Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 203 (2 milliseconds)
English	Persian
basic research	تحقیقات مقدماتی
basic research	علم پایه
basic research	علم بنیادی
Other Matches
research	تحقیق کردن
research	توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
research	توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
research	پژوهش
research	تحقیق تحقیق کردن بررسی کردن
research	جستجو
research	تجسس تحقیق
research	تتبع
research	کاوش پژوهیدن
research	پژوهش کردن
research	تحقیق
research	تحقیقات علمی
action research	پژوهش عمل نگر
market research	بررسی بازار
market research	تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار
market research	بازارپژوهی
market research	تحقیقات علمی در بازار ودادوستد کالا
operations research	تحقیق در عملیات
psychical research	پژوهش فراروانی
purchasing research	تحقیق در خصوص خرید
pure research	پژوهش محض
research and analysis	تجزیه و تحلیل
research and analysis	تحقیق وبررسی
operations research	تحقیقات از نظر کار و عملیات یک قسمت یا دستگاه
operational research	تحقیق درخصوص بهره برداری
consumer research	مطالعه وضعیت مصرف کنندگان
consumer research	تحقیق درخصوص احتیاجات و نحوه خریدمصرف کنندگان
digital research inc	یک شرکت نرم افزاری که محصولات زیادی دارد
operation research	پژوهش عملیاتی
operation research	تحقیق درعملیات
applied research	تحقیق عملی
applied research	تحقیقات عملی
operational research	تحقیق عملیاتی
chemical research	پژوهش شیمیایی
research and development	تحقیق و توسعه
research and development	تحقیق و توسعه یا بهبودوسایل
pure research	علم پایه
fundamental research	علم پایه
pure research	علم بنیادی
fundamental research	علم بنیادی
Scientific research.	تحقیقات ( پژوهش های ) علمی
research method	روش پژوهش
research design	طرح پژوهش
research method	شیوه پژوهش
research network	شبکه پژوهشی
research project	طرح پژوهشی
supplies research	تحقیق درخصوص مواد
survey research	پژوهش زمینه یاب
tools of research	وسایل تحقیقات
research cost	هزینه تحقیق
research method	روش تحقیق
column research council	شورای تحقیق بر ستونها
to revisit a subject of research	سوژه پژوهشی را دوباره بازدید کردن
european academic research network	شبکه پژوهشی دانشگاهی اروپا
He devoted a lifetime to scientific research.	یک عمر به پژوهشهای علمی پرداخت
basic plus	نوعی زبان برنامه نویسی گسترش یافته BASIC
basic course	دوره مقدماتی
basic	بیسیک
basic	روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
basic	سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
basic	کد دودویی که مستقیماگ و فقط با استفاده از آدرس ها و مقادیر مطلق در CPU عمل میکند.
basic	روش استاندارد ذخیره سازی داده روی دیسک تا سایر کامپیوتر ها هم بتوانند استفاده کنند
basic	بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
basic	مقدماتی اساسی
basic	مین دستیابی
basic	به یک وسیله راه دور
basic	یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
basic	Symbolic sAll-Purpose"Beginner Instructioncode
basic	حالت ابتدایی یا ساده شروع هر چیزی
basic	دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
basic	روش ذخیره و بازیابی بلاکهای داده به ترتیب
basic	بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basic	نرم افزاری که اجرای سطح پایین و ابتدایی سخت افزار و مدیریت فایل را کنترل میکند
basic	کنترل استاندارد خط وط ارسالی با استفاده از کدهای مخصوص
basic	پایهای
basic	قلیایی
basic	اولیه
basic	اساسی مقدماتی
basic	توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic	بنیادی
basic	بازی
basic	بنیانی
basic	ابتدایی
basic	اساسی
basic	اصلی
basic	تهی بنیانی
basic verses	ایات محکمات
basic allowance	سهمیه اولیه ضریب حقوقی معاش
basic allowance	شارژ انبار
integer basic	نوعی زبان BASIC که میتواند تمام اعداد را موردپردازش قرار دهد
basic anxiety	اضطراب بنیادی
basic surplus	مازاد اساسی
basic standard	استاندارد اولیه
basic training	تعلیمات ابتدایی
basic speed	سرعت اولیه
basic training	اموزش مقدماتی
basic slag	سرباره قلیایی
basic data	دادههای اولیه عناصر اولیه
basic size	اندازه اولیه
basic variable	متغیر اصلی
basic variable	متغیر اساسی
