Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 197 (10 milliseconds)
English
Persian
battle drill
تمرین رزم
battle drill
مشق جنگی تمرین جنگی
Other Matches
battle ax
تبرزین
battle
پیکار
battle
جدال
battle
مبارزه ستیز
battle
جنگ
battle
نبرد
battle
زد وخورد
battle
جنگ کردن
battle
نبرد کردن
battle a
صف جنگ
battle ax
تبر
f.of battle
میدان جنگ
an e. battle
جنگی که برای دو طرف یکسان است
f.of battle
نبردگاه
battle
نزاع
battle
رزم
battle lights
چراغ خاموشی شبانه
battle cruiser
نبردناو
battle clout
نوعی تیراندازی میدانی ازفاصله 002 متری
battle clasp
نشان و علامت شرکت در جنگ بین المللی اول
battle casualty
تلفات جنگی
battle group
واحد ارتشی مرکب از پنج گروهان
battle dress
نیم تنه جنگی
battle group
گروه نبرد
battle lantern
چراغ اعلام خطر
battle lantern
چراغ خطرجنگی
battle lights
چراغ پلیس
battle field
میدان جنگ
battle lights
چراغهای جنگی
battle dress
جلیقه جنگی
battle dress
لباس ضدگلوله
battle honour
نشان افتخار
battle line
خط جنگی
battle reserve
ذخیره جنگی
battle reserve
احتیاط جنگی
battle royal
نزاع سخت کشمکش خصومت امیز
battle ship
نبرد ناو
battle sight
درجه جنگی
battle state
station action
battle station
پایگاه رزمی
battle station
پایگاه جنگی
battle problems
مشکلات رزمی
battle problems
مسائل جنگی
battle position
محل ناو در دریا
battle sight
شکاف درجه
battle line
خط جبهه ناوها
battle map
نقشه منطقه نبرد
battle map
نقشه جنگی
battle piece
تصویرجنگ
battle pin
سنجاق نقشه
battle plane
هواپیمای جنگی
battle position
موضع نبرد
field of battle
میدان جنگ
battle casualty
ضایعات رزمی
half the battle
<idiom>
قسمت بزرگیاز کار
battle cry
شعارجنگی
battle cries
شعارجنگی
battle-axes
تبرزین
battle-axe
تبرزین
pitched battle
جنگ سخت تن به تن
order of battle
سازمان نیروهایا یکان
the battle still rages
جنگ هنوز شدت دارد
to deliver battle
اماده جنگ شدن
wager of battle
نوعی از دادرسی که در زمان ویلیام فاتح در انگلستان مرسوم بود و در ان طرفین دعوی به نبرد می پرداختند وفاتح نبرد دادبرده محاکمه نیزمحسوب می شد
battle zone
منطقهجنگی
order of battle
ترتیب نیرو
battle bill
فهرست استعداد رزمی ناو
battle bill
لوحه جنگی ناو
battle axe
تبرزین
field of battle
میدان رزم
battle array
جنگ ارایی
battle axe
تبر
battle array
صف جنگ
pitched battle
جنگ صف ارایی شده
he gave an a of the battle
گزارش ان جنگ راشرح داد
in a battle for world domination
مبارزه برای سلطه جهان
main battle tank
قوی ترین تانک رزمی
main battle tank
تانک اصلی
The scen of a bloody (great) battle.
