Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
bargaining table
جلسهمشترکبرایرفعاختلافاتکهها در بریتانیا استفادهمیشد
Other Matches
He banged the table with his fist . He thumped the table .
با مشت کوبیدن روی میز
bargaining
بیع وشراء
bargaining
داد و ستد
bargaining
معامله شیرین چانه زدن در معامله معامله باصرفه انجام دادن
bargaining
قرارداد معامله خرید ارزان
bargaining
چانه زنی در معاملات معامله
bargaining
معامله باصرفه
bargaining
معامله
bargaining
سودا
bargaining
چانه زدن
bargaining
قرارداد معامله بستن
bargaining
چانه زنی در معامله
bargaining
مذاکره
bargaining
داد و ستد چانه زدن
pay bargaining
بحثومجادلهبینکارگرانوکارفرمایاندربارهافزایشحقوق
bargaining chip
عامل کمک کننده به عقد قرارداد یا دستیابی به شرایط خوب
bargaining chip
مزیت
collective bargaining
معامله جمعی
bargaining chips
انگیزانه
collective bargaining
مذاکرات دسته جمعی کارمندان با کارفرما
bargaining chip
انگیزانه
bargaining chips
عامل کمک کننده به عقد قرارداد یا دستیابی به شرایط خوب
bargaining chips
مزیت
collective bargaining
مذاکرات دسته جمعی مذاکرات بین موسسات متشکل از کارگران و کارفرمایان برای بهبود کار
collective bargaining
جمعی
collective bargaining
چانه زنی
bargaining theory of wages
نظریه چانه زنی مزدها
under the table
<idiom>
زیرمیزی
get table
دست یافتنی
the f. of a table
باید
table saw
تابلونمایشگر
table look up
جستجوی جدول
table look up
مراجعه به جدول
look up table
جدول مراجعهای
Could we have a table outside?
آیا ممکن است میز ما بیرون باشد؟
table
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
the f. of a table
بطوریکه
two way table
جدول دو سویی
inner table
میزداخلی
get table
بدست اوردنی
table
جدول
table
مطرح کردن
table
کوهمیز
table
در فهرست نوشتن
table
معوق گذاردن
table
از دستور خارج کردن
table
فهرست
table
لیست
table
لوح جدول
table
خوان
table
سفره
table
میز
table
روی میز گذاشتن
table
لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
table
لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
table
ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
table
لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه
table
مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند
table
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
table
به صورت جدول دراوردن
table
به جدولی انتقال دادن
table
میزبازی
table
تو گذاردن
table
طرح کردن
time table
جدول زمانی
tide table
جگول جزر و مد
time table
جدول زمان بندی
tide table
جدول کشند
table of organization
جدول سازمان
table of equipment
جدول ساز و برگ
time table
جدول زمانی ورود و عزیمت
table of precedence
صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند
table spoonful
قاشق سوپخوری
table spoon
قاشق سوپ خوری
table talk
صحبتهای خصوصی و غیررسمی در سر میز غذا مفاوضه
tier table
میز کوچک
table of distribution
جدول توزیع
table set
وسیله رومیزی
table point
جدول امتیازها
tide table
نمودار جزر ومد یاکشند
table set
دستگاه میزی
to lay on the table
بوقت دیگر موکول کردن
table of distribution
جدول تقسیم اماد
table tomb
گورصندوقی وتخت
table telephone
تلفن رومیزی
symbolic table
جدول علائم
symbol table
جدول نمادها جدول نمادی
symbol table
جدول علامت
symbol table
جدول نمادها
tilting table
میز نوسان دار
swivel table
میز نوسان دار
state table
جدول حالات
spelling table
جدول کلمات تهجی رمزی جدول تهجی رمز
to serve at table
پیشخدمتی کردن
serve at table
پیشخدمتی کردن
table utility
برنامه کمکی جدولی
table ware
لوازم میز یا سفره
table water
سفره اب زیر زمینی
table of authorities
جدول اولیا امور
table of allowance
جدول سهمیه مجاز
table money
فوق العادهای که بابت هزینه مهمان داری به افسران ارشد داده میشود
table linen
رومیزی
table linen
دستمال سفره
table land
زمین هموار
table lamp
لامپ استاندارد
table instrument
وسیله رومیزی
table flap
قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
table d'hote
خوراک رسمی و روزانه مهمانخانه
table comparator
مقایسه کننده نوارها
table waters
ابهای معدنی سر سفره
sand table
میز مخصوص شن بازی بچه ها
to rap on the table
دست یا چیز دیگری روی زمین
truth table
جدول ارزش
[منطق]
[ریاضی]
I'd like to reserve a table for 5.
