Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
belly scale
شکمصاف
Other Matches
belly out
شکم دادن
belly out
متورم شدن
belly
طبله
belly
شکم
belly
شکم دادن وبادکردن
belly
نوعی روش حمله با پاس دادن به شکم بازیگر
belly
قسمت زیر تخته بسکتبال
belly
قسمت داخلی کمان نزدیک زه
belly
کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
belly
دل
belly pinched
گرسنگی خورده
belly series
مجموعهای از روشهای حمله
belly whopper
شیرجه شناگر برروی شکم
belly ache
شکم درد
belly button
ناف
belly grind
چرخ فلک ژیمناستیک
belly band
تنگ
pot belly
شکم گنده
pot belly
ادم شکم گنده
belly buttons
ناف
belly laughs
هر چیزی که موجب خنده شود
belly dances
رقص شکم
beer belly
چاقیمفرط بعلتمصرفآبجو
belly laughs
خندهی جانانه
belly laughs
خندهی بلند
belly flops
با شکم فرود آمدن
belly laugh
هر چیزی که موجب خنده شود
belly laugh
خندهی جانانه
belly laugh
خندهی بلند
belly flops
با شکم به آب خوردن
belly flop
با شکم فرود آمدن
belly flop
با شکم به آب خوردن
belly dancer
زنیکهرقصشکمانجام میدهد
belly dance
رقص شکم
To lie on ones belly .
روی شکم خوابیدن ( دمر)
belly band
زیرتنگ
belly laugh
خنده از ته دل
His eye is bigger than his belly.
<proverb>
چشمش بزرگتر از شکمش مى باشد (یریص و پر خور).
the eye is bigger than the belly
<proverb>
نعمت روی زمین پر نکند دیده تنگ
scale down
به نسبت ثابت
scale
دسته بندی
scale
فلس پشم
[این عامل اصلی کهنه جلوه نمودن فرش در اثر کنده شدن فلس از سطح پشم در اثر مرور زمان و راه رفتن بر روی فرش می باشد.]
two scale
دو مقیاسی
scale value
ارزش مقیاسی
f scale
مقیاس اف
x scale
مقیاس طولی عکس
x scale
در عکس هوایی مایل مقیاس خطی است که موازی با خط افق حقیقی عکس کشیده میشودc
two scale
دودویی
to scale up or down
مقیاس چیزیرابزرگتر یاکوچکتر کردن
to scale down
پایین اوردن ومطابق مقیاس قراردادن
z scale
نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
z scale
مقیاس " زی "
scale up
افزایش مقیاس
scale up
افزایش به نسبت ثابت
scale up
افزایش
scale down
کاهش مقیاس
scale down
کاهش
scale down
کاهش تدریجی
t scale
مقیاس T
k scale
مقیاس ک
m f scale
مقیاس نرینگی- مادینگی
y scale
در عکس هوایی مایل مقیاسی خطی است که موازی با خط محوراصلی عرضها کشیده میشود
scale
ن
scale
حرکت تعادلی ژیمناستیک کندن فلسهای ماهی
scale
درجه بندی
scale
مقیاس نقشه
scale
قپان
scale
ترازو
scale
جدول
scale
ستون درجه رسوب جدار داخلی دیگ بخارناو
scale
شاخص
scale
قطعه
scale
مقیاس کردن
scale
نرخ دو مقدار
scale
مقیاس گذاشتن
scale
کمتریا افزایش نسبت
scale
مشابه 8865
scale
کار کردن با حجم کوچک یا بزرگ داده
scale
میزان مقیاس درجه
scale
درجه
scale
طبله
scale
طبلک درجه
scale
مقیاس
scale
خطکش
scale factor
مقیاس گذاری
scale factor
پیمایش
small scale
مقیاس کوچک
small scale
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
scale factor
ضریب اندازه
full-scale
تمام عیار
small scale
بمقدار کم
scale of weights
جدول وزنهایی که اسب مسابقه باید تحمل کند
scale of project
وسعت طرح
scale of project
اندازه طرح
scale of production
مقیاس تولید
scale of preferences
مقیاس برتریها
scale of preferences
مقیاس رجحانها
nominal scale
مقیاس
scale of balance
کپه
scale factor
ضریب مقیاس
scale factor
ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
small scale
بمقیاس کم
scale board
تخته نازک
scale armor
زره پولک دار
ration scale
مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
ration scale
مقیاس نسبتی
rating scale
مقیاس درجه بندی