صحنه نبرد خونین
forward edge of battle area
لبه جلویی منطقه نبرد
drill
رزمایش
to drill through
سوراخ کردن
drill
دریل
[ابزار]
drill
مته برقی
[ابزار]
drill
دستگاه مته
[ابزار]
to drill a well
چاه کندن
drill
تمرین مته
drill
سوراخ کردن چاه کندن
drill
روش صحیح
drill
سوراخ کردن
drill
مته کردن کندن
drill
حفر کردن
drill
دستگاه مته
drill
مته مارپیچی
drill
تمرین
drill
مشق خدمه مشق
drill
مته دستگاه مته ستونی
drill
مته
drill
مته زدن
drill
تعلیم دادن
drill
مشق پای قبضه
drill
مشق نظامی
drill
تمرین کردن
drill
مشق
pneumatic drill
مته خشک
multiple drill
تمرین چند یکانی
precision drill
مته کردن دقیق
rotary drill
گمانه زن گردشی
pneumatic drill
مته هوایی
phonrtic drill
مشتق تلفظ ازروی صدای حروف
percussion drill
گمانه زن کوبشی
percussion drill
مته ضربه ای
rock drill
مته سنگ شکن
fire drill
تمرین اطفاء حریق
multiple drill
تمرین چندکاره یا مختلط
adamantine drill
مته ساچمهای
abrasion drill
مته سایشی
masonry drill
مته سنگبری
rotary drill
مته
seed drill
تخم پاش
seed drill
بذرافشان
electric drill
مته برقی
[ابزار]
electric drill
دستگاه مته
[ابزار]
pillar drill
پایه دلر
jackleg drill
دلر پایه دار
electric drill
دریلالکتریکی
corn drill
بذر افشان
drill pipe
لوله حفرکن
drill rod
میله مته
twist drill
مته مارپیچ
twist drill
پارچه راه راه مارپیچی
to drill soldiers
سربازان رامشق دادن
twist drill
مته حلزونی
spiral drill
مته مارپیچ
spiral drill
مته مارپیچی
electric drill
دریل
[ابزار]
center drill
مته مرکز
drill extractor
التی که مته حفاری شکسته رااز سوزن حفاری جدا میکند
drill ground
میدان مشق
drill harrow
زمین صاف کن
drill harrow
تخم پوش
drill head
سر درل
drill hole
سوراخ
drill hole
سوراخ مته
drill jig
الگوی مته کاری
drill loop
حلقه مخصوص چکه اب درسیم کشی
drill marching
تمرین پیاده روی
drill marching
راهپیمایی تمرینی
drill chuk
مته گیر
drill chuck
سه نظام مته
drill chuck
سر درل
center drill
مته متمرکز
cord drill
مته کمانی
core drill
مته نمونه بردار
breasted drill
مته دستی که ته ان به شکل بیضی است و در سینه شخص قرار می گیرد
diamond drill
مته الماسی
drill ammunition
مهمات مشقی
drill ammunition
گلوله مشقی
drill bit
سر مته
drill box
تخمدان
drill call
شیپور مشق
drill call
شیپور شروع مشق صف جمع
drill master
مشق دهنده
drill mine
مین مشقی
emergency drill
تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
breast drill
نوعی دریل دارای مته بزرگ
brace drill
مته شتر گلو
fiddle drill
مته کمانچه
drill tang
انتهای مته
fluted drill
مته حلزونی
back drill
از پشت سوراخ کردن
hammer drill
سوراخ کن ضربه ای
hand drill
مته دستی
portable drill
مته دستی
angle drill
ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
electric , drill
مته برقی
drill tang
بخشی از مته
impact drill
مته کوبشی
drill press
متهای که با فشار دست یاماشین چیزی را حفر میکند مته فشاری
drill point
جان مته
drill sergeant
گروهبان مسئول صف جمع درجه دار مسئول تمرین حرکات نظامی
drill socket
[مخروطی سه نظام مته]
drill stock
پایه مته
drill stock
مته نگهدار
drill mine
مین بی اثراموزشی
drill press
دستگاه مته
concrete coring drill
دستگاه مته هسته بتن
concrete coring drill
مته برای سوراخ کردن هسته بتن
close order drill
مشق صف جمع
depth of drill hole
عمق سوراخ مته شده
straightening flute drill
مته مستقیم
spiral ratchet drill
مته ضامن دار حلزونی
drill press vise
گیره ماشینی
blast hole drill
مته دورانی که با هوای فشرده خورده سنگها را ازسوراخ خارج میکند
cordless drill driver
دریل برقی
[دریلی که با باطری کار می کند]
[ابزار]
Recent search history
Search history is
off
.
Activate
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com
Close
Previous
Next
Loading...