میخواهم برای 5 نفر یک میز رزرو کنم.
Could we have a table in the corner?
آیا ممکن است میز ما در گوشه باشد؟
Could we have a table by the window?
آیا ممکن است میز ما کنار پنجره باشد؟
Could we have a table on the terrace?
آیا ممکن است میز ما روی تراس باشد؟
wait table
<idiom>
سرو کردن غذا
Lift up the table.
سرمیز رابلند کن
trestle table
میز سهپایه
table manners
روشغذاخوردنفردی
pin-table
صفحهمخصوصبازیpillowcasePinball
negotiating table
جلسهایکهمخالفانتلاشدارندبهتوافقیدستیابند
lay the table
چیدن میز
the leg of the table
پایه میز
multiplication table
جدول ضرب
[ریاضی]
table beet
چغندر
earth-table
رج بنا
corbel-table
[ردیف هایی از قوس های پیشکرده]
communion-table
[میز چوبی در کلیساهای پروتستان]
basement-table
[پی را روی زمین ساختن]
altar-table
میز مقدس در کلیسا
table carpet
فرش رومیزی
[اینگونه فرش ها بصورت دایره یا بیضی بافته شده. نقوش قدیمی آن بیشتر از طرح مملوک و فرش های جدیدتر از طرح های قفقازی و ترکی بهره گرفته است.]
league table
جدوللیگ
dinner table
میزغذاخوری
dining table
میزغذاخوری
turn table
میز سمت
turn table
میز چرخش
truth table
جدول درستی جذول صحت
truth table
روش بیان تابع منط ق به عنوان خروجی یک مجموعه ورودیهای ممکن
truth table
در جبر بولی
truth table
دو مقدار
truth table
جدول صحت
truth table
جدول درستی
trivet table
میز سه پایه
transfer table
میز انتقال
turn table
سینی گردش درسمت
type table
نوع جدول سازمان
type table
نوع جدول تیر
table mixer
توپتنیسرویمیز
table extension
صفحهانقراض
table cut
تراشتختهای
printer table
میزچاپگر
outer table
تختهخارجی
feed table
صفحهعلوفه
extending table
میزبازشو
computer table
میزکامپیوتر
where is my place at the table
جای من در سر میز کجاست
virtual table
جدول مجازی
vigenere table
جدول رمز وی گنر
training table
میز ناهارخوری در اردو
round table
کنفرانس میز گرد
firing table
جدول تیراندازی
drawing table
میز نقشه کشی
drain table
میز قطران
deviation table
جدول انحراف
deviation table
جدول انحراف مغناطیسی
delivery table
میز تحویل
decompression table
جدول نشاندهنده زمان و محل لازم برای صعود ارام غواص
decision table
جدول تصمیم گیری
decision table
جدول تصمیم
decision table
جدول تصمیمی
decimal table
جدول تصمیمی
data table
جدول داده ها
convertible table
میزتاشو
drilling table
میز مته کاری
drip table
میز چکانش
firing table
جدول تیر
external table
جدول برونی
expectancy table
جدول انتظار
expansion table
میز کشویی
expansion table
میز کشابی
entrucking table
جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
end table
عسلی
end table
میزکوچک دم دستی
embarkation table
جدول قابلیت بارگیری
embarkation table
جدول بارگیری
earth table
رج بنا
earth table
سنگ رگی
convertible table
میز صحرایی تا شونده
conversion table
جدول تبدیل
coffee table
میزپیشدستی
periodic table
جدول تناوبی
periodic table
جدول دورهای
table cloth
رومیزی
table cloth
سفره
multiplication table
جدول بس شماری
table tennis
پینگ پنگ
table tennis
تنیس روی میز
table tennis
بازی پینگ پنگ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com