Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
bladder type fuel call
باک لاستیکی
Other Matches
bladder type fuel cell
باک لاستیکی
type of fuel
نوعسوخت
bladder
کیسه
bladder
ابدان
bladder
مثانه
bladder
بادکنک پیشابدان
bladder
کمیزدان
bladder stone
سنگ مثانه
[پزشکی]
[بیماری]
bladder calculus
سنگ مثانه
[پزشکی]
[بیماری]
bladder infection
عفونت ادراری
[پزشکی]
fish-bladder
[تزئینی شبیه کیسه ماهی باد شده]
air bladder
مثانهء هوا
bladder stone
سنگ مثانه
urinary bladder
پیشاب دان
urinary bladder
مثانه
swim bladder
کیسه هوای ماهی مثانه هوایی
air bladder
بادکنک
what
[some]
people would call
[may call]
<adj.>
باصطلاح
what
[some]
people would call
[may call]
<adj.>
کذایی
what
[some]
people would call
[may call]
<adj.>
که چنین نامیده شده
bi fuel
کار کند
fuel
سوخت گیری کردن
fuel
سوخت
bi fuel
موتور حرارتی که میتواند بادو نوع سوخت
fuel
بنزین
fuel
سوخت موتور
fuel
تحریک کردن تجدید نیرو کردن
fuel
سوخت دادن
fuel
تقویت سوخت گیری کردن
fuel
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel
سوخت ماده قابل اشتعال
fuel
غذا
fuel
اغذیه
thickened fuel
سوخت تغلیظ شده
rocket fuel
سوخت راکت
rocket fuel
سوخت موشک
fuel tap
شیر سوخت
thickened fuel
سوخت جامد
bunker fuel
سوخت یا گازوییلی که به مصرف خود کشتی می رسد
fuel pellet
ساچمهسوخت
fuel lines
خطوطسوخت
fuel injector
انژکتورسوخت
fuel gauge
نمایشبنزین
fuel control
کنترلسوخت
fuel consumption
مصرف سوخت
aviation fuel
سوخت هواپیما
gas fuel
سوخت گازی
fuel bundle
متمرکزکنندهسوخت
unusable fuel
سوخت غیرقابل استفاده
raw fuel
سوخت خام
chemical fuel
سوخت شیمیایی
fuel tank
باک
fuel gas
سوخت گازی
domestic fuel
سوخت خانگی
liquid fuel
سوخت مایع
hypergolic fuel
سوخت خیلی حساس به اشتعال
hypergolic fuel
سوخت فوق حساس
fuel cell
پیل سوختی
fuel economy
اقتصاد سوخت
fuel endurance
قدرت پایداری سوخت
fuel gas
گاز
fuel filter
صافی بنزین
fuel engineering
مهندسی سوخت
peptized fuel
سوخت تغلیظ شده
fuel tank
مخزن سوخت
fuel storage
انبار سوخت
fuel pump
پمپ سوخت
fuel pump
پمپ بنزین
fuel endurance
میزان تکافوی سوخت
fuel oil
مازوت
power fuel
سوخت
fuel oil
نفت سیاه
fuel oil
نفت کوره
fuel meter
سوخت سنج
fuel manifold
چندراهی سوخت
fuel injection
سوخت رسانی
fuel grade
درجه سوخت
fuel filter
صافی سوخت
fuel rod
میلهسوخت
jet fuel
سوختجت
fossil fuel
سوخت سنگوارهای
solid fuel
سوخت جامد
fuel oil mixture
مخلوط روغن و سوخت
fuel reserve tank
مخزن ذخیره سوخت
new fuel storage room
اتاقذخیرهسوختجدید
fuel supply line
لوله سوخت رسانی
spent fuel port
قسمتسوختمصرفشده
specific fuel consumption
مصرف سوخت ویژه
to add fuel to fire
آتش را دامن زدن
flexible fuel tubing
لوله سوخت رسانی قابل انعطاف
fuel air pump
بوستر سوخت
fuel injection system
سیستم تزریق سوخت
fuel control unit
واحد کنترل سوخت
air/fuel mixture
مخلوطهواوسوخت
canned failed fuel
لولهسوختزائد
fuel tank flap
درباکبنزین
fuel transfer pipe
لولهانتقالسوخت
air/fuel ratio
نسبت هوا به سوخت
fuel: enriched uranium
سوختاورانیم
fuel: natural uranium
سوختاورانیمطبیعی
fuel handling sequence
سکونساستعمالسوخت
fuel tank vent
هواکش تانک سوخت
failed fuel canning
قوطیکردنسوختمصرفشده
to add fuel to fire
نمک بر زخم پاشیدن
fuel supply pump
پمپ سوخت رسانی
external fuel tank
مخزنسوختبیرونی
failed fuel bay
صفحهسوختمصرفشده
diesel fuel oil filter
صافی سوخت موتور دیزل
The bus stopped for fuel
[ to get gas]
.
