English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
black capitalism سرمایه داری سیاه
Other Matches
capitalism رژیم سرمایه داری
capitalism سرمایه گرایی
capitalism سرمایه داری
capitalism کاپیتالیزم سیستم سرمایه داری سیستم سرمایه گرایی سرمایه داری
capitalism کاپیتالیسم
collapse capitalism فروپاشی سرمایه داری سقوط سرمایه داری
industrial capitalism سرمایه داری صنعتی
advanced capitalism سرمایه داری پیشرفته
mixed capitalism نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
mixed capitalism سرمایه داری مختلط
laws of motion of capitalism قوانین حرکت سرمایه داری
black out خاموشی
he went there in black اوبا جامه سیاه انجا رفت
in the black <idiom> سود بردن
black بی رنگ
black d. دم گاز خفه کننده
black out قطع کامل برق خاموش شدن چراغ ها خاموشی شهر
black out حرکت با چراغ جنگی در شب خاموشی شبانه استتار شبانه
look black متغیر بنظر امدن
black وسیلهای که بدون دخالت کاربر کار میکند و کاربر از نحوه کار آن بی خبر است
black زشت
black چرک وکثیف
black سیاه شده
black تیره
black سیاه
to black out سیاه کردن
to black out قلم زدن
black بازیگر دوم شطرنج
black تهدید امیز عبوسانه
black سیاهی
black بستانکار بودن در حساب
black 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
black سیاه کردن
black سیاه رنگی
black سیاه رنگ
black دوده لباس عزا
furnace black سیاهی کوره
eriochrome black سیاه اریوکروم
the black race نژاد سیاه
he wears black سیاه پوشیده است
to lool black خشمگین یا متغیر بنظر امدن
gas black دوده
slate black رنگ سیاه سنگ لوحی
ivory black رنگ سیاه که از اهکی کردن عاج میسازند
ivory black گرد سوخته استخوان
to be in ones black books مغضوب کسی واقع شدن
the black sea دریای سیاه
night black سیاه
platinum black گرد سیاه پلاتین حاصله از حل املاح ان
platinum black پلاتین سیاه
slate black رنگ ارغوانی مایل بسیاه
channel black دوده
carbon black دوده
black propaganda تبلیغات خطرناک
black propaganda تبلیغات سیاه
black powder باروت سیاه
black pickling اسید شویی مقدماتی
black paternoster افسون برضد روح پلید
black partridge دراج
black mulberry شاه توت
black mud لجن
black matrix صفحه تصویر CRT که نقاط فسفری اطراف رنگ سیاه هستند تا شدت را بیشتر کنند
black magic جادو
black magic سحر
black sheet ورق سیاه
black short شکستگی سیاه
bone black عاج سیاه
blacker than black تراز فراسیاه
black writer چاپگری که در آن تونر به نقاط گرم شده توسط اشعه لیزر می چسبد برای اسکن کردن تصویر
black will take no other hue بالای سیاهی رنگی نیست
black widow نوعی عنکبوت زهردارکه جنس ماده ان سیاه رنگ است
black wash نوع دیگری ازگرافیت و کک و ذغال سخت یامواد الی است که با مایعی بطور معلق و برای پوشش ماهیچههای تر و قالبهای ماسهای به کار برده میشود
black wash رنگ سیاه
black smith اهنگر
black smith نعلبند
black slip خفت پران
black shortness ترک سیاه
black load سرب سیاه
black and white سیاه و سفید
to look at the black side [about something] بدبین بودن [برای چیزی]
black armband سرآستین [برای سوگواری ]
black coffee قهوه سیاه
black coffee قهوه بدون شیر
There is no colour beyond black . <proverb> بالاتر از سیاهى رنگى نیست .
You went in a black veil, but must come out in a w. <proverb> با چادر سیاه رفتى باید با کفن سفید بیرون بیائى .
