English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 100 (5 milliseconds)
English Persian
bell-ringing بهصدادرآوردنناقوسکلیسا
Other Matches
bell ringing transformer مبدل زنگ اخبار
Somebody is ringing the door bell. یکنفر دارد زنگ دررامی زند
ringing حلقوی شدن
ringing the changes ترویج پول تقلبی ازطریق اشاعه خرید اشیا و بعدپس دادن انها و گرفتن پول درست بجای پولهای تقلبی پرداخت شده
ringing the changes کف زنی
The phone is ringing . تلفن زنگ می زند
machine ringing زنگ ماشینی
manual ringing زنگ دستی
My ears are ringing . گوشم صدا می کند
would you mind ringing اگر زحمت نیست خواهش میکنم زنگ را بزنید
ringing volume control کنترلصدایرنگ
harmonic selective ringing تلفن اختصاصی همساز
bell زنگ زنگوله
The bell goes at 9 . ساعت 9 زنگ می خورد ( می زنند )
bell a شکل استاندارد انتقال داده توسط تلفن با سرعت 0021بیت در ثانیه
bell 0 فرم استاندارد انتقال توسط تلفن با سرعت 003 بیت درثانیه یا کمتر
bell ناقوس
bell زنگ اویختن به
bell دارای زنگ کردن کم کم پهن شدن
bell زنگ در پایان هر روند بوکس
bell زنگ
pull the bell ریسمان زنگ رابکشید
silver bell درخت لعل
sleigh bell زنگوله سورتمه
swimming bell اندام شنا
bell-chamber [اتاقی با یک یا چند ناقوس بزرگ در قاب]
pull the bell زنگ را بزنید
passing bell زنگی که هنگام درگذشتن کسی بزنند
passing bell ناقوس مرگ
muzzle bell دافع دهانه شیپوری لوله توپ
muzzle bell شعله پوش شیپوری
magneto bell زنگ اخبار جریان متناوب
lutine bell زنگ که ازکشتی قدیمی لوتین برداشته شده و در دفتر شرکت بیمه لویدز نصب گردیده و برای اعلام خبرهای مهم انرا به صدا در می اورند
swing bell اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
to bell the cat زین برگرگ نهادن
bell-tower برج بلند
bell-cast [لبه ی برجسته بام]
bell-conopy [سقف بعضی از ناقوسها با سنتوری]
bell-cage [ساختار نگهدارنده ناقوس در ناقوس خانه]
bell-arch قوس منحنی
ring a bell <idiom> یک مرتبه موضوعی را به خاطر آوردن
bell-cote ناقوس خانه
bell-gable ناقوس خانه
bell-flower حلقه گل
bell-metal مفرغ
The name rings at bell. لین اسم به گوشم آشناست
bell-bottomed شلوارپاچهگشاد
bell push دکمهزنگدرخانه
bell-roof بام شیپوری
bell roof سقفناقوسی
bell brace دکمهسکوت
bell bottoms شلواردمپاگشاد
lutine bell زنگ کشتی لوتین
alarm bell زنگ
bell transformer ترانسفورماتور زنگ اخبار
bell tower برج ناقوس
bell tent چادر قلندری
bell book دفتر ثبت دستورات موتور
bell socket تبدیلی
bell mouthed دهن گشاد
bell lap زنگ اخرین دور مسابقه دوچرخه سواری صدای زنگ در اخرین دور دو
bell lap اخرین دور مسابقه
bell glass مردنگی
bell gear چرخدنده ثابت بزرگی درسیستم کاهش دور سیارهای
bell crank اهرم دوطرفهای در سیستم کنترل برای تغییر جهت حرکت
bell conveyor دستگاهی که مخلوط بتن را ازروی نوار به محل بتن ریزی حمل میکند
bell character کد کنترلی که باعث میشود ماشین یک سیگنال قابل شنیدن ایجاد کند
bell book دفتر موتورخانه
bell metal مفرغ
alarm bell خطر
bell metal ترکیب مس و قلع
bell wether پیش اهنگ گله گوسفندزنگوله دار
heath bell گل خلنگ
hare bell سنبل کوهی
glss bell مردنگی
electric bell زنگ اخبار
dumb bell میله اهنی دوسرگلوله داربرای ورزش
door bell زنگ درخانه
diving bell الت غواصی
blue bell گزارش بدرفتاری
bell's palsy فلج بل
blue bell گزارش جنایت
bell wether پیش اهنگ
bell wether سردسته
bell's bund دیوار هدایت کننده اب
bell wire سیم زنگ اخبار
bell adjustment inventory پرسشنامه سازگاری بل
level crossing bell زنگخطعبور
give the bell a ring زنگ رابرنید
Bell compatible modem مودمی که طبق استاندارد AT & T کار میکند
single stroke bell زنگ تک ضربه
bell shaped magnet اهنربای زنگ شتری
bell shaped curve منحنی زنگوله شکل
i heard the bell ring زنگ را شنیدم که صدا کرد صدای زنگ را شنیدم
bell magendie law قانون بل- ماژندی
bell and hopper arrangement ترتیب قیف و مخروط
The child of ones old age is a bell hung from ones. <proverb> بجه سر پیرى زنگوله تابوت است .
bell type annealing furnace کوره التهابی نوع مسدود
bell type distributing gear زنگ کوره بلند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com