Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 83 (6 milliseconds)
English
Persian
balanced tackle
وضع متعادل وسایل ماهیگیری
Other Matches
balanced
متعادل
balanced
متوازن
well balanced
سالم سلیم موزون باقرینه
well-balanced
سالم سلیم موزون باقرینه
One must tackle it in the right way.
هرکاری را باید از راهش وارد شد
right tackle
تکلراست
tackle
وسایل ماهیگیری یا کمانگیری
tackle
اسباب
tackle
قرقره و طناب
tackle
لوازم
to tackle to
بکار چسبیدن
tackle
ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
tackle
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackle
لوازم کار
tackle
طناب وقرقره
tackle
گلاویز شدن با
tackle
نگاه داشتن
tackle
از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
tackle
افسار کردن
tackle
تاکل
tackle
قرقره قلاب
tackle
چنگک وصل کردن به قلاب اویزان کردن
tackle
قلاب قرقره جرثقیل
tackle
3 purchase
tackle
تکل
tackle
تکل کردن
balanced stock
ذخیره اماد متعادل
balanced state
حالت متعادل
balanced state
حالت متوازن
balanced state
حالت تعادل
balanced supply
اماد متعادل شده
balanced supply
امادبررسی شده
balanced system
سیستم متعادل
balanced window
پنجره چرخان
spring balanced
ترازوی فنری
balanced winder
پله مارپیچ
balanced rudder
سکان متعادل
balanced reaction
واکنش موازنه شده
balanced budget
بودجه متوازن
balanced circuit
مدار متعادل
balanced design
طرح با تراز یکسان
balanced economy
balanced
balanced actuator
سیلندر پیستون محرک هیدرولیکی
balanced handle
دسته تعادل
balanced circuit
اتصال سیمتریک
balanced mobilization
بسیج متعادل اماد ذخیره تهیه اماد ذخیره به طورمتعادل
balanced load
بار خارجی متعادل
balanced line
تعادل تعداد مهاجمان در وسط
tackle box
جعبهقرقرهقلاب
sliding tackle
تکل درحال لیز خوردن
tackle block
دستگاه قرقره جرثقیل
terminal tackle
طعمه
terminal tackle
راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
block and tackle
طناب و قرقره
block and tackle
قرقره و زنجیر
left tackle
دفاعچپ
right defensive tackle
مهرهشکلتدافعیراست
relieving tackle
تاکل کمکی
fishing tackle
ابزار ماهیگیری
split tackle
تکل قیچی
gang tackle
با چند بازیگر حریف را فروداوردن
ground tackle
زنجیر لنگر و متعلقات ان
ground tackle
وسیله مهار کردن قایق
hook tackle
تکل از پشت
luff tackle
تاکل دو قرقرهای
luff tackle
قرقره قلاب دو شیاره
balanced armature unit
جوشن متعادل
balanced plain weave
گلیم باف فرش
balanced control surfaces
سطوح فرامین اصلی دارای قسمت دیگری در جلوی خط لولا
balanced plain weave
بافت ساده یک رو یک زیر
balanced growth model
الگوی رشد متوازن
balanced transmission line
سیم انتقال متقارن
balanced pressure torch
[مشعل با فشار متعادل]
cyclically balanced budget
بودجه متوازن ادواری
balanced polyphase system
مدار چند فاز متوازن
balanced budget multiplier
ضریب بهم فزاینده بودجه متوازن
balanced budget theorem
قضیه بودجه متوازن
left defensive tackle
مهرهشکلتدافعیچپ
multiplier effect of a balanced budget
اثر بهم فزاینده بودجه متوازن
rear takedown with outside leg tackle
زیریک خم
rear takedown with outside leg tackle
گارد مخفی که حریف با میانکوب ضربه میشود
rear takedown with double leg tackle
زیر یک دو خم که تبدیل به خورجین تکان میشود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com