English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6 milliseconds)
English Persian
band printer چاپگری که حروف آن روی قوپ فلزی متحرک قرار دارد
band printer چاپگر نواری
Other Matches
printer مطبعه
printer چاپ کننده
printer چاپگر
printer وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printer's d. پادوی چای خانه
printer صاحب چاپخانه
electrothermal printer چاپگری با سرعت زیاد بااستفاده از عناصر گرمازا چاپگر حرارتی
electrothermal printer چاپگرحرارتی برقی
electrothermal printer چاپگری که نوک چاپ به همراه عناصر گرمایی -dot matrix برای فرم دادن به حروف کاغذهای حساس به الکتریسیته به کار می رود
electrostatic printer چاپگر الکترواستاتیکی
electrosensitive printer چاپگر حساس الکترونیکی چاپگر با حساسیت الکترونیکی
thimble printer چاپگر انگشتانهای
thimble printer چاپگر کامپیوتری که از نوک چاپ مشابه wheel-daily استفاده میکند ولی به شکل انگشتانه است
thermal printer چاپگر حرارتی
line printer چاپگر خطی
serial printer چاپگر نوبتی
serial printer چاپگر سری
graphics printer چاپگر گرافیکی
ball printer چاپگری که از توپ فلزی کوچک روی سط حی که حروف شکل می گیرند تشکیل شده است
ball printer چاپگر توپی
spark printer چاپگر حرارتی که حروف را روی کاغذ حرارتی با جرقه الکتریکی تولید میکند
electronic printer چاپگر الکترونیکی
drum printer چاپگر طبله
drum printer چاپگراستوانهای
color printer چاپگر رنگی
xerographic printer چاپگر
character printer چاپگر کاراکتری
character printer چاپگرعلامتی
character printer چاپگر دخشهای
bidirectional printer چاپگر دو طرفه
chain printer چاپگرزنجیرهای
chain printer چاپگر زنجیری
barrel printer نوعی چاپگر که حروف روی لوله چرهان آن قرار دارند
barrel printer چاپگر بشکهای
drum printer چاپگر طبلهای
wheel printer چاپگر چرخ دوار
xerographic printer که جوهر باردار جذب میشود به محل تصویر باردار
printer table میزچاپگر
printer port قسمتاتصالبهچاپگر
contact printer اتصالچاپگر
console printer چاپگر کنسول
bar printer چاپگر میلهای
bar printer چاپگری که در آن حروفی که روی بازو هستند به کاغذ می چسبند یا چاپ می شوند
xerographic printer چاپگر تصویربردار از عکس چاپگر تصویر بردار
line printer وسیله چاپ اطلاعات با سرعت بالا خروجی به صورت خط در دقیقه است
non impact printer چاپگر
printer driver برنامه راه انداز چاپگر
printer font فونت چاپگر
printer font قلم چاپگر
record printer اشاره گر رکورد
printer machine دستگاه چاپ
nonimpact printer چاپگر غیربرخوردی
matrix printer چاپگر ماتریسی
printer's ink مرکب چاپ
printer machine ماشین چاپ
printer stand پایه چاپگر
magnetic printer پرینتر
impact printer چاپگر ضربهای
non impact printer که حالت حرف ریبون روی کاغذ را گرم نمیکند
nonimpact printer چاپگر غیر تماسی
line printer چاپگر سطری
parallel printer چاپگر موازی
laser printer چاپگر لیزری
page printer چاپگر صفحهای
optical printer چاپگر نوری
image printer چاپگر نقطه ماتریسی که قابلیت تولید خروجی متن وگرافیک با کیفیت بالا را دارد
magnetic printer چاپگر مغناطیسی
impact printer چاپگر برخوردی
impact printer چاپگرتماسی
postscript laser printer چاپگر لیزری پست اسکریپت
daisy wheel printer چاپگر اصلی ضربهای
write black printer چاپگری که تونر آن نقط های که توسط لیزر گرم شده است در هنگام اسکن کردن تصویر می چستد
wire matrix printer یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
daisy wheel printer چاپگر چرخ دوار
daisy wheel printer چاپگرچرخشی
line printer controller کنترل کننده چاپگر خطی
ink ject printer چاپگر با فوران جوهر
ink ject printer چاپگرجوهری
ink ject printer چاپگر با پرتاب مرکب
type bar printer چاپگر میلهای تایپ
tractor feed printer چاپگر تغذیه شده تراکتوری
hit on the fly printer چاپگری که در ان کاغذ و یامکانیزم چاپ در حالت ثابتی هستند به نحوی که شروع وتوقفی مورد نیاز نمیباشد
high speed printer چاپگر سریع
