward بازیابی داده از سیستم آسیب دیده
backward تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
backward سیگنال کنترل و handshaking
backward کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
backward عقب افتاده
backward reaction واکنش برگشت
backward read یک نوع مشخصه موجود دربعضی از سیستمهای نوارمغناطیسی که در ان واحدهای نوار مغناطیسی باحرکت در جهت معکوس می توانند داده ها را به حافظه کامپیوتر منتقل کنند
backward reference ارجاع به عقب
backward somersault پشتک از پشت
shift backward انتقال به عقب
shift backward حرکت به سمت عقب
backward search جستجوی پسرو
backward bucket سطلوارونه
backward dive شیرجهبهپشت
backward pawn پایده عقبمانده شطرنج
backward pass پاس عرضی یا به عقب
backward notion حرکت قهقرایی یا وارونه
backward association تداعی وارونه
backward chaining زنجیرهای کردن وارونه
backward chaining روشی برای استدلال که ازهدف مطلوب شروع و به سمت حقایق از قبل شناخته شده ادامه می یابد
backward chaining زنجیره پسرو
backward child کودک عقب مانده
backward conditioning شرطی کردن وارونه
backward countries کشورهای عقب مانده
backward economy اقتصاد عقب مانده
backward effect اثر اشفتگی
backward effect اثر واشوری
backward bucket cylinder سیلندرسطلوارونه
Underdeveloped ( backward) countries . کشورهای عقب افتاده
backward bending supply curve منحنی عرضه به عقب خم شونده
backward leg hook and underarm سوبلس با استفاده از پا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com