English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
battery cradle کلاف باتری
Other Matches
cradle گهواره
cradle نیم پشتک بجلو نیم چرخش و برگشتن روی پشت
cradle حفظ گوی در تور چوب لاکراس
cradle زین
cradle کلاف سر ستون
cradle گهواره توپ
cradle زین قایق
cradle درچهارچوب یاکلاف قرار دادن
cradle درگهواره قراردادن
cradle مهد
cat's cradle ساختن طرحهای مختلف با نخ و انگشتان
cradle-snatcher ایجادرابطهجنسیبا فرد کوچکتر
rob the cradle <idiom> دوست شدن یا ازدواج با کسی که از خودت جوانتر است
cats cradle نخ بازی سرانگشت
cradle-roof طاق گهواره ای
cat's cradle نخبازی
cradle dynamometer توان سنج جعبهای
cradle roof طاق گهوارهای
cradle roof اهنگ
cradle scythe داسی که درچهارچوب کارگذاشته باشند
generator cradle پایه مولد
from the cradle to the grave ازگهواره تاگور
cats cradle بربازی شست بازی
h.t. battery باتری ب
battery گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
battery still دیگ تقطیر باتری
h.b. battery باتری ا
battery باطری برجک توپ
battery اتشبار
battery حمله با توپخانه ضرب و جرح
battery اتشبار صدای طبل
battery باتری
battery باطری
battery ایراد ضرب و جرح
battery وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
b battery باتری ب
battery که یک باتری پشتیبان دارد
c battery باطری شبکه
battery قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
battery استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار
battery توپزن و توپگیر
battery که پس از قط ع کامپیوتر داده ها را برگرداند
gravity battery باتری وزنی
grid battery باطری بایاس شبکه
ignition battery باتری استارت
gelatine battery باتری خشک
gelatine battery باتری ژلاتینی
impurities in battery ناخالصیهای باتری
grid of a battery شبکه باتری
headquarters battery اتشبار ارکان
headquarters battery اتشبار قرارگاه
heater battery باتری ا
heater battery باتری گرم کننده
ignition battery باطری سیستم جرقه زنی
hostile battery اتشبار دشمن
heating battery باطری فیلامان
galvanic battery پیل
galvanic battery دستگاه تولیدالکتریک با عمل شیمیایی
battery jar فرف باتری
magnetic battery مغناطیس مرکب
battery water اب باتری
counter battery ضد اتشبار
counter battery عملیات ضد اتشبار
dry battery باتری خشک
element of battery الکترد پیل
exchange battery باطری
field battery اتشبارصحرائی
filament battery باتری ا
firing battery اتشبار تیر
firing battery اتشبار تیراندازی کننده
flashlight battery باطری چراغ قوه
floating battery باتری ذخیره
biasing battery باطری بایاس
thermal battery باطری حرارتی
test battery مجموعه ازمون
suspect battery اتشبار مشکوک دشمن
storage battery باتری بارشدنی
storage battery اکولاموتور
storage battery انباره
storage battery باتری انبارهای
torch battery باطری قلمی
traction battery باطری وسیله نقلیه
voltaic battery باتری ولتایی
to charge the battery باتری را بار کردن
The battery is dead. باتری خالی شده است.
The battery is dead. باتری تمام شده است.
Please check the battery. لطفا باطری را کنترل کنید.
battery cover پوششباطری
assault and battery حملهی بدنی
assault and battery ضرب و جرح
assault and battery ضرب و شتم
starting battery باتری استارت
standby battery باتری اضطراری
over sulphation of battery سولفاتی شدن مخرب
oven battery باطری کوره
microphone battery باطری میکروفن
mercury battery باطری جیوهای
main battery باطری اصلی
main battery توپ اصلی ناو
lighting battery باطری نور
lighting battery باتری روشنایی
overdischarge of battery تخلیه فرساینده باتری
overfilling of battery سرشار کردن باتری
plunge battery باتری با الکترد شناور
stand by battery باتری یدکی
solar battery باطری افتابی
smee battery پیل اسمی
separate battery اتشبار مستقل
secondary battery باتری بارشدنی
secondary battery پیل باتری
saluting battery توپ اجراکننده تیر سلام اتشبار تیر سلام
primery battery باطری اولیه
internal battery مقاومت داخلی باطری
battery clamp ترمینالهای باطری
solution of battery الکترولیت باتری
battery executive افسر اجرائیات اتشبار
battery executive افسرتیر اتشبار
battery bus ترمینال
battery filler سرنگ باتری
battery bus جعبه تقسیم
battery box جعبه باطری
battery syringe سرنگ باتری
battery box جعبه باتری
battery headquarters ارکان اتشبار
battery hold down میانگیردار باتری
battery hydrometer چگالی سنج باتری
battery backup باطری پشتیبان
battery ammeter امپرسنج باتری
battery insulator عایق باتری
battery insulator میانگیر باتری
battery acid اسید باطری
battery electrolyte الکترولیت باتری
battery capacity فرفیت باتری
battery electrode الکترود باتری
battery commander فرمانده اتشبار
battery connector رابط پیل باتری
battery control وسیله کنترل توپ
battery control کنترل برجکهای توپ
battery charger شارژر باطری
battery copper مس باتری
battery charger باتری پر کن
battery center مرکز اتشبار
battery cell پیل باتری
battery case جعبه باتری
battery carrier شاسی باتری
battery current برق باتری
battery defense پدافند دور تا دور اتشبار پدافند از اتشبار
battery depolarizer واقطبنده
battery discharger باتری خالی کن
battery carbon زغال باتری
discharger for battery باتری خالی کن
battery acid اسید باتری
battery isolator لایی باتری
back to battery برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
alkaline battery باتری قلیایی
aircraft battery منبع الکتریکی برای هواپیما
rechargeable battery باتری بارشدنی
acummulator battery باتری بارشدنی
battery paint رنگ باتری
battery liquid مایع باتری
battery plate صفحه باتری
battery polarization قطبش باتری
battery receiver رادیو باتری
accumulator battery اکومولاتور باطری
battery solution محلول باتری
battery steamer کوره باتری بخاری
battery switch کلید باطری
battery voltage ولتاژ باتری
battery terminal ترمینال باطری
battery resistance مقدار مقاومت باتری
battery oven کوره باتری
battery output توان برونداد باطری
automobile battery باتری اتومبیل
battery lamp چراغ قوه
battery left رگبار از راست یا از چپ
achievement battery مجموعه آزمون پیشرفت
battery vise گیره باتری
battery terminal قطب باتری
battery liquid الکترولیت باتری
battery mounting پایه باتری
battery of generators مولدهای ردیفی
battery turntable میز باتری
battery of tests گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
battery of wells گروه چاهها
battery charging plug دو شاخه باتری پر کن
The battery is discharged (emptied). باتری خالی شده است.
battery charging rheostat رئوستای باتری پر کن
shedding of battery plate ریزش صفحه باتری
The engine runs by a battery. این موتور با باتری کار می کند.
battery charging cable کابل باتری پر کن
battery charging rectifier باتری پر کن
battery eject switch دکمهخروجباطری
train lighting battery باتری روشنایی ترن
battery backup system سیستم پشتیبان باطری
thin plate battery باتری صفحه نازک
battery box leg پایه نگهدارنده باطری
air cell a battery باتری رادیو
battery warning light چراغهشدارباطری
area of battery plate سطح صفحه باتری
carbon battery plate صفحه باتری کربنی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com