Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
block lining
پوشش با بلوک سیمانی
block lining
پوشش بلوکی
Other Matches
inner lining
خطوطداخلی
lining
لنت ترمز
lining
استری
lining
روکوب
lining
به خط شدن نظامیان لایی
lining
استرکشی
lining
پوشش
lining
خط کشی تودوزی
lining
استر دوزی
lining
استر
stone lining
روکش سنگی
well lining hoop
لوله چاه اب
wall lining
اندود دیوار
stone lining
پوشش سنگی
wall lining
پوشش دیوار
tunnel lining
پوشش داخلی تونل
tile lining
پوشش کاشی
brake lining
لنت ترمز
brake lining
مادهای با کارایی خوب دربرابر اصطکاک و مقاومت دربرابر حرارت زیاد
well lining hoop
کول
silver lining
روزنهی امید
lining of the ceiling
روکوب سقف
build up lining
پوشش مرکب
asphalt lining
روکش اسفالت
basic lining
پوشش یا استر قلیایی
bitumen lining
استر قیری
acid lining
لایه اسیدی
lining fabrics
خطوطتاروپود
silver lining
چیز امیدوار کننده
brick lining
پوشش اجری
brick lining
بند کشی
magnesite lining
استری با سنگ منیزیت
live lining
ماهیگیری در رودخانه که نخ و قلاب با جریان اب حرکت می کنند
lining of the wall
پوشش روی دیوار
lining of the ceiling
لمبه کوبی
dolomite lining
پوشش دولومیت
lining of the ceiling
روکوب سقف
lining of the ceiling
پوشش زیر سقف
kiln lining
استر کوره
furnace lining
استری کوره
form lining
پوشش قالب بندی
masonry lining
پوشش با مصالح ساختمانی
built up lining
پوشش مرکب
soil cement lining
پوشش با خاک و سیمان
cement concrete lining
پوشش بتنی
dry stone lining
روکش خشکه چینی
furnace brick lining
استری اجر کوره
every cloud has a silver lining
<idiom>
[خوش بین باش، روزهای سخت نیز جایشان را به روزهای بهتر میدهند]
prime membrane lining
پوشش اسفالتی با روش قیرپاشی
sandwich brick tile lining
پوشش سفالی مطبق یاساندویچی
portland cement concrete lining
پوشش بتنی
hot mix asphalt lining
روکش اسفالتی گرم
block out
جاسازی
block
بندال
block
فراکسیون
on the block
<idiom>
فروخته شده
the block
مردن بوسیله گردن زنی
v block
گونیای جناقی
self block
خودبندی
block
بستن مسدود کردن
block
یک دستگاه ساختمان
block
سد کردن
block
مانع شدن
block
پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
block
قطعه زمین
block
توده
block
قرقره طناب خور
block
بلوک سیمانی
block
سد کردن خطا
block
دفاع
block
سدکردن غیرمجاز حریف
block
دفاع در مقابل ابشار
block
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
block
بلوک ساختن
block
قالب ریختن
block
سد قالب
block
پارازیت
block
کنده
block
بنداوردن
block
انسداد
block
جعبه قرقره
block
اتحاد دو یاچند دسته بمنظور خاصی
block
بلوک
block
کنده مانع ورادع
block
قطعه
block
مانع شدن از بازداشتن
block
قالب کردن
block
توده قلنبه
block
وقفه
block
منطقه
block
مانع
block
قرقره
block
مجموعهای از موضوعات در یک گروه
block
توقف رویدادن چیزی
block
سد
block
بلاک
block
تعدادی رکورد ذخیره شده به عنوان یک واحد
block
مسدودکردن
pierce the block
شکافتن دفاع
pierce the block
ابشار محکم غیرقابل دفاع
power block
سد کرپدن راه مدافع بوسیله مهاجم با راندن او به عقب بابکنار
plummer block
کنده شفت
plummer block
کنده محور
pully block
قرقره مرکب
punch down block
وسیلهای که در شبکه محلی برای اتصال کابل UTP
radium block
بلوک شعاعی
radius block