dot matrix printer چاپگر یا ماتریس نقطهای
dot matrix printer چاپگر با ماتریس نقطهای
ink jet printer دستگاه خروجی که بوسیله پاشیده شدن لایه نازکی ازجوهر چاپ میکند
dye sublimation printer چاپگر رنگی باکیفیت بالا که تصاویری با پاشیدن قط عات رنگی روی کاغذ ایحاد میکند
line at a time printer چاپگر خطی
letter quality printer چاپگرکیفیت حروف
letter quality printer چاپگر با کیفیت حروف خوب چاپگر با کیفیت عالی
multi strike printer ribbon ریبون جوهری در چاپگر که بیشتر از یک بار قابل استفاده است
thermal wax transfer printer روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
saw band نوار اره
q band بند فرکانس
x band باند فرکانس
x band باند- ایکس
p band باند فرکانس
k band باند فرکانس
j band باند فرکانس
band محدوده فرکانس یک سیگنال پیش از پردازش یا ارسال
band شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
band باریکه
band اره نواری
band نوار
band متحد شدن
band مدار ارتباطی که سیگنال
band را یک مسافت کوتاه ارسال میکند
band محدوده فرکانس ها بین دو حد
band بند و زنجیر
band گروهی از شیارهای دیسک مغناطیسی
band متحد کردن
band نواره
band نوارپیچیدن
band متحدکردن
band نوار زخم بندی
band باند بانداژ
band روبان
band توافق
band باندرادیو
band دستهء موسیقی اتحاد
band ارکستر
band نوار لولا
band دسته کردن
band بصورت نوار دراوردن
band تسمه یا بندمخصوص محکم کردن
band saw ماشین اره باریک
band کمربند نوار
band saw اره نواری
band قسمت موزیک
band نوار مانع
band شبکه سیم خاردار
band با نوار بستن
band متحدشدن
band باند
rotating band کمربند گلوله
Citizens' Band باند شهروندان
positioning band حلقه استقرار
positioning band حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
cigar band نوارسیگار
slip band نوار لغزش
gravity band نوارگرانشزمین
midriff band نوارتیغهوسطسینه
net band بندتوری
raised band نواربرجسته
suspension band نواراتصال
wave band باند موج
tightening band نوارنگهدارنده
elastic band کش
band selector انتخابنوار
band ring حلقهنواری
Band-Aid چارهی سطحی و موقتی
Band-Aids نوار کوچک زخم بندی که لبههای آن چسبناک است
Band-Aids چارهی سطحی و موقتی
Citizens' Band باند خصوصی
rubber band نوار لاستیکی
rubber band نوارکش
rubber band کش
adjusting band نوارمتحرک
one-man band فردیکهچندسازراباهمبنوازد
wave band دسته امواج رادیو
interlacing band [آرایشی با نوارها یا قیطان های به هم تابیده شده]
sweat band زغره
string band دسته موزیک سازهای سیمی
spider band حلقه عنکبوتی
spectral band نوار طیفی
side band ساید باند
side band باند کناری
rotating band کمربند مسی گلوله
interlacement band [آرایشی با نوارها یا قیطان های به هم تابیده شده]
to keep step to a band مطابق موزیک پازدن
A military band. دسته موزیک نظامی
arch-band [نوار یا تسمه ی مرتفع زیر طاق]
band of shaft [چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
band-stand جایگاه ارکستر
waist band کمربند
valence band نوار والانس
band-work اسلیمی
dentil-band [بخش مستطیلی شکلی از لایه ی گچ بری شده در قسمتی از پیشانی سرستون]
Band-Aid نوار کوچک زخم بندی که لبههای آن چسبناک است
curtain band بازوبندپرده
base band مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند
base band روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
base band ارسال داده با تغییر مسط ح ولتاژ در مسیر اتصال
band width پهنای باند
band width نوار
band width باند
band width پهنای نوار
band wheel چرخ تسمه خور
base band 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
belly band تنگ
belly band زیرتنگ
conduction band نوار رسانایی
conducting band نوار رسانا
color band نوار رنگی روی جعبه مهمات
broad band باند پهن
broad band پهن باند
boot band کش مخصوص گتر شلوارنظامی
bloch band نوار انرژی
bloch band نوار بلوخ
band switch کلید تغییر باند
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com