English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
band chain زنجیر مساحی
Other Matches
chain زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
chain مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
chain از کلمه قبلی
chain لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
chain دارد.
chain رکود داده در یک فایل زنجیری
chain چاپگری که حروف آن به ترتیب پشت سر هم قرار دارند
chain لیستی از دستورات در فایل که به ترتیب در یک سیستم دستهای اجرا می شوند
chain : زنجیرکردن
chain زنجیر مساحی
chain سلسله کوه
chain رشته
chain کند وزنجیز حلقه
chain زنجیر
chain شبکه زنجیری
chain زنجیره
chain زنجیر
chain سری عکسهای یک منطقه زنجیر
chain سلسله سلسله مراتب
chain سری
chain روش وصل کردن یک وسیله با یک کابل که داده را از یک ماشین به دیگری منتقل میکند.
chain لیستی از داده که در آن هر اطلاع حاوی آدرس موضوع بعدی در لیست است
chain 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
chain saw اره برقی
chain saw اره زنجیری
chain باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
chain متصل کردن فایل و داده ها پشت سر هم به طوری که به هر فایل یا داده بعدی یک اشاره گر وجود دارد
chain سلسله
chain مراجعه کنید به CATENA
p band باند فرکانس
k band باند فرکانس
j band باند فرکانس
q band بند فرکانس
saw band نوار اره
band saw اره نواری
band saw ماشین اره باریک
x band باند- ایکس
band نوار مانع
x band باند فرکانس
band متحدکردن
band تسمه یا بندمخصوص محکم کردن
band متحدشدن
band باند
band شبکه سیم خاردار
band قسمت موزیک
band کمربند نوار
band نواره
band متحد کردن
band متحد شدن
band با نوار بستن
band بصورت نوار دراوردن
band نوار زخم بندی
band باند بانداژ
band نوارپیچیدن
band روبان
band دسته کردن
band توافق
band دستهء موسیقی اتحاد
band ارکستر
band نوار لولا
band نوار
band اره نواری
band گروهی از شیارهای دیسک مغناطیسی
band بند و زنجیر
band محدوده فرکانس ها بین دو حد
band شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
band باریکه
band محدوده فرکانس یک سیگنال پیش از پردازش یا ارسال
band مدار ارتباطی که سیگنال
band را یک مسافت کوتاه ارسال میکند
band باندرادیو
drag chain عایق
elevating chain زنجیر بالابر
drag chain زنجیرکشش
diasy chain انتشار سیگنالها در طول یک گذرگاه
link chain زنجیر رابط
hoisting chain زنجیر بالابر
endless chain زنجیر مدور
link chain زنجیر اتصال
load chain زنجیر بار
lost chain زنجیره از دست رفته
lock chain زنجیربرای بستن چرخ
homoatomic chain زنجیر جور اتم
heteroatomic chain زنجیر ناجور اتمی
gunter's chain متر فلزی نقشه برداری
grab chain زنجیر قلاب دار
gunters chain زنجیرزمین پیمایی
daughter chain زنجیر نوزاد
chain track مسیر زنجیر
chain sweep مین جمع کردن با استفاده اززنجیر مین جمع کنی بازنجیر
chain survey نقشه برداری زنجیری
chain survey پیمایش بدون اندازه گیری زاویه
chain stopper خفت زنجیری
chain wheel چرخ زنجیر
chain sprocket چرخ زنجیر
chain splice پیوند زنجیری
chain shortening کوتاه کردن زنجیری
chain rule قانون زنجیری
chain reflex بازتاب زنجیرهای
chain winding سیم پیچ زنجیری
chain work کار زنجیرهای
daughter chain زنجیر فرعی
daisy chain روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
daisy chain سومین را و... فراخوانی می کنند
daisy chain زیر تابعی در برنامه که سایرین را در یک مجموعه فراخوانی میکند. اولین تابع دومین
daisy chain خط ی که تمام خروجیهای وقفه وسایل را به CPU متصل میکند