بلوک شعاعی
block-capital
سرستون بالشتکی
shoulder block
سد کردن حریف با ضربه شانه
snatch block
قرقره فلزی چفت دار
snatch block
قرقره پران
one man block
تک دفاع
offensive block
دفاع تهاجمی
block-cornice
قرنیز بلوکی
input block
واحد ورودی
hat block
قالب کلاه
fuse block
قالب فیوز
fuse block
بلوک فیوز
fuse block
خانه فیوز
fuse block
چینی فیوز
input block
بلاک ورودی
keel block
تیر حمالی که به کشش کارمیکند
to walk around the block
دور بلوک خیابان راه رفتن
nerve block
وقفه عصبی
block-house
دژ چوبی
block-plan
نقشه اولیه ساختمان
breeze-block
خاکه زغال نیمه سوز
cluster-block
چندین طبقه آپارتمان
to block
[to block up]
[to clog]
[to clog up]
something
جلوی جریان
[ریزش]
چیزی را گرفتن
key-block
سنگ تاج
leg block and under over
فن تندر با گرفتن بازوهای حریف از بیخ شانه و از تو وپیچاندن او
nested block
بلوک تو در تو
anchorage block
بستلنگرگاه
block and tackle
طناب و قرقره
pin block
بخشسوزنی
pulley block
کلیدسایهروشن
tension block
کششقرقره
travelling block
بستانتقال
hoisting block
گیرهجرثقیل
two man block
دفاع دونفره
block capitals
حروفبزرگسادهوبدونهیچگونهنشانوتزئینی
to block out an inage
دراوردن یک تصویردرذهن
block and tackle
قرقره و زنجیر
chock-a-block
کاملا کشیده
crown block
قرقرهراس
chock-a-block
به هم چپیده
chock-a-block
مملو
chock-a-block
کیپ
chock-a-block
پر
chock-a-block
بالا کشیده
chock-a-block
کاملا افراشته
chock-a-block
خفت
earth block
پلاکزمینی
to block out an inage
طرح کردن یک فکر
to block a passage
مسدود کردن یک راه
swage block
قالب سوراخ سوراخ
tower block
ساختمانبرجمانند
chip off the old block
<idiom>
(هرچی گذاشته اون برداشته)رفتار مشابه به والدین داشتن
storage block
بلوک ذخیره
knock one's block off
<idiom>
خیلی سخت به کسی صدمه زدن
stone block
قالبسنگ
starting block
تخته استارت
wood block
قاب چوبی سقف و کف اتاق قطعه چوب
starting block
سکوی شروع
swivel block
قرقره گردان
tackle block
دستگاه قرقره جرثقیل
to block a hat
قالب کردن یک کلاه
to block a ball
نگهداشتن توپ در بازی
title block
قسمت عنوان نامه
title block
قسمت مربوط به درج اطلاعات
block vote
رایفردیبهگروهی
three man block
دفاع سه نفره
breeze-block
آجرسیمانی
tail block
قلاب عقب هواپیما
tail block
قرقره طناب دار
spike over the block
ابشار از بالای دفاع
block structure
ساخت کندهای
block letter
چاپ نوعی حروف چوبی وبزرگ
block length
طول کندهای طول بلاک
block length
درازای بلوک طول بلوک
block length
درازای کنده
block house
موضع مستحکم
block heel
نعلبند پاشنه اسب
block header
سر بلوک
block graphics
نگاره سازی بلوک
block gap
gap interrecord شکاف بین بلاک
block gap
شکاف بین کندهای
block diagram
نمودار بلوکی نمودار کلی
block diagram
بلوک دیاگرام
block letter
حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر
block mark
نشان کنده
block storing
انبار کردن بارهای قوال
block storing
کنار هم چیدن کانتینرهای مشابه
block sort
جورسازی کندهای
block sort
مرتب کردن بلاکی
block size
اندازه بلاک
block size
اندازه کندهای
block size
اندازه کنده
block shipment
ارسال تدارکات به طور یکجا ارسال اماد به طور قوال
block ship
سد کردن دهانه کانال
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com