Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 47 (6 milliseconds)
English	Persian
blanket	پتو
blanket	جل
blanket	روکش
blanket	باپتو ویا جل پوشاندن
blanket	پوشاندن
blanket	پرده دود یا مه ابر
blanket	لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
Other Matches
a blanket	پتو
May I have a blanket?	ممکن است یک پتو برایم بیاورید؟
blanket course	لایه ضد میک لایه در برابر کشش موئی روکش پادرس
blanket course	لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس
electric blanket	تشکبرقی
upstream blanket	پوششبالایرودخانه
drainage blanket	لایهزهکشی
blanket sleepsuit	لباسبچهگانه
blanket insulation	پوششعایق
smoke blanket	پرده پوشش دود برای استتاراز دید هوایی
saddle blanket	نمد زین
security blanket <idiom>	استفاده از چیزی برای راحتی
wet blanket <idiom>	آیه یفس
He's a wet blanket.	او [مرد] آدم روح گیری [نا امید کننده ای یا ذوق گیری] است.
wet blanket	ضد حال
wet blanket	حال گیر
pervious blanket	لایه زهکش
pervious blanket	فرش زهکش
impervious blanket	لایه نفوذناپذیر
blanket order	دستور کلی
blanket insurance	بیمه کلی
blanket grouting	تزریق سطحی
blanket buying	خرید کلی
blanket buying	خریدکالاهای متعدد
blanket buying	خرید بصورت عمده
wet blanket	پتوی خیسی که برای خاموش کردن اتش بکار رود
wet blanket	نا امید کردن
blanket order	سفارش کلی
blanket policy	بیمه نامه کلی
wet blanket	مایه یاس
impervious blanket	فرش ناتراوا
impervious blanket	لایه ناتراوا
impervious blanket	پوشش نفوذناپذیر
frost blanket course	لایه ضد یخ قشر ضد یخ
frost blanket course	لایه پاد یخ
blanket policy	بیمه نامه جامع
blanket policy	بیمه نامه ایکه همه اقلام را در برمیگیرد
the wrong side of a blanket	پشت پتو
Roll the blanket round yourself.	پتو رابدور خودت بپیچ
I pulled the blanket over my head .	پتو راکشیدم سرم

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com