اتوبوس نگه داشت تا بنزین بزند.
fuel cooled oil cooler
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
To add fuel to (fan) the flames.
آتش را دامن زدن
fuel air mixture ratio
نسبت مخلوط سوخت و هوا
brake specific fuel consumption
مقدار سوخت مصرف شده درواحد زمان برای تولید واحدقدرت
low fuel warning light
چراغهشدارکمبودبنزین
spent fuel storage bay
صفحهذخیرهسوختمصرفشده
he is not of that type
ازان قبیل اشخاص نیست
he is not of that type
جنم انراندارد
type
متغیری که هر نوع داده مثل عددی , متن و... را می پذیرد
type
تعریف پردازنده یا انواع داده که یک متغیر در کامپیوتر دارد
type
رقم
type
قسم
type
تیره
type
وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
type
فرمان TYPE
type
نوع
type
سنخ
type
گونه الگو
type
قبیل
type
نمونه
type
با ماشین تحریر نوشتن
type
ماشین کردن طبقه بندی کردن
type
مدل
type of use
نمونه کاربرد
type
نوع خون
type
باسمه ماشین تحریر
type
کلیشه
type
حروف چاپی حروف چاپ
type
متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد
type
سنخ تیپ
type
نوع خون را معلوم کردن
type
ساختمان
type setting
حروف چینی
blood type
تعیین کردن
D type connector
اتصالی که شبیه حرف D است . که مانع از نصب برعکس میشود
n type semiconductor
نیمه هادی نوع N
channel type
کانال تایپ
objective type
سنخ عینی
ordinal type
نوع معمولی
oscillating type
مین از نوع ارتعاشی یالرزشی
p type semiconductor
نیمه هادی نوع "پی "
blood type
گروه خون
condensed type
چاپ فشرده
condensed type
نوع فشرده
pyknic type
سنخ فربه تن
personality type
سنخ شخصیت
data type
نوع داده ها
dead type
حروف پخش کردن
introversive type
سنخ درون گرا
enumerated type
فضای ذخیره سازی داده یا رده بندی با استفاده از اعداد برای نمایش برچسبهای مناسب انتخاب شدنی
installation type
نوع قسمت
installation type
نوع یکان
feeling type
سنخ احساسی
field type
از نوع جنگی
field type
نوع رزمی
criminal type
سنخ بزهکار
elite type
یک اندازه تحریر که دوازده کاراکتر را در هر اینچ تحریرقرار میدهد
ectomorphic type
سنخ کشیده تن
dysplastic type
سنخ بی قواره
dead type
حروف پخشی
display type
نوع نمایش
n type material
ماده نوع "ان "N
blood type
گروه خونی
mission type
حاوی ماموریت
drop out type
دخشههای متضاد
kinesthetic type
سنخ جنبشی
intuitive type
سنخ شهودی
expanded type
نوع گسترده
type face
نوع ارایش یکان
type metal
فلز حروف ریزی
type metal
فلز چاپ
type of duty
نوع کار
type r conditioning
شرطی شدن نوع ار
type s conditioning
شرطی شدن نوع اس
type setter
حروف چین
type size
اندازه حروف
type size
اندازه فونت
type load
نوع مهمات هواپیما
type load
نوع بار مهمات
type ii error
خطای نوع دوم
type face
طرح حروف
type font
خانواده حروف
type front
نوعی روش تایپ کردن نامه ها
type front
ماشین تایپ به جلو
type genus
جنس یاگونه
type genus
نوع مشخص
type i error
خطای نوع اول
type style
سبک فونت
type table
نوع جدول سازمان
type writer
ماشین تحریر
mission type
متضمن ماموریت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com