microsoft basic	مدل مشهوری از زبان برنامه نویسی BASIC که روی ریزکامپیوترها بکاربرده میشود
basic price	قیمت مبنا
basic agreement	چهارچوب توافق [حقوق]
basic ground	زمینه و متن اصلی فرش
basic dye	رنگ قلیایی
basic load	بار مبنا
basic weaves	رگباسلیق
true basic	تروبیسیک
tiny basic	یک زبان برنامه سازی سطح بالا که زیرمجموعه BASICاست و برای ریزکامپیوترطراحی شده است
basic agreement	توافق اولیه
Visual Basic	ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
quick basic	کوئیک بیسیک
advanced basic	بیسیک پیشرفته
airman basic	سرباز ساده و بدون درجه نیروی هوایی
basic price	قیمت پایه
basic crops	محصولات کشاورزی اساسی مانند گندم
basic hole	سوراخ مقدماتی
basic intent	نیت عام
basic conflict	تعارض بنیادی
basic language	زبان بیسیک
basic linkage	پیوند اساسی
basic load	بار مبنای مهمات یا وسایل
basic data	عناصر تیر اولیه
basic of issue	مبنای توزیع
basic of issue	مبنای واگذارکردن اقلام
basic communication	گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
basic pay	اصل حقوق
basic pay	حقوق اصلی
basic gearing	چرخ دندههای اصلی
basic gearing	گیربکس
basic crops	جو
basic crops	ذرت
basic lining	پوشش یا استر قلیایی
basic crops	پنبه تنباکو و برنج
basic data	اطلاعات اولیه
basic date	تاریخ شروع خدمت در هردرجه
basic date	تاریخ ترفیع
basic deficit	کسری کلی
basic deficit	کسری اساسی
basic cover	عکسبرداری اولیه هوایی
basic dye	رنگینه بازی
basic fortran	استاندارد امریکایی و تاییدشده از زبان برنامه نویسی فرترن
basic circuit	مدار ساده
basic ration	جیره اصلی
basic branch	رسته اولیه
basic ration	جیره مقدماتی جیره مبنا
basic sciences	علوم پایه
basic brick	اجر قلیائی
basic capacity	گنجایش مبنا
basic capacity	گنجایش پایه
basic salt	نمک بازی
applesoft basic	نوع توسعه یافته زبان برنامه نویسی BASIC که باریزکامپیوتر قابلیت پردازش اعداد اعشاری را هم دارد
basic shaft	محور اصلی
basic shaft	محور واحد
basic size	اندازه اصلی
basic point	نقطه مبداء
basic source of food	منابعاولیهغذا
We must find a basic solution.	باید یک فکر اساسی کرد
basic converter steel	فولاد توماس
basic building materials	مواداولیهساختمان
basic tactical unit	یکان مبنای تاکتیکی
the four basic arithmetic operations	چهار عمل اصلی [ریاضی]
basic bessemer converter	مبدل مقدماتی بسمر
basic bessemer process	فرایندقلیایی بسمر
basic standard cost	قیمت استاندارد
basic machine unit	واحد دستگاه مقدماتی
basic standard cost	قیمت پایه
basic operation of arithmetic	چهار عمل اصلی [ریاضی]
basic calculating operation	چهار عمل اصلی [ریاضی]
basic end item	اقلام اولیه اماد
basic end item	تجهیزات ووسایل اولیه
floating point basic	نوعی زبان BASIC که اجازه استفاده از اعداد اعشاری رامیدهد
basic issue items	وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
ground basic slag	ارد توماس
basic combat training	اموزش رزم مقدماتی
basic circuit arrangement	ترتیب مدار ساده
ground basic slag	سرباره توماس
basic pig iron	اهن توماس
basic access method	روش دستیابی اصلی
basic pig iron	اهن خام قلیایی
basic allowance for quarters	حق مسکن
basic allowance for subsistence	جیره نقدی
basic bessemer process	فرایند مقدماتی بسمر
basic relay post	پایگاه مقدماتی تحویل و تحول بیماران
basic requisition number	درخواست اولیه
basic unit training	اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
basic requisition number	درخواست ابتدایی
basic planning guide	راهنمای اولیه طرح ریزی
basic construction unit	واحد ساختمانی
basic issue list	اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
basic bessemer steel	فولاد مقدماتی بسمر
basic allowance for subsistence	حق معاش
one of the [basic] fundamental tenets of democracy	یکی از اصول پایه [اساسی] دموکراسی
basic converter pig iron	اهن خام توماس
basic telecommunications access method	روش دستیابی ارتباطات راه دور اساسی
basic bessemer pig iron	اهن خام مقدماتی توماس
iowa tests of basic skills	ازمونهای مهارتهای اساسی ایووا
basic unit assembly group	گروه ساختمانی
ambulance basic relay post	پست مبنای کنترل ستون امبولانسها

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com