Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 95 (7 milliseconds)
English	Persian
barrel reflector	منعکس کننده لوله
barrel reflector	منعکس کننده وضع داخل لوله
Other Matches
reflector	بازتابنده
reflector	جسم منعکس کننده جسم صیقلی
reflector	الت انعکاس
reflector	الکترد بازتابنده
reflector	منعکس کننده
reflector	برگشت دهنده
reflector	اینه
reflector	بازتاب
reflector	بازتاباننده
lamp reflector	آینه نورافکن
secondary reflector	منعکسکنندهثانوی
radar reflector	انعکاسرادار
side reflector	منعکس کننده کناری رفلکتور کناری
side reflector	پرتوافکن کناری
reflector space	فضای بازتابی
balloon reflector	بالن منعکس کننده امواج الکترونیکی منعکس کننده امواج الکترونیکی بالن
reflector lens	ایینه پیچ نما
reflector lens	ایینه کوژ
reflector buoy	بویه بازتاب
corner reflector	پریکسوپ تنظیم هدف رادار
reflector buoy	بویه بازتابنده
parabolic reflector	نورافکن اتومبیل
confusion reflector	وسیله پخش امواج فریبنده سیستم انعکاس امواج گیج کننده
corner reflector	پریکسوپ رادار
internal reflector	رفلکتور داخلی
corner reflector	بازتاباننده گوشهای
East reflector deployment	تبدیلستونبهصفمنعکسکنندهشرقی
corner reflector antenna	انتن با بازتابنده گوشه دار
over a barrel <idiom>	درشرایط درماندگی یا فروماندگی قرارداشتن
barrel	زنجیر
barrel	خمره چوبی
barrel	قسمت کلفت چوب بیس بال لوله اسلحه
barrel	در خمره ریختن
barrel	در بشکه کردن
barrel	غلاف
barrel	بوش
barrel	وفیفه هدایت در یک ترمینال
barrel	پاتیل
barrel	درخمره ریختن دربشکه کردن
barrel	چلیک لوله تفنگ
barrel	لوله جنگ افزار بشکه
barrel	لوله توپ
barrel	با سرعت زیادحرکت کردن
barrel	بشکه
gun barrel	لوله تفنگ
gun barrel	لوله توپ
hollow barrel	حفرهلوله
screw barrel	لوله خاندار تفنگ
barrel vault	اهنگ
iron barrel	بشکه اهنی
barrel jacket	پوششلوله
core barrel	لوله نمونه بردار
pork barrel	برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
pump barrel	سیلندر تلمبه
tumbling barrel	غلتک مخصوص صیقل فلزات
screw barrel	لوله خاندار
gasoline barrel	بشکه بنزین
drum barrel	پوسته یا روکش استوانهای
barrel controller	کلید غلطکی
barrel organs	ارگ دندهای
barrel outlet	ابگیر لولهای
barrel drop	ابشار لولهای
barrel converter	مبدل طبلکی
barrel chair	صندلی فنری که پشتش سفت ومقعر است
barrel cam	برجستگی طبلی
barrel vault	طاق گاهوارهای طاق کوره پوش
barrel switch	گزینه بشکهای
barrel switch	کلید انشعاب اژیر
barrel printer	نوعی چاپگر که حروف روی لوله چرهان آن قرار دارند
barrel organs	نوعی ارغنون اکوردئون
barrel printer	چاپگر بشکهای
barrel organ	نوعی ارغنون اکوردئون
bound barrel	لولهای که در اثر حرارت تاب برداشته
barrel temperature	دمای پاتیل
bound barrel	لوله تاب خورده
barrel sling	گره بشکه
barrel organ	ارگ دندهای
straight barrel vault	طاق ضربی
lock, stock, and barrel	با همه چیز
annular barrel vault	طاق اهنگ طاق گهوارهای
straight barrel vault	طاق اهنگ طاق گهوارهای
scrape the bottom of the barrel <idiom>	گرفتن چیزی که باقی مانده
inclined barrel arch	[طاق گهواره ای اریب]
sloping barrel vault	طاق ضربی مایل
inclined barrel arch	طاق گهوارهای مایل
inclined barrel arch	طاق ضربی مایل
near arm and far leg barrel	زیر یک خم با تبدیل به یک دست و یک پا مخالف
annular barrel vault	طاق ضربی
barrel offtake regulator	دهانه ابگیر با لوله دریچه دار
single barrel culvert	ابگذر استوانهای ساده
single barrel culvert	ابرولولهای
sloping barrel vault	سقف گهوارهای مایل
fireman's carry and barrel roll	یک دست از کمر

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com