daisy chain ارسال یا تغییر دهد
daisy chain باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
curb chain زنجیر وصل به هویزه زیر فک اسب
crane chain زنجیر جرثقیل
chain of neurons نرونهایزنجیرهای
closed chain زنجیر حلقهای
chain react دچار واکنشهای مسلسل وزنجیری شدن
lost chain زنجیره گم شده
chain rule قاعده زنجیری [ریاضی]
chain of dunes زنجیرتلمسه
chain guide محافظزنجیر
chain drive زنجیرهکششی
chain brake عایقزنجیر
chain-smoking سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smoking پی در پی سیگار کشیدن
chain-smokes سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smokes پی در پی سیگار کشیدن
chain-smoked سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain stay محلقرارگیریزنجیر
chain stitch بافت زنجیری
chain stitch گره یا کوک زنجیره ای جهت جلوگیری از باز شدن گلیم بافت و تزیین و یا کناره بافی و شیرازه بافی مورد استفاده قرار می گیرد
He is a chain smoker. پشت سرهم سیگار می کشد
safety chain زنجیرهامنیت
mooring chain زنجیرمهار
lifting chain زنجیربالابر
drive chain زنجیرهراندن
chainsaw chain تیغهارهدرختبری
chain wheel B زنجیریچرخهیب
chain wheel A زنجیریچرخهیA
chain-smoked پی در پی سیگار کشیدن
chain-smoke سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smoke پی در پی سیگار کشیدن
skid chain زنجیر چرخ
side chain زنجیر جانبی
print chain زنجیر چاپ
pointer chain زنجیر اشاره گرها
pawn chain زنجیر پیادهای شطرنج
parent chain زنجیر اصلی
parent chain زنجیر مادر
measuring chain زنجیر مساحی
markov chain زنجیره مارکف
sprocket chain زنجیر دندانه دار
chain letters نامهی زنجیری
chain letter نامهی زنجیری
vehicle chain زنجیر وسیله نقلیه
tire chain زنجیر یخ شکن
tire chain زنجیر چرخ
surveyor's chain زنچیر سنجش
surveyor's chain پاپیمایشگری
surveyor's chain زنجیر مساحی
studded chain حلقه زنجیر میان دار
markov chain زنجیر مارکوف
chain react تحت واکنشهای زنجیری واقع شدن
block chain زنجیردوچرخه
chain reaction واکنش زنجیرهای
chain bridge پل معلق
chain cable زنجیر لنگر
chain reaction واکنش زنجیری
chain reaction واکنش زنجیری یاهستهای
chain case جعبه محافظ زنجیر
chain case جعبه زنجیر
chain stores فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
chain store فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
chain clamp گیره زنجیری
chain crew متصدیان اندازه گیری
chain bridge پل زنجیری
chain reactions واکنش زنجیری یاهستهای
chain reactions واکنش زنجیری
chain polymerization بسپارش زنجیری
chain polymerization بسپارش افزایشی
food chain زنجیره غذایی
chain saws اره برقی
chain saws اره زنجیری
chain mail زره زنجیری
chain banking بانکداری زنجیری
chain reactions واکنش زنجیرهای
chain block قرقره
chain effects اثرات زنجیری
chain printer چاپگرزنجیرهای
chain smoker کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain pulley قرقره زنجیر
chain of command سلسله مراتب
chain of command سلسله مراتب فرماندهی
chain of evacuation سیستم اخراجات
chain of evacuation سیستم تخلیه
chain pipe دهانه چاله زنجیر
chain pipe لوله زنجیر
chain plate صفحه فلزی کنار قایق برای بستن بادبان
chain printer چاپگر زنجیری
chain locker چاله زنجیر
chain locker انبار زنجیر
chain-smoker کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain gang دستهای از محکومین که بهم زنجیر شده اند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com