Black will take no other hue. <proverb> بالاتر از سیاهى رنگى نیست .
in black and white <idiom> بصورت نوشتار
Black and white. سیاه وسفید ( عکس ؟ فیلم وغیره )
They were dressed all in black. همه آنها لباس تمام سیاه پوشیده بودند
give someone a black look با خشم به کسی نگاه کردن
black wool پشم سیاه
black vomit تب زرد [پزشکی] [بیماری]
black ant مورچه سیاه [حشره شناسی]
black vomit طاعون زرد [پزشکی] [بیماری]
Black sheep جوجه اردک زشت [اصطلاح روزمره]
black box سرعت و مسافت سنج [ وسایل نقلیه خودرو]
They were all dreesd in black. تمام آنها لباس سیاه پوشیده بودند
blue-black آبیپررنگ
black mark سابقهی بد
black Marias اتومبیل گشتی پلیس
black Maria اتومبیل گشتی پلیس
black eyes بدنامی
black eyes سیاهی اطراف چشم
black eyes چشم سیاه
black eyes سیه چشم
black eye بدنامی
black eye سیاهی اطراف چشم
black eye چشم سیاه
black eye سیه چشم
black and white چاپ
black marks سابقهی بد
jet-black سیاه براق و تیره
jet-black سیاه شبقی
black spot جادهباآمارتصادفبالا
black section گروهیغیراداریدرداخلیکحزبسیاسیکهمدافعحقوقسیاهپوستاناست
black pudding سوسیستولیدشدهازگوشتوخونخوک
black marketeering دادوستددربازارسیاه
black marketeer کسیکهدربازارسیاهفعالیتدارد
black economy پولیکهبدوناطلاعدولتبرایفرارازمالیاتکسبشود
black stone مهرهیسیاه
black square خانهسیاه
black salsify شنگ
black bread نانسیاه
black ball توپسیاه
jet-black سیاه سیاه
black and white دستنوشته
black list فهرست اسامی موسساتی که در پرداخت دیون خود تعلل ویا در اجرای کار خدعه کرده اند
black brittleness ترک سیاه
animal black ذغال حیوانی
aniline black سیاه انیلینی
acetylene black دوده استیلنی
aceko black نوعی رنگ سیاه اسیدی
pitch-black خیلی سیاه
pitch-black قیرگون
pitch black خیلی سیاه
pitch black قیرگون
black holes حفره سیاه چاله سیاه
black holes سیاهچاله
black holes سیاه چال
black holes زندان تاریک
black a vised سبزه دارای پوست تیره
black a vised سیه چرده
black anneal سیاه گداختن
black brittleness شکستگی سیاه
black book کتاب سیاه
black book دفتر ثبت نام تبه کاران ومجرمین یاکسانی که از انجام عملی ممنوع میشوند
black body جسم سیاه
black body قسمت خطرناک
black bile سوداء
black bile صفرای سیاه
black beetle سوسک گرمابه
black ash خاکستر سیاه
black art سحر
black art جادوگری
black hole حفره سیاه چاله سیاه
black hole سیاهچاله
black market دربازارسیاه معامله کردن
black market بازار سیاه
black tie لباس عصر مردانه
black tie کت نیمه رسمی مردانه
black belts کمربند سیاه استاد جودو
black belt کمربند سیاه استاد جودو
black sheep بزگر
black sheep بچه گیج وبی هوش
black sheep کسی که مایه ننگ وخجالت خانوادهای باشد
black and blue کبود و سیاه
black markets دربازارسیاه معامله کردن
black hole سیاه چال
black hole زندان تاریک
black markets بازار سیاه
black board تخته سیاه
black boxes جعبه سیاه
black box جعبه سیاه
black ice یخ شفاف روی اب
black ivory ساهان افریقایی
black induction توقف القا
black hawk هلی کوپتر سیکورسکی
black guardly فحاش
black guardly بی شرف
black level تراز سیاه
black gang اتشکار موتورکشتی
black gang غلام سیاه
black flag پرچمی که نشانی اعدام زندانی است
black flag پرچم دزدان دریایی
black finish پوشش سیاه
black japan لاک اسفالت
black japan ورنی اسفالت
black lead سرب سیاه
black list فهرست سیاه
black list لیست سیاه
black liqour شربت سیاه
black light نور سیاه
black light تابش فرابنفش
black letter حرف سیاه
black leprosy جذام
black lead گرافیت
black grouse نوعی باقرقره بزرگ
black eyed سیاه چشم
black coral پسر
black diamond الماس سیاه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com