English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 86 (6 milliseconds)
English Persian
barometric altitude ارتفاع بارومتری هواپیما
Other Matches
barometric وابسته به سنجش فشار هوا
barometric بارومتری
barometric ارتفاع سنجی
barometric بافشار هوا
barometric tendency فشارسنجاختصاری
barometric altimeter ارتفاع سنج فشاری
barometric altimeter ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
barometric leveling تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
barometric pressure فشار هوا
barometric pressure فشار جو
barometric pressure فشار بارومتری
barometric altimeter reversionary دستگاه ضد حرکت عقربه ارتفاع سنج
take the altitude sight a take
altitude بلندی از سطح دریا
altitude بلندا
altitude ارتفاع از سطح دریا
altitude ارتفاع هواپیما
altitude مقام رفیع منزلت
altitude فراز منتها درجه
altitude ارتفاع
altitude بلندی
altitude فرازا
critical altitude ارتفاع بحرانی
cruising altitude ارتفاع پرواز
cruising altitude ارتفاع ثابت پرواز هواپیما
low altitude ارتفاع پایین
decision altitude ارتفاع نهایی مسیرفرودهواپیمای بی خلبان حداکثرارتفاع در مسیر فرود
drop altitude ارتفاع پرش
drop altitude ارتفاع بارریزی
exmeridian altitude ارتفاع فوق نصف النهاری هواپیما ارتفاع نصف النهاری
observed altitude ارتفاع حقیقی
critical altitude ارتفاعی که از ان بالاتر کاردستگاهها مختل میشود
high altitude از ارتفاع زیاد
rated altitude ارتفاعی که در ان موتورپیستونی بیشترین توان رادارد
release altitude ارتفاع رها کردن بمب
high altitude ارتفاع زیاد
safe altitude ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
sextant altitude ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
altitude scale ارتفاعدیجیتالی
transition altitude ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
true altitude altitude observed
radar altitude ارتفاعی که بوسیله راداربطور خودکار به هواپیماداده میشود ارتفاع راداری هواپیما
pressure altitude ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
pitch altitude زاویه بین محور طولی رسانگر و صفحه مرجع
safe altitude ارتفاع امن
jump altitude ارتفاع پرش
jump altitude ارتفاع مناسب برای پرش چتربازان
low altitude ارتفاع کم ارتفاع پست
negative altitude ارتفاع غلط است
negative altitude ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
observed altitude altitude true : syn
ocant altitude ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
altitude clamp گیرهتنظیمارتفاع
computed altitude ارتفاع حساب شده
altitude separation حد سطوح مبنای ارتفاع
altitude separation اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
altitude intercept رهگیری در ارتفاع بالا
altitude hole ناحیه کور در منطقه دید رادار
altitude height سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
altitude delay افت ارتفاع امواج رادار
altitude datum سطح مبنای ارتفاع سنجی
altitude datum ارتفاع از سطح دریا
altitude circle صفحه ارتفاع سنج هواپیما
altitude azimuth عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
altitude acclimatization عادت کردن به ارتفاع منطقه
absolute altitude ارتفاع هواپیمانسبت به سطح زمین
altitude sickness کسالت در اثر ارتفاع زیاد
altitude sickness حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
altitude sickness ناخوشی ارتفاع
computed altitude ارتفاع محسوب
command altitude ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
calibrated altitude ارتفاع تنظیم شده هواپیما
cabin altitude فشار کابین برحسب فشارمعادل ارتفاع بالای سطح زمین
calculated altitude ارتفاع محاسبه شده
calculated altitude ارتفاع تنظیم شده
altitude tints لایههای رنگ ارتفاع نما در روی نقشه
attack altitude ارتفاع تک
astro altitude ارتفاع نجومی
apparent altitude ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
altitude tints گویا کردن نقشه
altitude slot منطقه کور در میدان دید رادارجانبی
altitude sickness ازاربلندی
absolute altitude ارتفاع مطلق
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
altitude fine adjustment دستگاه تنظیم دقیق
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com