plateform scale
قپان سکوب دار
plotting scale
خط کش مختصات
range scale
طبله مسافت
psychological scale
مقیاس روانی
product scale
مقیاس فراورده
precision scale
مقیاس دقیق
point scale
مقیاس امتیازی
reasonable scale
مخارج متعارفه
photographic scale
مقیاس عکاسی
return to scale
بازده نسبت به مقیاس
micrometer scale
طبله اعدادجزیی مقیاس اعداد جزیی
needle scale
حرکت تعادلی روی یک پا
range scale
طبله برد مقیاس مسافت جدول مسافت
nominal scale
مقیاس اسمی
nominal scale
شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
numerical scale
مقیاس عددی
numerical scale
مقیاس شماره بندی شده
ordinal scale
مقیاس ترتیبی
percentile scale
مقیاس صدکی
plotting scale
خط کش مسافت یاب
sliding scale
جدول قابل تطبیق با در امدافراد
on a grand scale
<adv.>
در مقیاس بزرگ
height scale
پایهارتفاع
graduated scale
ترازویدرجهدار
distance scale
مقیاسمسافت
depth scale
مقیاسعمیق
cine scale
صفحهنشانگر
Celsius scale
درجهیسیلیوس
aperture scale
دهانهمقیاسدرجه
altitude scale
ارتفاعدیجیتالی
Richter Scale
درجهی ریشتر
kitchen scale
ترازویآشپزخانه
latitude scale
مقیاسجغرافیایی
on a grand scale
<adv.>
به مقدار زیاد
exposure scale
جدول پرتوگیری
[عکاسی]
At the rate of . On a scale of .
به میزان
transfer scale
پایهانتقال
tempo scale
میزانتمپو
scale leaf
برگقطعهای
letter scale
مقیاسنامهها
Richter Scale
میزان ریشتر
full scale
تمام عیار
the scale preponderates
کفه ترازو پایین میرود
temperature scale
مقیاس دما
swan scale
تعادل ژیمناست روی یک پاروی چوب موازنه
stanine scale
مقیاس نه بخشی
splash scale
طبلهای که انحراف ترکش گلوله را از هدف با ان اندازه گیری می کنند
spectral scale
مقیاس طیفی
site scale
دستگاه تراز توپ
site scale
طبله تراز
sight scale
مقیاس نشانه روی
to scale awall
بالارفتن ازدیوار
vernier scale
قالبنمایش
windage scale
مقیاس تصحیح سمت دستگاه درجه
windage scale
مقیاس تغییر سمت
vertical scale
عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
transverse scale
مقیاس عرضی
tonal scale
مقیاس صوتی
to turn the scale
قطعی بودن
to turn the scale
قاطع بودن
to sink in the scale
در مقام تنزل کردن
to sink in the scale
پایین رفتن
sight scale
طبله نشانه روی
gray scale
اندازه خاکستری
economies of scale
صرفه جوئیهای تولید انبوه
economic of scale
کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
dispersion scale
طبله مخصوص تصحیح پراکندگی مقیاس پراکندگی میزان پراکندگی
diseconomies of scale
عدم صرفه جوئی به مقیاس
derived scale
مقیاس اشتقاقی
deflection scale
طبله سمت
deflection scale
طبله مقیاس سمت
deflection scale
مقیاس سمتی
cumulative scale
مقیاس تراکمی
coordinate scale
گونیا
coordinate scale
گونیای مختصات
conversion scale
مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
economies of scale
صرفه جوئیهای مقیاس
elevation scale
مقیاس درجه
graphic scale
مقیاس مصور
graphic scale
مقیاس خطی
gapped scale
گاهی که چند نت ان حذف شده باشد
full scale
اندازه طبیعی
full scale
باندازه کامل بمقیاس کامل
fahrenheit scale
مقیاس فارنهایت
explosive scale
مدار موادمنفجره مصرف شده درپرتاب گلوله
explosive scale
مدار منفجره
engineer's scale
خط کش محاسبه مهندسی
engineer's scale
خط کش مهندسی
elevation scale
طبلک درجه
conversion scale
مقیاس خطی
clerk of the scale
متصدی توزین سوارکار ووسایلش پس از مسابقه
chromatic scale
مقیاس نیم پردهای
bar scale
مقیاس خطی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com