Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 30 (4 milliseconds)
English	Persian
blacky pictures	تصویرهای بلاکی
Other Matches
pictures	کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
pictures	آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictures	الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
the pictures	سینما
pictures	حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
pictures	که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
pictures	و یا تغییر شدت آن طبق سیگنال دریافتی
pictures	تصویر چاپ شده یا رسم شده از شی یا صحنه
pictures	دیدن شی یا صحنه
the pictures	تصاویرمتحرک
pictures	ارسال تصویر روی خط تلفن
pictures	تصویر
pictures	عکس
pictures	منظره
pictures	سینما با عکس نشان دادن
pictures	روشن ساختن
pictures	نقاشی کردن
pictures	تصور وصف
pictures	مجسم کردن
the pictures	تصویرهای جنبنده
the pictures on the wall	عکس ها
the pictures on the wall	ی روی دیوار
pornographic pictures	صور قبیحه
four pictures test	ازمون چهار تصویر
motion pictures	سینما
moving pictures	سینما
moving pictures	تصویرهای متخرک تصویرهای جنبنده
incomplete pictures test	ازمون تصویرهای ناقص
To take pictures. To photograph. To film.	عکس انداختن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com