Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 53 (1 milliseconds)
English	Persian
belly dancer	زنیکهرقصشکمانجام میدهد
Other Matches
dancer	رقاص
dancer	پله مارپیچ
morris dancer	کسیکهدررقصmorrisشرکتمیکند
tap dancer	رقاصضربهای
wire dancer	سیم باز
gandey dancer	کارگر راه اهن
gandey dancer	کارگر فصلی کارگر سیار
rope dancer	بند باز
rope dancer	ریسمان باز
taxi dancer	دختری که در کلاس رقص یاکاباره در مقابل پول بامشتریان دیگر میرقصد
wire dancer	کسیکه که روی سیم میرقصد و بازی میکند
wire dancer	بندباز
She portrays a dancer in the film.	او [زن] نقش یک رقاص [زن] را در فیلم بازی می کند.
belly out	شکم دادن
belly out	متورم شدن
belly	قسمت زیر تخته بسکتبال
belly	شکم دادن وبادکردن
belly	شکم
belly	نوعی روش حمله با پاس دادن به شکم بازیگر
belly	قسمت داخلی کمان نزدیک زه
belly	کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
belly	دل
belly	طبله
belly laugh	هر چیزی که موجب خنده شود
belly laughs	خندهی بلند
belly laugh	خندهی جانانه
belly laughs	خندهی جانانه
belly laughs	هر چیزی که موجب خنده شود
To lie on ones belly .	روی شکم خوابیدن ( دمر)
belly laugh	خنده از ته دل
belly scale	شکمصاف
beer belly	چاقیمفرط بعلتمصرفآبجو
belly laugh	خندهی بلند
belly flops	با شکم فرود آمدن
belly flops	با شکم به آب خوردن
belly button	ناف
belly buttons	ناف
pot belly	ادم شکم گنده
pot belly	شکم گنده
belly band	تنگ
belly band	زیرتنگ
belly grind	چرخ فلک ژیمناستیک
belly pinched	گرسنگی خورده
belly flop	با شکم فرود آمدن
belly flop	با شکم به آب خوردن
belly dances	رقص شکم
belly dance	رقص شکم
belly whopper	شیرجه شناگر برروی شکم
belly series	مجموعهای از روشهای حمله
belly ache	شکم درد
His eye is bigger than his belly. <proverb>	چشمش بزرگتر از شکمش مى باشد (یریص و پر خور).
the eye is bigger than the belly <proverb>	نعمت روی زمین پر نکند دیده تنگ

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com